2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
رویدادهای منفی و افرادی که ملاقات می کنیم برای همه مناسب نیست. در شرایط مختلف ، بسته به زمان-مکان-شخصیت ، ما ویژگی های مختلف خود را نشان می دهیم ، همانطور که مکان های مختلف بسته به حالتی که در آن قرار داریم ، جنبه های مختلف خود را به ما نشان می دهند.
خلق و خوی فرد رابطه مستقیمی با درک او دارد. روحیه ای که در آن قرار داریم بر نحوه درک ما از این یا آن رویداد تأثیر می گذارد. به همین دلیل است که عبارت "بلند شدن روی پای اشتباه" در بین مردم محبوبیت پیدا کرده است. آیا فرد یا چیزی روحیه ما را در صبح خراب می کند ، گویی بلافاصله در بقیه روز به جزیره بدشانسی منتقل می شویم و در حالت مارپیچی نزولی به سمت منفی حرکت می کنیم.
به لطف اینترنت ، یعنی انتشار اطلاعات در مورد آموزه های معنوی ، رواقیسم و استواری روح ، بسیاری از ما این تصور را داریم که یک فرد شاد به نوعی از احساسات منفی جدا شده است ، یک روبات لبخند ابدی ، که همه چیز او همیشه فوق العاده است ، زیرا او مانند مصونیت منفی دارد. این تصور از تصویر یک فرد شاد نادرست است. فردی که واقعاً شاد است از منفی دیگران پنهان نمی شود. برای او منطقی نیست. خوشبختی واقعی شادی تزلزل ناپذیر است. یک فرد شاد آزادانه با هرگونه احساسات ورودی ارتباط برقرار می کند و نترسی را در مقابل خود دارد.
در دنیای امروز ، رنج اجتناب ناپذیر است. حتی چنین نگرش مثبت و صحیح مانند "یک شخص آهنگر خوشبختی خود است" یا نسخه اصلی "هر کس واقعیت خود را ایجاد می کند" ما به عنوان یک مکانیسم دفاعی در تلاش برای خود را از منفی بافی استفاده می کنیم. وقتی وانمود می کنیم که به رنج اهمیت نمی دهیم ، نمی توانیم واقعیت را در همه ماهیت چند وجهی آن بپذیریم. ما سعی می کنیم جهان را حتی بیشتر از اینکه حلقه را به دور واقعیت (و دور گردن خود) محکم کنیم ، کنترل کنیم.
انکار وجود احساسات منفی و ایجاد احساس خوب در خود مانند انکار وجود پای چپ است
تصور کنید که من با لنگیدن به دیدار شما می آیم و در کمال تعجب که چرا از هر دو پا استفاده نمی کنم ، می گویم: "من نمی توانم روی هر دو بایستم ، فقط یک پای راست را دارم". در همان زمان ، گاهی اوقات به پهلوها می افتم ، اما بلافاصله خودم را جمع می کنم ، گرد و غبار را کنار می گذارم ، روی مبل می روم و با آرامش تأکید می کنم: "زندگی با یک پای راست آسان نیست ، این درست است. اما من چیزی ندارم - باید کنار بیایم."
هیچ چیز در جهان ما تصادفی نیست. از همه رویدادهایی که برای ما اتفاق می افتد ، ما باید عبرت بگیریم. این است که چگونه تکامل انجام می شود - یک فرآیند ارگانیک گذار از ناخالص به ظریف ، از ساده به پیچیده. ما داستان اولین انقلابیون هوانوردی را که می خواستند به آسمان بروند ، به خاطر می آوریم: امروزه به لطف این افراد پیشرو ، هر یک از ما این پتانسیل را داریم که سوار کشتی هوایی شویم و در جستجوی ماجراجویی بشتابیم.
برای یافتن حرفه ، برای درک نقش خود در جهان و به عنوان یک نتیجه اجتناب ناپذیر ، برای تبدیل شدن به یک فرد شاد ، باید مدل زیر را برای تعامل با موارد منفی اتخاذ کنید:
- اعتبار رویداد منفی را تشخیص دهید. با دیدن اینکه آن رویداد واقعاً اتفاق افتاده است و اعتراف به خودم که در نتیجه این رویداد چه احساسی دارم.
- نقطه مقابل این احساس منفی را پیدا کنید ، یک احساس مثبت. آیا توجه کرده اید که اکثر موقعیت های منفی که ما در آن قرار داریم تمایل دارند ما را به همان احساسات منفی برانگیزند و همان احساسات منفی را برانگیزند؟ هنگامی که برعکس این احساس منفی ، احساس مثبت را درک کردید ، بر آن احساس مثبت به عنوان اولویت خود تمرکز کنید.
اکثر مردم ناراضی هستند زیرا درک ما از اولویت ها مبهم است
ما بر خلاف اولویت های خود عمل می کنیم و هنگامی که به نتیجه منفی می رسیم ، دست خود را بالا می اندازیم ، دقیقاً برعکس آنچه می خواهیم.
نیاز اساسی هر یک از ما این است که طبق اولویت های خود عمل کنیم. برای انجام این کار ، اولویت ها باید کشف شوند! تکنیک بالا به شما در مقابله با این مشکل کمک می کند.
هیچ چیز تصادفی در جهان وجود ندارد. با گذشت زمان ، تکنیک درک احساسات منفی به یک توپ تبدیل می شود که منجر به تحقق خواسته های واقعی می شود و ساده ، خودکار و دوست داشتنی می شود. سفر خوش!
توصیه شده:
افراد خوب: 8 نشانه این است که شما در زندگی خود زندگی نمی کنید
مهربان بودن ، مراقبت و کمک به دیگران چیزی است که والدین ، معلمان و علائم حمل و نقل عمومی از کودکی ما را به انجام آن ترغیب می کنند. اما آیا مهربانی و مراقبت ، ویژگی های اصلی یک جامعه از مردم ، همیشه مفید و مورد نیاز است؟ در تمرینات روانشناختی خود ، من اغلب به اصطلاح مردم خوشحال کننده ("
افراد منفی. شناسایی
به هیچ وجه با اراده سرنوشت ، اما تنها با انتخاب خودم ، گاهی مجبور می شوم با افراد منفی ارتباط برقرار کنم. من خودم را درون آزمایش احساس می کنم. قضیه فرق می کرد ، برای مدت طولانی می توانستم به سطح درک آنها از زندگی برسم ، جایی که همه چیز تیره و تار ، افسرده کننده است و هر چقدر هم خوب باشد ، باز هم بد است.
میخائیل لابکوفسکی. نقش روابط در زندگی افراد
یک ایده مشترک وجود دارد که روابط بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما است ، زیرا ما طبیعتاً موجوداتی اجتماعی هستیم. در دوران مدرسه ، به ما آموختند که نیاز به رابطه از نظر ژنتیکی ذاتی است. و انواع مختلف اختلاف نظرها ، که نیاز به تنهایی یا آرامش دارند ، توسط روانپزشکان به عنوان ناکافی تفسیر می شود:
مامان من باش ، یا نقش روانشناسی نقش زوج
آیا خوب است که نقش مادر یا پدر را بازی کنید ، از شریک زندگی خود حمایت کنید یا برعکس ، به همسرتان اجازه دهید از شما حمایت کند؟ در واقعیت ، هیچ اشکالی در آن وجود ندارد. مهمترین چیز این است که برای همیشه در یکی از نقش ها نمانید. گاهی اوقات یک روان رنجوری نیاز به سرگرمی دارد ، اما این به این معنی نیست که شما باید در این مورد نگران باشید - همه افراد تا حدی عصبی هستند ، هیچ فرد کاملاً سالمی وجود ندارد.
مشاهده درست از طریق افراد - جوانب مثبت و منفی. فکر کردن با صدای بلند
"شما از طریق مردم درست می بینید" - کسانی که می دانند من چه کار می کنم می گویند. باز می گویم: "اینطور نیست." "آیا در روابط شخصی شما را ناراحت می کند که ببینید چه کسی به شما دروغ می گوید؟" - بسیاری از مردم می پرسند.