عقب انداختن کارها؟ بعد میریم سراغ شما

تصویری: عقب انداختن کارها؟ بعد میریم سراغ شما

تصویری: عقب انداختن کارها؟ بعد میریم سراغ شما
تصویری: دکتر فرهنگ هلاکویی - دلیل عقب انداختن کارها و کمبود توجه وتمکز 2024, ممکن است
عقب انداختن کارها؟ بعد میریم سراغ شما
عقب انداختن کارها؟ بعد میریم سراغ شما
Anonim

عقب انداختن کارها؟

بعد میریم سراغ شما! 😁😊

به تازگی ، بیشتر و بیشتر آشنایان در مورد تعلل صحبت می کنند.

چیزی به تعویق می افتد ، دست ها به چیزی نمی رسند ، قدرت کافی برای چیزی وجود ندارد …

بسیاری همانطور که اعتراف می کنند آه می کشند. برخی در حال حاضر در گفتگو شروع به تدوین برنامه ای برای چگونگی اصلاح این سوء تفاهم مزاحم می کنند.

اگر در اصل اهمال کاری عمیق تر وارد شوید و به روند درونی پشت آن نگاه کنید ، می توانید چیزهای شگفت انگیز و جالب زیادی را مشاهده کنید.

خوب ، برای مثال ، مبارزه با انگیزه ها ، زمانی که باید کارهای زیادی انجام دهید: در محل کار ، برای خانواده و برای خودتان.

و مغز شروع به جوشیدن می کند ، نمی داند به چه چیزی برسد!

و همانطور که کارشناسان می نویسند ، اگر او در چنین آشوبی ناراحت باشد ، تنها یک راه چاره وجود دارد: عدم پذیرفتن هیچ چیز ، و آرام تر خواهد بود.

در اين لحظه - فعلا.

خود به خود بررسی شده است و آشنایان نیز تأیید می کنند که برنامه ریزی و لیست ها این مسئله را به خوبی حل می کند.

با نوشتن وظایف و وظایف ، آنها دیگر هرج و مرج نیستند ، اما به آنچه هستند تبدیل می شوند.

چک لیست کارها و وظایف!

شخصاً ، وقتی چیزی را به تعویق می اندازم ، متوجه چنین مکانیزمی می شوم.

لیست می نویسم ، برنامه ریزی می کنم ، اولویت بندی می کنم.

اما وقتی زمان عمل فرا می رسد ، من این اولویت ها را تغییر می دهم ، و گاهی اوقات مهمترین آنها را "برای بعد" می گذارم.

Iiiiii…. به تو می دهم! ناتمام می ماند!

چرا این اتفاق می افتد؟

من شروع به تجزیه کردم و متوجه شدم که از فعالیت جدید می ترسم.

آن ها آنچه قبلاً انجام نداده ام یا آنچه در لیست کارهایی که مدام انجام می دهم وجود ندارد.

از یک سو ، ترس از کار نکردن وجود دارد. از سوی دیگر ، من "وقت تلف خواهم کرد" ، اما نتیجه مطلوب نخواهد بود.

بنابراین ، من با طرح معمول فکر می کنم - "همه چیز بیهوده است و من فقط زمان را از دست دادم ، از آن بی تاثیر استفاده کردم ، اما می توانستم …"

و در مورد سوم ، چه کسی دوست دارد احساس کند "دانش آموز درجه یک احمقانه" است که هنوز نمی تواند کاری انجام دهد ، اما تازه شروع به یادگیری حروف و اعداد کرده است؟ (این همچنین به محدود کردن باورها سلام می کند!)

و در اینجا به من کمک زیادی می کند تا بفهمم که چرا من به این اقدامات یا فعالیتی که شروع نمی کنم نیاز دارم.

توسل به هدف و درک آنچه که به من می دهد ، اگر انجام دهم یا حداقل تلاش کنم ، می بینم چه اتفاقی می افتد.

و سپس ، دوستان ، با وجود مقاومت ، یک سری مسائل مهم روزمره ، ترس ، می توانید احساس کنید که در اورست پیشگام هستید! 🏔

و حتی اگر من تازه بفهمم چگونه می توان گفتگوی بسیاری را راه اندازی کرد ، روبینشتاین یا وکر نوشته شده با دقت فکر شده را بخوانم یا در مقاله روانکاوی تسلط داشته باشم.

به نظر می رسد که انگیزه در اینجا کلیدی خواهد بود. هدف و انگیزه درونی!

بنابراین ، اگر چیزی را به عهده نمی گیرید ، فکر کنید ، آیا نمی توانید خود را مجبور کنید ، سرزنش نکنید و سعی نکنید ارزش خود را کاهش دهید ، من چه بد هستم ، دیگر هیچ کاری نکردم؟

شاید زمان آن رسیده است که روی انگیزه کار کنید؟

شما چی فکر میکنید؟

توصیه شده: