2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یک س veryال بسیار رایج این است: "چگونه می توان بر ترس غلبه کرد ، در هنگام حمله وحشت زدگی غلبه کرد؟" اشتباه اصلی که فرد را از بهبودی بیشتر و بیشتر می برد ، میل است تسخیر کردن حمله هراس و ترس را به جایی که سعی در فرار دارد باز می گرداند.
در واقع ، یکی از مکانیسم های مکرر برای وقوع حملات پانیک به شرح زیر است: در طول یک حادثه آسیب زا ، فرد ترس بسیار شدیدی را تجربه می کند ، که در ناخودآگاه جابجا می شود و به وجود خود ادامه می دهد تا زمانی که این شخص در موقعیت دیگری قرار گیرد. شباهت (اغلب ناخودآگاه) با وضعیت آسیب زا اولیه دارد. یعنی ناخودآگاه یک رویداد آسیب زا را بازآفرینی می کند و به آن واکنش نشان می دهد و نه به آنچه در حال حاضر برای فرد اتفاق می افتد.
بدن انسان با ترشح هورمون آدرنالین به استرس واکنش نشان می دهد ، که باید بدن را برای مبارزه یا فرار در شرایط خطرناک آماده کند: قلب سریعتر می تپد ، تنفس سریعتر می شود. در نتیجه ، تهویه ریه ها افزایش می یابد ، باعث سرگیجه ، بی حسی دست و پا ، سوزن سوزن شدن انگشتان دست ، عرق می شود. لرز ، حالت تهوع اغلب ظاهر می شود. از نظر یک فرد ، همه چیز در اطراف او ممکن است غیر واقعی به نظر برسد. این احساس وجود دارد که او دیوانه می شود یا در حال مرگ است. و مهمتر از همه - قوی ترین ترس ، ناسازگار از موقعیتی که این شخص در آن لحظه است.
اختلال هراس غالباً بیماری افراد قوی است ، نتیجه عدم پذیرش قسمت ضعیف شخصیت فرد - بخشی که مطلقاً هر شخصی دارد ، و نتیجه مبارزه مداوم با خود است. در واقع ، یکی از نگرش های اصلی درونی افراد مستعد حملات پانیک: "تو نباید بترسی!" ممکن است دلایل زیادی برای این وجود داشته باشد ، اما اغلب افرادی که از حملات هراس رنج می برند دارای والدین قدرتمند و کنترل کننده ای هستند که حداقل گاهی اوقات حق ضعف کودک را به رسمیت نمی شناسند (با این حال ، به عنوان یک قاعده ، حق آنها برای ضعیف شدن ، هم).
در چنین خانواده هایی ، غالباً از ابراز احساسات منع می شد و فرزندان برای ناراحت كردن والدین خود و همچنین اجتناب از مجازات ، دائماً بر خود غلبه می كردند.
حملات پانیک برای بچه های راحت که عادت دارند شکایت نکنند یا گریه کنند مشکل است. بیشتر احساسات منفی چنین کودکانی را تجربه نکرده اند ، اما مجبور به ناخودآگاه شده اند. بنابراین ، آن ترس شدید ، که بر اساس همان سناریو ، محرک بروز حملات پانیک بود ، با سرعت برق به ناخودآگاه فرستاده شد.
ممکن است فرد یک اضطراب درونی را احساس کند ، اما او دائماً آن را کنترل می کند و از نفوذ به آگاهی جلوگیری می کند. این افراد به تحمل ناراحتی عادت کرده اند و غالباً شنیدن خود برای آنها دشوار است ، زیرا در دوران کودکی "باید" و "نباید" والدین زیاد بوده و تعداد بسیار کمی "می خواهند" و "می توانند" وجود داشته است. آنها اغلب به ظرفی بی انتها برای انتظارات والدین تبدیل می شدند. "لازم است" فقط برای A مطالعه شود ، "لازم است" همیشه قوی باشید ، "غیرممکن است" از ترس بترسید ، ناله کنید ، گریه کنید ، شکایت کنید ، آرام باشید.
این "نباید آرام شود" مستلزم توجه ویژه است ، زیرا عنصر مهمی در شکل گیری اختلال هراس است. بیهوده در کلمه "آرامش" ریشه "ضعیف" است. ناخودآگاه چنین افرادی آرامش را مظهر ضعف می دانند. علاوه بر این ، والدین افرادی که مستعد حملات وحشت هستند ، اغلب خود دارای سطح بالایی از اضطراب بودند و بر این اساس ، به کودک اعلام کردند که جهان بسیار خطرناک است ، بنابراین به هیچ وجه نباید استراحت کنید تا آماده دفع آن باشید. تهدید در هر زمان
چنین افرادی والدین داخلی بسیار قوی و غالب و ارتباط ضعیفی با کودک داخلی دارند که مسئول احساسات ، خواسته های واقعی ، توانایی ضعیف و بی دغدغه بودن است.
این افراد ناخواسته بخشی از شخصیت خود را که می تواند احساسات زنده ای را تجربه کند ، ترس ، گریه ، ناراحتی ، اندوه و اندوه را رها کرده اند.
حمله پانیک یک ترس فشرده است که در حالت چشمه ای فشرده می شود که سعی می کند صاف شود ، بیرون بیاید. ترس فریاد می زند: "به من توجه کن! من هستم! دیگر نمی توانی مرا به داخل هل دهی. با من نجنگ ، بلکه بفهم و سرانجام زندگی کن. ضعیف ترین قسمت خود را به عنوان بخشی از شخصیت خود بپذیرید."
هیچ چیز مانند مبارزه با خود فرد را ضعیف نمی کند. با این حال ، برای درک و زندگی آن احساساتی که مدت طولانی در زندان فرو رفته است ، به منظور این که به خودتان اجازه دهید هم قوی و هم ضعیف باشید - برای ادغام بخش هایی از شخصیت خود با یکدیگر ، اغلب به کمک متخصص نیاز است.
مکانیسم توصیف شده برای وقوع حملات پانیک قطعاً برای همه موارد حملات پانیک جهانی نیست ، اما اغلب اتفاق می افتد.
توصیه شده:
روان درمانی برای حملات پانیک
آنچه امروزه اصطلاح "حملات وحشت زدگی" چند سال پیش نامیده می شود ، "نام" هایی را که بیشتر برای شما شناخته شده بود ، داشت - دیستونی رویشی -عروقی با دوره بحران ، کاردیونوروز ، دیستونی گردش خون عصبی. کلمات آشنا؟ قبلاً ، آنها به عنوان بیماری های مزمن ذکر شده بودند و نمی توان آنها را به طور کامل درمان کرد.
روان درمانی - برای افراد قوی
مواجهه با واقعیت همیشه حداقل سخت است ، من اغلب در مورد آن صحبت می کنم. معمولاً ، آنها با امید مخفیانه به راه حل سریع و دستورالعمل های شفاف در مورد آنچه باید انجام شود و چه کارهایی نمی توان انجام داد ، به درمان می آیند. اغلب ، رابطه با روان درمانی با این فکر آغاز می شود که اکنون ، در چند جلسه ، همه چیز به معنای واقعی کلمه در قفسه ها تجزیه می شود ، از سفتی ، گرد و غبار و کپک پاک شده و با انعکاس رنگین کمان در خورشید درخشان دائمی زندگی مثبت می درخشد.
علائم حمله پانیک در مورد حملات پانیک چه باید کرد؟
Panic and Panic Attack چیست؟ کلمه "وحشت" از نام خدای یونان باستان پان گرفته شده است. بر اساس افسانه ها ، ظاهر غیر منتظره پان چنان وحشتی ایجاد کرد که مرد "سر به سر" به سرعت فرار کرد ، بدون اینکه جاده را تشخیص دهد ، متوجه نشد که پرواز می تواند خود را با مرگ تهدید کند.
حملات پانیک به عنوان یک مشکل در روابط
چرا افراد بیشتری از حملات وحشت ، تنهایی ، افسردگی ، اضطراب و ترس رنج می برند؟ به نظر من پاسخ این سال در زمینه روابط ، یا بهتر بگویم ، نقض روابط انسانی با افراد دیگر ، نقض ارتباط به طور کلی با جهان خارج است. اگر ما جامعه را به عنوان یک کل ، در نتیجه توسعه فردگرایی و انزوا در جامعه در نظر بگیریم.
یک شخص یک مشکل نیست ، یک مشکل یک مشکل است
رویکرد روایی یک روند نسبتاً جوان در روان درمانی مدرن و مشاوره روانشناسی. این در اوایل دهه 70-80 قرن بیستم در استرالیا و نیوزلند ایجاد شد. بنیانگذاران این رویکرد مایکل وایت و دیوید اپستون هستند. در زمان ملاقات ، هریک از این روانشناسان ایده های خاص خود را داشتند که ترکیب و توسعه بیشتر آنها منجر به ظهور جهت جدیدی در روانشناسی شد.