2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بهترین راه این است که به متخصص مراجعه کنید. گاهی اوقات برای فرد کافی است که یکبار با درمانگر صحبت کند و عشق از بین می رود. یکی از همکارانش ، روانشناس بالینی ، در مورد مشتری خود صحبت کرد ، که تقریباً به مدت یک سال و نیم از عشق بی جواب جان سپرد. پس از یک پذیرایی ، مانند یک دست ناپدید شد.
چه چیزی در مورد یک روان درمانگر جادویی است؟ کاملاً محتمل است که بتوانید خودتان این کار را انجام دهید. پس از همه ، صرف تشخیص اینکه این عشق نیست ، بلکه اعتیاد برای شروع بهبود کافی است.
گام مهم بعدی افزایش عزت نفس است. نه تنها تقویت ویژگی های تاکتیکی و فنی آنها مانند ظاهر ، رشد شغلی و تحصیلات. شما باید این کار را به صورت موازی شروع کنید. پرورش اعتیاد یک راه عالی برای منحرف کردن خود است. اما در کنار آن شما باید به ارزش خود پی ببرید. انرژی عشق را از شخص دیگری به خودتان هدایت کنید.
چنین تمریناتی به خلاص شدن از شر اعتیاد کمک می کند.
تمرینات
"من خودم را دوست دارم"
روزهای عشق به خود داشته باشید. البته عجیب به نظر می رسد. اما مفید است. همه چیز را که دوست دارید بپوشید ، به پارک ، رستوران مورد علاقه خود بروید و غیره. کاری را که دوست دارید انجام دهید ، غذاهای مورد علاقه خود را سفارش دهید. به طور کلی ، شما به هر طریق ممکن خود را نوازش می کنید. و مدام کلمات محبت آمیز به خودتان بگویید. برای اینکه فراموش نکنید ، بهتر است آنها را بنویسید. و در عین حال لیست کنید که چرا خودتان را دوست دارید.
"خداحافظ میگی"
هدف از این درس کاهش اهمیت شی است. کاستی های "معشوق" ، نقاط ضعف او را شرح دهید ، می توانید به آن فکر کنید. و دائماً این سال را از خود بپرسید که چگونه هستید ، چنین فردی فوق العاده می تواند به چنین موجود ناقصی وابسته باشد. مهم است که در داخل چنین گالیور در مقایسه با کسی که به آن وابسته هستید تبدیل شوید. چیزی جز خداحافظی با او باقی نمی ماند.
"خنده بدون دلیل"
دانشمندان مدتهاست با چنین س interestingال جالبی دست و پنجه نرم می کنند: ابتدا چه چیزی بوجود می آید - میل به لبخند زدن در بدن و سپس لبخند زدن. یا اول لبخند بزن و سپس یک روحیه خوب. بله ، این همان "مزخرفی" است که آنها آنجا در آزمایشگاه های خود انجام می دهند. و سپس متوجه شد که همه چیز با حالات چهره شروع می شود. یعنی شما خود را مجبور به خندیدن ، لبخند زدن و شادی در ظاهر می کنید ، واقعاً شروع به شادی می کنید. زیرا هورمون های شادی در خون آزاد می شوند. و شما نمی توانید با زیست شناسی بحث کنید. شادی بر روان و بدن نیز تأثیر شفابخش دارد. بنابراین ، بیدار شوید و بگذارید تا جایی که می توانیم بخندیم.
"حرکت ، زندگی است"
روانشناس نوربکوف در کتابهای خود می نویسد که به نحوی ، در جستجوی روشنگری و حکمت اعصار ، به صومعه ای بودایی دور آمد. و در آنجا مجبور شد 40 روز راه برود و لبخند بزند. و به زودی منور و پاک شد. واقعیت این است که از نظر شیمیایی ، راه رفتن تأثیر فوق العاده مثبتی بر بدن دارد. انتقال دهنده های عصبی مثبت از خلق و خوی خوب در خون آزاد می شود ، که هورمون های غم ، درد و انواع ترفندهای کثیف را از بین می برد. به طور کلی ، نکته اصلی افسردگی نیست ، بلکه حرکت است.
"زنده ماندن از دست دادن"
اگر خیلی بد است و پاهای شما نمی روند و زندگی قند نیست ، باید یک شب خداحافظی برای خود ترتیب دهید. شمع روشن کنید. آهنگهای غم انگیز را روشن کنید ، شراب بریزید و بر عشق خود از صمیم قلب گریه کنید. اما از نظر داخلی باید به خود بگویید که همه چیز ، خداحافظ ، عشق. برای ترک ، همانطور که بازیگر زن اولگا دروزدوا در مورد این وضعیت می گوید ، تا انتهای غم و اندوه و دروغ گفتن ، در یک توپ جمع شده است. اما در اینجا مهم است که به خودتان دستور دهید که بالاخره صبح بیرون آمده و از چاه این "عشق" خارج شوید. خودتان را متقاعد کنید که چیز جادویی در پیش است. و اگر این داستان اتفاق نیفتاد ، سرنوشت هدیه شگفت انگیز و دلپذیری را برای شما آماده کرده است.
راستی
کار گروهی منظم و درمان وابستگی به هم در مبارزه با اعتیاد به عشق بسیار کمک می کند. و البته ، درمان شخصی در هر رویکردی. روانشناس تجربیات شما را شامل می شود و در حال حاضر آسان تر می شود. با هم می فهمید که منبع این احساس در واقع از کجا نشأت می گیرد.نفس کشیدن از درد ، تنفس زندگی. و به تدریج روان برای یک رابطه سالم بالغ می شود ، جایی که عشق همیشه متقابل است.
توصیه شده:
چگونه به خود کمک کنیم تا از افسردگی رهایی یابیم؟
اگر از افسردگی بالینی واقعی رنج می برید - به هیچ وجه! تمام تلاش های خودگردان برای درمان افسردگی بالینی واقعی فقط وضعیت شما را بدتر می کند. برخی از مردم سالها تلاش کرده اند تا هر چیزی را که می خواهند درمان کنند ، اما در پس زمینه افسردگی ، ممکن است روان پریشی ظاهر شود ، برخی از حالات بی انگیزه ، هیچ وقت حالت روحی ندارد ، کار سخت است ("
چرا رهایی از اعتیاد به عشق بسیار سخت است؟
اعتیاد احساسی (عشق) یکی از رایج ترین مشکلات زمان ما است. از نظر آماری ، 98 درصد مردم تمایل به ایجاد روابط اعتیادآور دارند. و روانشناسان به طور جدی اعتیاد احساسی را بیماری قرن ما نامیده اند. چرا رهایی از اعتیاد به عشق بسیار سخت است؟ پاسخ این است که احساسات و عواطف زیادی در چنین رابطه ای وجود دارد.
انواع عشق و تفاوت آنها: اشتیاق ، عاشق شدن ، اعتیاد به عشق ، عشق مطلق و بالغ
عشق … واژه ای آشنا از کودکی. همه می فهمند که وقتی شما را دوست دارند ، این خوب است ، اما وقتی از محرومیت محروم می شوید ، این بد است. فقط هرکس به روش خود آن را درک می کند. غالباً این کلمه برای اشاره به چیزی استفاده می شود که معلوم می شود نه کاملاً عاشق است و نه اصلا دوست ندارد.
چگونه می توان شخصیت مرزی را جبران کرد
اولین و مهمترین گام برای فرد مرزی این است که خود را بسیار عمیق مطالعه کند. شما می توانید از هر روشی که در دسترس دارید استفاده کنید - کتاب ، صدا ، ویدئو. یکی از ناکامی های مهم مرزبانان نداشتن اطلاعات کافی از زندگی است. اغلب این وضعیت مربوط به دوران کودکی است - کمی با کودک صحبت می شود.
چگونه می توان فقدان ارتباط واقعی با افراد در قرنطینه را جبران کرد؟
قرنطینه در اوکراین از هفته ششم ادامه دارد و این البته تأثیر زیادی بر زندگی افراد مختلف دارد ، مخصوصاً برای کسانی که معمولاً ملاقات های شخصی زنده با دوستان ، ارتباطات و در آغوش گرفتن را ترجیح می دهند ، دشوار است. این به ویژه در حال حاضر فاقد آن است.