حملات پانیک به عنوان یک مشکل در روابط

فهرست مطالب:

تصویری: حملات پانیک به عنوان یک مشکل در روابط

تصویری: حملات پانیک به عنوان یک مشکل در روابط
تصویری: برای اولین بار در تاریخ آمریکا کاملا هریس به عنوان یک زن به طور موقت رئیس جمهور این کشور شد 2024, ممکن است
حملات پانیک به عنوان یک مشکل در روابط
حملات پانیک به عنوان یک مشکل در روابط
Anonim

چرا افراد بیشتری از حملات وحشت ، تنهایی ، افسردگی ، اضطراب و ترس رنج می برند؟ به نظر من پاسخ این سال در زمینه روابط ، یا بهتر بگویم ، نقض روابط انسانی با افراد دیگر ، نقض ارتباط به طور کلی با جهان خارج است. اگر ما جامعه را به عنوان یک کل ، در نتیجه توسعه فردگرایی و انزوا در جامعه در نظر بگیریم.

نیاز به تعلق (خانواده والدین و خود ، عزیز ، دوستان ، حلقه حرفه ای) یکی از موارد اساسی است ، به نوبه خود دیگران را برآورده می کند ، یکی از آنها نیاز به ایمنی ، امنیت ، ثبات است. ما می توانیم بگوییم که لوازم جانبی یک پایگاه امن برای زندگی و فعالیت های انسان ایجاد می کند ، فرصتی برای توسعه و کنار آمدن با مشکلات فراهم می کند. هنگامی که این نیاز به طور کامل برآورده نمی شود ، معمولاً در نتیجه خرابی روابط یا عدم توانایی کافی در ایجاد روابط به اندازه کافی قوی ، این پیش نیازها را برای وقوع حملات پانیک ایجاد می کند. تصادفی نیست که تجربه تنهایی ، درماندگی و ترس از دنیایی عظیم و به ظاهر خصمانه یکی از موارد اساسی در PA است.

اما پیش نیازها به تنهایی برای توسعه PA کافی نیست. به عنوان یک قاعده ، این امر در دوره های تغییرات اساسی در زندگی ، از روی ناچاری یا تحت فشار اتفاق می افتد. ضرورت می تواند به تدریج به عنوان استقلال از والدین بالغ شود ، اما با این وجود این مرحله مهم و بحرانی در مسیر زندگی افراد است. تغییرات اجباری در زندگی رخ می دهد ، به عنوان مثال ، در دوران بحران های خانوادگی ، هنگام طلاق ، از دست دادن عزیزان ، مهاجرت به شهرها یا کشورهای دیگر. برای غلبه بر این لحظات بحرانی ، طبیعی است که شما به ثبات ، احساس حمایت ، بنیاد ، توانایی ایستادن محکم روی پای خود و جلو رفتن نیاز دارید. هنگامی که این پایه شکننده است یا به کلی از بین می رود ، یک فرد یخ می زند ، قادر به حرکت یا نجات خود نیست ، وحشت درماندگی خود را تجربه می کند. به قیاس ، می توان آن را با فردی مقایسه کرد که در باتلاقی در باتلاقی سقوط کرده است ، هیچ پایه ای وجود ندارد ، چیزی برای گرفتن وجود ندارد و تلاش برای انجام کاری بیشتر در باتلاق غوطه ور است.

حمله هراس ، در واقع ، به عنوان راهی برای بدن برای نجات روان انسان از افتادن در روان پریشی به وجود می آید. همچنین نشان دهنده نیاز به تغییرات در زندگی ، به ویژه در زمینه روابط است.

PA یک اختلال است که اغلب بسیار دشوار است ، علائم بسیار فردی هستند ، اگرچه مشابه هستند. به نظر من فردیت تجلی PA همچنین از فردیت نقض در زمینه ایجاد روابط با جهان خارج و خود صحبت می کند. من همچنین می خواهم توجه را به توانایی احساس ، درک خود ، احساسات ، نیازها ، احساس بدن خود جلب کنم. به عنوان یک قاعده ، در مورد PA ، این توانایی به اندازه کافی شکل نمی گیرد ، اعتماد به نفس پایین و روابط وابسته وجود دارد.

برای وارد شدن به روابط دیگر ، او توانایی سازگاری ، مقابله صحیح با احساس ترس ، واکنش احساسی را بدست می آورد ، در واقع ، مدلی از روابط را بدست می آورد ، که با کمک آن بیشتر با سایر مردم ، با کل جهان ارتباط برقرار می کند. در اطراف او در خانواده ، در ارتباط با والدین است که پایه و اساس عزت نفس ، عزت نفس ، اعتماد به نفس ، پایه و اساس سلامت شخصی آینده و موفقیت گذاشته می شود. در نتیجه تعلق به خانواده ، هنگامی که کودک از حمایت و حمایت خوبی برخوردار می شود (از طرف مادر و پدر) ، قدرت ذاتی و مثبتی را ایجاد می کند که به او اجازه می دهد در برابر مشکلات مقاومت کند و با آنها کنار بیاید.

در عین حال ، در خانواده ای که درگیری های مداوم و جدایی والدین وجود دارد ، کودک نقص بزرگی در ارتباطات ، عشق ، حمایت و درک نیاز به تعلق می گیرد.والدین می توانند مشغول کسب درآمد ، رشد شغلی ، خودشناسی ، پیدا کردن رابطه با یکدیگر ، طلاق ، یافتن شریک دیگر ، نوشیدن مشروبات الکلی باشند ، یکی از آنها ممکن است خانواده را به طور کامل ترک کند ، اما در نهایت همه اینها بر کودک ، صداقت او تأثیر می گذارد. به عنوان یک فرد ، فرصت هایی برای ایجاد روابط ، سازگاری خلاقانه با محیط. اگر او فقط یک مدل از روابط ناسالم را می بیند ، آن را می پذیرد ، آن را به عنوان تنها در آگاهی خود وارد می کند ، اگرچه رنج را به همراه دارد ، اما با این وجود برای چه دوره ای از امنیت و ثبات را تضمین می کند و در زندگی بعدی بر اساس آن هدایت می شود.

اما نیاز به تعلق ، نیاز به احترام ، عشق و حمایت ، و همچنین نیاز به خودمختاری و خودشناسی ناراضی باقی می ماند و دیر یا زود با نگرش های نهفته در مورد زندگی که از والدین به دست می آید ، در تضاد قرار می گیرد. اگر تحقق این نیازها غیرممکن است ، این تضاد در اعتیاد به عنوان جایگزین ، افسردگی ناشی از تجربه تنهایی ، حملات هراس به عنوان فراخوانی برای بهبود روابط بیان می شود.

به نظر من توسعه اینترنت و شبکه های اجتماعی به عنوان وسیله ارتباطی ، اوضاع را تشدید نکرد ، بلکه باعث شد که حداقل نوعی رابطه ، هر چند مجازی ، اما ایمن وجود داشته باشد و حفظ شود. در عوض ، اینترنت این مشکل را به طور حاد تر نشان داده است و نوعی جایگزین برای روابط ایجاد کرده است. با کمک شبکه های اجتماعی ، نیاز به تعلق زمانی که یک فرد آنلاین است ، احساس می شود. اما فراتر از اینترنت ، او دوباره با درگیری حل نشده خود ، با عدم امکان برآوردن نیازهای خود ، با یک زندگی عاطفی فقیر ، با ترس و اضطراب مواجه می شود.

کودکانی که از حمایت و حمایت کافی در خانواده برخوردار نیستند ، یاد می گیرند که در آینده به تنهایی وارد روابط شوند ، فقط به خود تکیه می کنند ، به افراد اطراف خود و کل جهان اعتماد کمی دارند ، از او انتظار خوبی ندارند. آنها می توانند اعتماد به نفس و انعطاف پذیری خود را نشان دهند ، اما بنیان ضعیفی دارند ، زیرا در یک زمان از حمایت کافی برخوردار نبودند ، نقاط ضعف خود را انکار می کنند. هنگامی که یک موقعیت استرس زا (در محل کار یا خانواده) ایجاد می شود ، این اعتماد به نفس می تواند در جایی که حمایت کافی وجود ندارد ، شکسته یا حتی سقوط کند.

چه راه حلی می توان ارائه داد؟ راه درمان حملات پانیک چیست؟

چنین راه حلی می تواند تکمیل تجربیات روابط سالم از دست رفته ، تجربه دریافت حمایت و حمایت از افراد مهم ، به ویژه در روابط درمانی ، به منظور ایجاد حس صداقت شخصیتی ، توانایی واقعی ارتباط ، برای ایجاد حس تعلق سالم در ابتدا با درمانگر. و در آینده و محیط ، بیاموزید که به نقاط ضعف خود اعتماد کنید و اعتماد به نفس جدیدی را بر اساس یک پایه محکم تر ایجاد کنید.

توصیه شده: