مرگ برای زندگی

تصویری: مرگ برای زندگی

تصویری: مرگ برای زندگی
تصویری: ❌زندگی‌ بعد از مرگ؟❌ UNSOLVED EP19 2024, ممکن است
مرگ برای زندگی
مرگ برای زندگی
Anonim

با شانه های پایین انداخته و نگاهی کسل کننده وارد دفتر شد. بدون اینکه حرفی بزند ، انگار زنده نبود روی صندلی نشست. او به هیچ وجه خود را نشان نداد. و تنها در پاسخ به درخواست ناامید کننده من: "کمکم کن تو را بفهمم" ، او به سختی با صدای بلند زمزمه کرد:

- من از دخترم متنفرم ، می خواهم او بمیرد. او آنقدر آرام گفت ، مثل اینکه می ترسید کسی از بالا بشنود و او را مجازات کند.

من پیشنهاد کردم برای او مجسمه ای انتخاب کنم که نمادی از دخترش باشد. او فوراً یک عروسک کوچک با پاها و بازوهای کم طناب آویزان کرد. من پیشنهاد دادم که آن را در جعبه ماسه بگذارم ، او حتی آن را قرار نداد ، بلکه آن را انداخت آنجا.

پیشنهاد دادم عروسک را بکشم و دفن کنم. او با وحشت از من عقب رفت و صورتش را با دستانش پوشاند:

- چگونه می توانید ، این دختر من است!

من پاسخ دادم: "نه ، این یک دختر نیست ، یک چهره است."

او نمی توانست این کار را برای مدت طولانی انجام دهد ، اما به نظر می رسید که در برخی از مواقع او را درگیر کرده است. او یک آچار گرفت و عروسک را برای مدت طولانی با آن زد. سپس مجسمه را در تابوت گذاشت و در ماسه دفن کرد ، تپه ای ساخت و صلیب گذاشت. هق هق کرد ، ناامیدانه فریاد زد ، موهایش را پاره کرد.

یک سال بعد ، او را در پارک ملاقات کردم. مردی خوش قیافه و قوی ، دوچرخه سواری را به نوزاد زیبا آموخت. او عاشقانه به او نگاه می کرد ، او با مهربانی به او نگاه می کرد.

بنابراین در سندباکس چه اتفاقی افتاد؟ همه چیز ساده است: برای او دخترش نمادی از قسمت کودکانه و کودکانه او بود ، که از خود بسیار متنفر بود ، او بود که او را دفن کرد. و پس از آن فرزند خود را به فرزند خواندگی پذیرفت. و اگر او آن مراسم نمادین را انجام نمی داد ، نمی گذاشت احساساتش بیرون بیاید ، احتمال زیادی وجود دارد که او خود و خانواده اش را نابود کرده باشد.

توصیه شده: