مادران بد و زشت: چگونه زنده بمانیم و زندگی را شروع کنیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: مادران بد و زشت: چگونه زنده بمانیم و زندگی را شروع کنیم؟

تصویری: مادران بد و زشت: چگونه زنده بمانیم و زندگی را شروع کنیم؟
تصویری: 10 نشانه خیانت زنان در زندگی زناشویی از نظر متخصصان روان شناسی - کابل پلس | Kabul Plus 2024, آوریل
مادران بد و زشت: چگونه زنده بمانیم و زندگی را شروع کنیم؟
مادران بد و زشت: چگونه زنده بمانیم و زندگی را شروع کنیم؟
Anonim

ما به دنبال والدین هستیم و برای خود و فرزندان خود بهبود می یابیم. اختلالات جسمی ، روانی و روانی ، انواع اعتیاد در بزرگسالان اغلب با تجربه مشکل ساز روابط با مادر همراه است.

چه گزینه هایی برای مادر به اصطلاح منفی وجود دارد؟

هشدار دهنده ، کنترل کننده و تنبیه کننده است

رایج ترین نوع مادران در روسیه. البته دلایلی برای این امر وجود داشت ، و اکنون بسیاری از آنها وجود دارد ، اما کودک نیازی به نیش زدن مداوم ندارد. مادرانی با انرژی فوق العاده ، مقاوم و آرزوی زندگی بهتر برای فرزندان خود. در همان زمان ، نقض مزمن مرزها - "همه شما متعلق به من است."

"یهودی"

مادران مبتلا به درد مادری و طغیان نوزاد با عشق. آنها فقط عشق خود را به کودک می بینند ، کودکان را بچه دار می کنند. مادرانی که با قدرت خودخواهی خود و حسادت کودک نسبت به افراد دیگر از قدرت بر کودک لذت می برند - "شما زنده از من دور نخواهید شد."

شیرخوار

مادران غیر بالغ که فرزندی به دنیا می آورند با این امید که او دوست داشته باشد و از او مراقبت کند ، جای مادرش را می گیرند. کسانی که شوهر بخت برگشته ای را بیرون می رانند تا پسر یا دختری را به جای او بگذارند. از کودک بخواهید که فداکاری بی قید و شرط را ابراز کند.

بدنبال مردان

مادرانی که بیشتر زنانه هستند تا مادری. مادران روی مردان تمرکز داشتند و قادر به مراقبت از کودک نبودند. مادران از زندگی شخصی خود ناامید شده و به کودک پرخاشگری می کنند.

اسکیزوفرنوژنیک

آنها بسیاری از موارد فوق را جذب می کنند. ویژگی آنها پیوندهای دوگانه ثابت است - "آنجا بمان ، بیا اینجا". خالی از ثبات و غیرقابل پیش بینی.

افسرده (مرده)

مادران در بیهوشی و بی حسی پس از سانحه که از غم جان سالم به در نبردند. آنها کودک خود را نمی بینند ، نگاه غافل ، سنگین و ظالمانه. ناله ، با چهره های افسرده افسرده ، با ماسک های رنج بر چهره آنها.

می توانید ادامه دهید ، اما من با نمونه هایی از رایج ترین تصاویر یک مادر منفی در زبان و فرهنگ به پایان می رسانم: گرگ ، خرس ، عنکبوت ، هشت پا ، ماهی مرکب ، جادوگر ، نامادری ، مرداب ، غار.

چه چیزی مانع جدایی (جدایی) از مادر می شود؟

ترس از خودمختاری

هر چه در زندگی اتفاق می افتد (ناامیدی در مردان ، بیماری ، بی نظمی در خانه ، مشکلات مادی ، خستگی ناشی از زندگی) ، می توانید به مادر خود بازگردید. او نگرانی خود را نشان خواهد داد. اگر پشیمان نباشد ، حداقل او را مجازات می کند و به احتمال زیاد او را بیرون نمی کند. می چسبد ، کنترل می کند ، توصیه می کند. در کنار این ، برای دوران بازنشستگی خود غذا بخورید ، بنوشید و شما را از خانه بیرون نمی آورد. با او بد است ، اما نه جایی برای رفتن وجود دارد ، نه کسی برای رفتن. او تنها شخص بومی است ، همه غریبه های دیگر و بی تفاوت.

گناه

احساس یک دختر / پسر بد ناسپاس. مامان زندگی سختی داشت ، تنهاست ، به کمک نیاز دارد ، آه می کشد ، گریه می کند ، بیمار است ، بد راه می رود ، نمی خوابد … - خوب ، من چه نوع حرامزاده ای هستم ، اگر همه اینها را فراموش کنم و به خودم فکر کنم”.

منتظر حمایت و کمک مادران باشید

به امید دریافت عشق و گرمی ، که در دوران کودکی دریافت نشد. در بسیاری از خانواده ها ، نه اینکه عادت نشان دادن احساسات مهربانانه به کودکان وجود نداشت ، بلکه ممنوعیت نشان دادن عشق نیز وجود داشت. در عوض ، یک نگرانی کاملاً غیر منطقی برای تحریک آن با عشق ، می ترسد "مبادا اتفاقی بیفتد".

تصویر
تصویر

دستورالعمل های عمومی برای رفتن به زندگی مستقل بدون مادر

محبت مادر وقتی لعنت می شود که محبت بی حد و حصر مادر به دوشی سنگین بر گردن کودک تبدیل شود و در نتیجه او را از بزرگ شدن باز دارد. گهواره تبدیل به قفس می شود. ما با مادر خود به دنیا می آییم ، اما تنها می میریم. بین این دو رویداد ، خیال ایمنی کودک باید به تدریج از بین برود تا زمانی که کودک آنقدر قوی شود که بتواند در قبال تصمیماتش پاسخگو باشد. (ژینت پاریس "حکمت ذهن").

