تحقیق در مورد اختلالات خواب ، دفاع روانی و افسردگی

تصویری: تحقیق در مورد اختلالات خواب ، دفاع روانی و افسردگی

تصویری: تحقیق در مورد اختلالات خواب ، دفاع روانی و افسردگی
تصویری: انواع اختلالات خواب 2024, ممکن است
تحقیق در مورد اختلالات خواب ، دفاع روانی و افسردگی
تحقیق در مورد اختلالات خواب ، دفاع روانی و افسردگی
Anonim

اختلالات خواب همراه با اختلالات در ساختار آن مشخصه افسردگی درون زا پنهان است. از آنجا که اختلالات ساختاری به تغییر در تناوب طبیعی مراحل خواب مربوط می شود ، لازم است با چنین مرحله ای از خواب مانند خواب پارادوکسیکال یا REM ، که در خارج با حرکات سریع چشم در فرد خوابیده مشخص می شود ، برخورد شود. دیدگاههای مدرن در مورد معنی خواب متناقض در مقاله وادیم روتنبرگ "خواب متناقض. پارادوکسهای طبیعت و پارادوکسهای علم ".

مغز در طول خواب بیشترین فعالیت را دارد. اما در همان زمان ، تنش عضلانی ، لحن آنها کاهش می یابد ، گویی خواب آور در حالت حداکثر آرامش احساسی و استراحت قرار دارد. این امر در طول خواب REM هم در انسان و هم در حیوانات مشاهده می شود. در نتیجه ، خواب REM "خواب متناقض" نامیده می شود. آزمایشات پروفسور جووت نشان داد که ماهیچه ها شل می شوند به طوری که ما نمی توانیم مانند رویاهای واقعی در رویاهای خود شرکت کنیم.

خواب REM ، و در نتیجه رویاها ، حدود 1/5-1/4 از کل خواب را اشغال می کند. این حالت به طور مرتب 4-5 بار در طول شب تکرار می شود ، به این معنی که هر شب از تولد تا مرگ ما حداقل 4 خواب را مشاهده می کنیم. اغلب ما آنها را به خاطر نمی آوریم ، زیرا در این زمان بیدار نمی شویم. اگر یک فرد یا حیوان در ابتدای خواب REM بیدار می شود و مانع خواب می شود ، در شبی که به آنها اجازه می دهند بدون دخالت بخوابند ، دوره خواب REM به طور قابل توجهی افزایش می یابد و گاهی نیمی از کل را اشغال می کند. خواب.

اگر به طور سیستماتیک یک فرد یا حیوان را از خواب و رویاهای REM محروم کنید ، تغییرات قابل توجهی در روان و رفتار رخ می دهد. در انسان ، خواب REM با بیدار کردن فرد در اولین علائم فیزیولوژیکی این وضعیت حذف می شود. یک اثر دائمی محرومیت از خواب تغییر در مکانیسم های دفاع روانی است. ثابت شده است که محرومیت از خواب مکانیسم سرکوب را افزایش می دهد: شخص دقیقاً آن رویدادهایی را که برای او ناخوشایندتر است و درک خود را تهدید می کند "فراموش" می کند. با این حال ، این "فراموشی" بدون درد برطرف نمی شود: شخص مضطرب و تنش زا می شود ، از استرس کمتر محافظت می شود. سرکوب حوادث ، افکار در مورد آنها و احساسات مرتبط با آنها ، از ناخودآگاه به شکل اضطراب بیرون می آید.

افراد کوچک خواب افرادی هستند که از دفاع روانی قوی در قالب نفی مشکلات یا تجدید نظر در آنها برخوردارند. آنها پرانرژی ، فعال ، قاطع هستند و عمیقاً در پیچیدگی های تجربیات و روابط بین فردی وارد نمی شوند. افراد بلند خواب اغلب افراد بسیار حساسی هستند با کاهش آستانه آسیب پذیری ، مضطرب تر ، مستعد تغییرات خلقی. و همه این ویژگی ها ، به ویژه اضطراب ، در عصر ، قبل از خواب افزایش می یابد و در صبح کاهش می یابد. می توان فرض کرد که در طول رویاها ، این افراد به نوعی با مشکلات عاطفی خود کنار می آیند و نیازی به سرکوب آنها نیست. خواب دیدن به حل تعارضات سرکوب شده کمک می کند.

ذکر شده است که وقتی بعد از خوابیدن با رویا ، راه حلی برای مشکل پیدا می شود ، خود مشکل همیشه در خواب ظاهر نمی شود. بنابراین ، یک رویا به طور غیر مستقیم تأثیر مثبتی بر فعالیت خلاقانه ، حل برخی مشکلات دیگر و درگیری های داخلی دارد. رویاها می توانند به تقویت دفاع روانی و رهایی از بار تعارضات حل نشده کمک کنند ، حتی اگر این تعارضات در خواب نشان داده نشوند. همانطور که در مورد حل مشکلات خلاق ، یک تعارض واقعی و یک مشکل روانی واقعی می تواند در خواب با یک مشکل کاملاً متفاوت جایگزین شود. اما اگر این مشکل خیالی دیگر با موفقیت حل شود ، خواب عملکرد تطبیقی خود را انجام می دهد و به ثبات عاطفی کمک می کند.مهم این است که در فرایند حل این مشکل خیالی ، یک شخص یک فعالیت جستجوی به اندازه کافی بالا را نشان دهد ، زیرا این فعالیت به عنوان یک فرایند ، صرف نظر از محتوا ، دارای ارزش اساسی است. رویاها شرایط فوق العاده ای را برای حل این مشکل ایجاد می کنند: یک فرد با واقعیتی که منجر به تسلیم شد ارتباط ندارد و می تواند با هر مشکل دیگری مقابله کند. فقط مهم است که او در حل فعالانه و موفقیت آمیز این مشکل تجربه کسب کند.

از همین اصل در روان درمانی استفاده می شود ، هنگامی که فرد به جای برخورد بیهوده با موقعیتی که به نظر حل نشدنی می رسد ، در سایر زمینه های زندگی به سمت خودشناسی هدایت می شود. و برای او به طور غیر منتظره ، درگیری حاد خود را از دست می دهد ، یا حتی یک فرد یک راه حل غیر استاندارد پیدا می کند. نکته اصلی این است که فرد توانایی جستجو را از دست نمی دهد - این هم برای سلامتی و هم برای حل مشکلات مختلف مهم است.

علاوه بر این ، ما گزیده ای از مقاله VM Kovalzon "افسردگی ، خواب و آمین های مغزی" را ارائه می دهیم ، که به صورت تجربی دلایل اختلالات در ساختار خواب را ارائه می دهد.

خواب با افسردگی نهفته با ویژگی هایی مانند کاهش دوره خواب متناقض در چرخه اول ، افزایش نسبت خواب متناقض در نیمه دوم شب ، بیدار شدن صبح زود و غیره نشان داده می شود. علائم افسردگی در چنین بیمارانی بلافاصله پس از بیدار شدن از خواب مشخص می شود و تا عصر وضعیت آنها به میزان قابل توجهی بهبود می یابد. اگر چنین شخصی از تمام خواب یا خواب متناقض محروم باشد ، این منجر به تضعیف یا حتی از بین رفتن تظاهرات افسردگی می شود و به خواب رفتن خود به خود ، حتی کوتاه مدت ، منجر به از سرگیری آن می شود. از سوی دیگر ، مطابق با مفاهیم کلاسیک ماهیت آمینرژیک افسردگی درون زا ، درمان دارویی چنین بیمارانی با هدف سرکوب بازجذب و تخریب سطح سروتونین مغزی و نوراپی نفرین است.

همانطور که می دانید ، همه داروهای ضد افسردگی خواب REM را سرکوب می کنند. در شرایط طبیعی ، این خواب متناقض است که در آن فعالیت نورون های آمینرژیک در مغز به طور کامل متوقف می شود. در حیوانات و افرادی که در شرایط طبیعی با یک یا دو روز خواب زندگی می کنند ، "سهمیه" روزانه خواب متناقض تقسیم می شود ، کم و بیش به طور مساوی در تمام چرخه های خواب توزیع می شود ، که هر یک از آنها با یک قسمت کوتاه از خواب متناقض به پایان می رسد.

با این حال ، در بزرگسالان ، تحت فشار تمدن مدرن ، ریتم روزانه بیداری-خواب به گونه ای تغییر می کند که یک دوره 16 ساعته بیداری مداوم (محرومیت از خواب) با 8 ساعت خواب تثبیت شده ("عقب نشینی"). نصف شب) ، خواب آرام عمیق (خواب دلتا) بازیابی می شود و سپس متناقض می شود. این منجر به شکل گیری چرخه های ناهموار خواب می شود ، زمانی که خواب دلتا در اولین چرخه های شب غالب است و خواب متناقض در صبح غالب است. به عنوان یک نتیجه ، دوره های طولانی صبح 30-40 دقیقه ای خواب پارادوکسیکال از نظر تئوری می تواند منجر به کاهش آمین های مغزی زیر سطح بحرانی شود ، که احتمالاً در بیماران مبتلا به افسردگی درون زا به دلیل برخی نقص های مادرزادی در گردش سروتونین و نوراپی نفرین رخ می دهد. و / یا پذیرایی آنها …

بنابراین ، با توجه به فرضیه پیشنهادی ، الگوی ناکافی خواب دیکته شده توسط زندگی شهری مدرن است که یکی از عوامل م toثر در ایجاد حالت افسردگی در افرادی با استعداد ارثی خاص به سطح پایه پایین آمین های مغزی است و تغییرات مشخصه در ساختار خواب در این بیماری در درجه اول صف طبیعت جبرانی است.سپس ، تغییر در الگوی خواب ، مدتها قبل از ظاهر شدن اولین علائم افسردگی درون زا در افراد مستعد آن ، می تواند در پیشگیری از این بیماری نقش داشته باشد.

MVVoronov "پرتره گروهی افسردگی"

توصیه شده: