2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
- ما با همسر دوم (با این حال ، و همچنین با همسر اول) اغلب نزاع می کنیم ، قسم می خوریم ، نمی توانیم توافق کنیم. من از آن خسته شده ام - حداقل دوباره طلاق بگیر. آیا می خواهم پیشینه این درگیری را روشن کنم؟
- Alevtina ، هر درخواستی نیاز به تحقیق ، آگاهی ، زمان دارد. اما در حال حاضر ما می توانیم به اولین پاسخ های فوری برسیم. آماده؟ سپس اجازه دهید درخواست شما را با کار با استعاره روشن کنیم؟ در فضا تصور کنید ، جایی در مقابل شما ، مشکل خود را در قالب تمثیلی مجازی. او با چه چیزی ارتباط دارد؟ به ما بگو.
- او خود را به شکل صندوقچه دزدان دریایی به من معرفی کرد. در داخل یک شر وحشتناک وجود دارد ، شبیه به شرور کارتون معروف - جعفر از افسانه "علاءالدین" ، به یاد دارید؟
- بنابراین … اکنون به موقعیت قفسه سینه بروید و از طریق چشمان خود به خود نگاه کنید. سینه چگونه با Alevtina ارتباط دارد؟
او را دوست ندارد. او عمداً ، عمداً او را شکنجه می کند.
- و او از آلوتینا چه می خواهد؟
- اعترافات! بنابراین او می تواند این را ببیند او هست و از مزایای (هرچند منفی) آن قدردانی کرد.
- خیلی خوب ، به موقعیت Alevtina برگردید. به اطلاعات بدست آمده پاسخ دهید.
- من از سینه می ترسم. و من نمی خواهم به جهت او نگاه کنم.
- خوب! سپس اجازه دهید از شما به عنوان نوعی نیروی جایگزین که متعادل کننده نفوذ قفسه سینه است کمک بخواهید. اگر آن را در تصویر تصور کنید ، چیست؟
- مادر بزرگ عزیزم. بیش از او ، هیچ کس هرگز من را دوست نداشت. مادربزرگ بین من و سینه می ایستد ، سرم را نوازش می کند ، آرامم می کند. ترس از بین می رود. الان نمی ترسم.
- مادربزرگ برای شما تصویری از عشق تجسم یافته است ، درست است؟ و به نظر شما سینه چطور؟
- درباره چیز بدی که معمولاً دوست ندارد.
- جالب هست! و با ظاهر مادربزرگ ، قفسه سینه تغییر کرد ، ناپدید شد؟
- نه او نمی تواند ناپدید شود. سینه بخشی از زندگی من است. او بود ، هست و خواهد بود.
- و اگر از مادربزرگ خود بخواهید که او را نوازش کند و به او آرامش دهد ، همانطور که برای شما اتفاق افتاده است ، تحت تأثیر پذیرش مادربزرگ چه اتفاقی برای سینه می افتد ، آیا تغییر می کند؟ سعی کنید نگاه کنید.
- اوه ، او کاهش یافته است ، سازگار ، ناز شده است. و به زانو در می آید.
- میتونی بری؟
- بله ، من سعی می کنم ، من از چنین جعبه ای نمی ترسم. ببین الان داره میخنده همینطور ، ها؟ تغییر کرده!
- خوب. حالا سعی کنید دوباره به موقعیت خود بروید. به ما بگویید اکنون چه احساسی دارد ، چه تغییراتی برای او اتفاق افتاده است؟
- او می گوید فکر می کرد چیزی برای دوست داشتن او وجود ندارد ، زیرا او بی ارزش و بد است ، بنابراین بر اساس آن رفتار کرد تا حداقل جلب توجه کند. و با پذیرش مادربزرگ ، او آرام شد و احساس کرد یک مرد مهربان است.
- به من بگو ، در حال حاضر این صندوق به طور تصادفی شما را به یاد کسی نمی اندازد؟ فکر …
- من قبلاً فهمیدم. (لبخند می زند.) قفسه سینه من هستم ، در دوران کودکی. به جز مادربزرگم ، هیچکس مرا دوست نداشت و من مجبور بودم با مشاجرات و درگیری ها توجه را به خود جلب کنم. ظاهراً من هنوز این بازی های کودکان را "بازی" می کنم.
- ممکن است خیلی خوب باشد. (لبخند می زنم.) پس از همه ، روابط با عزیزان تا حدی استراتژی های دوران کودکی ما را با اولین افراد عزیز - مادران و پدران تکرار می کند. خوشحالم که خود شما به این نکته توجه کرده اید. اکنون بیایید در مورد اولین پاسخ های خود تجزیه و تحلیل کنیم …
بنابراین ، با کار با تمثیلی که مشکل مشتری را نشان می دهد ، می توانید به علل پنهان مشکلات مختلف روانی برسید و موارد زیر را دریابید …
1. پشت مشکل چیست؟
2. او چه چیزی را گزارش می کند؟
3. چه کلیدهایی برای راه حل ارائه می دهد؟
همانطور که روانشناس مشهور N. Linde به طور قابل توجهی در مصاحبه ای گفت: "استعاره زبان روح است." در غیر این صورت ، روح شخص را از عمق مشکل جاری مطلع نخواهد کرد ، فقط از طریق تصاویر و استعاره ها.
/ نویسنده این نشریه یک روانشناس معتبر آلنا ویکتوروونا بلوشچنکو است. /
توصیه شده:
زبانهای عشق ما شفاف سازی می کنیم ، یاد می گیریم ، صحبت می کنیم. کارگاه ازدواج درمانی
من می خواهم یک طرح تقریبی کار روانشناسی با یک زوج متاهل ، که به یک موضوع اساسی و مهم اختصاص داده شده است ، با خواننده به اشتراک بگذارم. "زبان های عشق - ما روشن می کنیم ، یاد می گیریم ، صحبت می کنیم." من. شما می توانید چنین گفتگوی مشترکی را آغاز کنید … - بیایید در مورد موارد بسیار مهم و اساسی مشارکت ، روابط زناشویی بیندیشیم:
وقتی نمی توان عفو کرد. خودشیفتگان و شفاف سازی روابط
از شما می خواهم که ببخشید انگار اجازه می دهد پرنده به آسمان برود. از شما می خواهم که ببخشید امروز ، یکبار برای همیشه. تو به من گفتی "دوست دارم" و آنها این را در گلهای باغ شنیدند ، من می بخشم ، اگر گل باشد آنها هرگز قادر به بخشیدن نخواهند بود.
یک شخص یک مشکل نیست ، یک مشکل یک مشکل است
رویکرد روایی یک روند نسبتاً جوان در روان درمانی مدرن و مشاوره روانشناسی. این در اوایل دهه 70-80 قرن بیستم در استرالیا و نیوزلند ایجاد شد. بنیانگذاران این رویکرد مایکل وایت و دیوید اپستون هستند. در زمان ملاقات ، هریک از این روانشناسان ایده های خاص خود را داشتند که ترکیب و توسعه بیشتر آنها منجر به ظهور جهت جدیدی در روانشناسی شد.
از قورباغه تا شاهزاده خانم. تحول استعاری از یک جلسه روانشناسی اخیر
از قورباغه تا شاهزاده خانم. داستان یک تحول استعاری. مشتری N ، دختری کمتر از 20 سال ، با درخواست مشورت برای بررسی الگوهای رفتاری (تحت تأثیر مادرش) تعامل با افراد جنس مخالف ، که ماهیت آن به عنوان موارد زیر: مردان به طور بالقوه خطرناک هستند ، و بنابراین از یک زن می خواهند که دفاع لازم را برای حملات لازم و نبرد مقدس و عادلانه انجام دهد.
حقوق منتخب برشی از جلسه اخیر
من می خواهم به خوانندگان بگویم که چگونه تعدادی از درک های درونی عمیق در تجزیه و تحلیل مشکلات روانی جالب توجه است. یک گفتگوی درمانی ، با باز کردن توری مشکل ساز ، الگوهای متمایز الگوریتم ها و طرح های ذهنی را آشکار می کند. و همه چیز دشوار به آرامی روشن می شود.