ماندن با مادر یعنی زندگی نکردن. این چیزی است که باید بیش از همه از آن بترسید و به دنبال خطرات فراتر از آستانه خانه مادر نباشید.مهم نیست که در جهان خارج چه اتفاقی می افتد ، مهم نیست که در آنجا چه آزمایشاتی در انتظار شماست ، مهم نیست که چه اشرار در گوشه ای کمین کرده اند ، این زندگی شما ، بزرگ شدن شما و آینده شما خواهد بود.

بنابراین:

  • بیش از یک بار در هفته تماس بگیرید (به هر حال ، باید تماس بگیرید … در سیبری در حال حاضر یخ زده است ، اما گرمایش طبیعی است و به طور کلی همه چیز خوب است ، می توانید ادامه دهید).
  • همه روزه: خواب کافی ، آشپزی و تغذیه ، مراقبت از سلامتی ، نظافت منزل ، سازماندهی فعالیت های تفریحی و جشن ها.
  • برو پیش بابا البته ، نه به معنای واقعی کلمه ، او ممکن است از تعدادی از پدران غایب باشد (مشروب ، پیاده روی ، هیچکدام ، مرده) ، اما هیچ کس به جز پدر یا شخصیت پدر او را از دست مادر نجات نمی دهد. رفتن به نزد پدر به معنای به یاد آوردن ، بازگشت او به خود و همچنین رفتن به مردم ، جامعه ، و تجارت است. با قوی تر شدن ، بخشیدن او آسان تر می شود. نه تنها این را بپذیرید که او پدر شما است ، بلکه شما دختر / پسر او هستید و همه عواقب بعدی را در پی خواهد داشت.
  • بدهی را تعیین کنید. مامان و حتی پدرم برای پرورش دهندگان بانک با وامهای وسواسی است. شما مجبور نیستید چیزی را به والدین خود برگردانید ، کودک فقط زمان لازم را برای پر کردن و ورود به بزرگسالی دارد. اگر شما ثروتمند و توانمند هستید ، بدهی های والدین به فرزندان شما یا به جهان پرداخت می شود.
  • از بین بدهی هایی که به مادر خود دارید ، فقط یک بدهی سپاسگزاری دارید. بدون افزودن کینه ، عصبانیت ، گناه و غیره ارزش این را دارد که جداگانه به آن فکر کنید و آنچه را که در روح خود دارید احساس کنید.
  • اگر با وجود سن 30-40-50 سالگی هنوز ضعیف ، ترسناک و مستقل نیستید ، این واقعیت غم انگیز را بپذیرید که مامان چیز دیگه ای بهت نمیده … منتظر نمانید ، امیدوار نباشید ، نپرسید ، مریض نشوید ، مراقبت نخواهید ، شکایت نکنید و ناله نکنید - دوران کودکی به پایان رسید. اگر مادر از نظر روانی به اندازه کافی بالغ باشد ، می تواند مادربزرگ شود ، اما دیگر از دوران کودکی شما مادر نمی شود.
  • اگر افسردگی ، نکته را نمی بینید ، امید خود را از دست داده اید ، باور ندارید ، هیچ کس را جز مادر دوست ندارید ، وقت آن است که تماس بگیرید و با روانشناس وقت بگذارید. او سومین نفر در پشت سر هم با مادر شما خواهد بود ، سوم ، اما نه اضافی. او مگسی را در پماد به بشکه عسل شما اضافه می کند ، بسیاری از چیزهای ناخوشایند را به شما می گوید و این کار را مرتباً انجام می دهد تا زمانی که شروع به خوردن غذای بزرگسالان می کنید و تا زمانی که یک زندگی مستقل بزرگسالانه را بدون اشتیاق مادرتان شروع نکنید. روانشناس مورد نفرت شما ، مخاطب ادعاها قرار می گیرد ، اما شما حمله به خود را متوقف می کنید و پس از مدتی متوجه می شوید که زندگی وارد دور جدیدی می شود

موضوع دشوار است ، در تجربه من این مشکل ترین و وقت گیر است.

در اینجا من با نظر K. G پایان می دهم. پسر کابین:

برای همه کاملاً آشنا و در عین حال غیرقابل درک ، مانند خود طبیعت ، عاشقانه مهربان و در عین حال بی رحمانه مانند سرنوشت ، یک زندگی بخشنده شاد و خستگی ناپذیر - mater dolorosa و یک دروازه خاموش و بی رحم که پیش از مرگ باز می شود. مادر عشق مادر ، تجربه و راز من است. چرا زیاد صحبت می کنیم و علاوه بر این ، دروغین و بی ربط با آن انسانی که مادر ما بود ، حامل تصادفی یک تجربه بزرگ ، از جمله من و او ، و تمام بشریت ، و حتی تمام طبیعت آفریده ، حامل تجربه زندگی ، ما فرزندان کی هستیم؟ این موضوع همیشه مورد بحث بوده و خواهد بود. اما یک فرد حساس نمی تواند با عدالت کامل بار عظیمی از معنا ، مسئولیت ، مسئولیت ، بهشت و جهنم را بر دوش یک انسان ضعیف و مستعد خطا - موجودی که ارزش عشق و تفاهم و بخشش مادر ما را دارد ، بار کند… ما باید آن را بدون تردید برداریم و بار وحشتناکی را بر دوش مادر انسان ، هم به خاطر خودشان و هم به خاطر او ، برداریم.

توصیه شده: