خطاهای تفکر یا 7 سوگیری شناختی رایج

تصویری: خطاهای تفکر یا 7 سوگیری شناختی رایج

تصویری: خطاهای تفکر یا 7 سوگیری شناختی رایج
تصویری: خطاهای شناختی‌ : سوگیری لنگر و تعدیل و تاثیر آن بر زندگی‌ شما 2024, آوریل
خطاهای تفکر یا 7 سوگیری شناختی رایج
خطاهای تفکر یا 7 سوگیری شناختی رایج
Anonim

شرایط زیادی وجود دارد که در آن تفکر انسان به طور سیستماتیک خطاها را ایجاد می کند و منجر به برآورد ، نتیجه گیری و تصمیم گیری نادرست می شود. و این به دلیل تمایل مغز برای ساده سازی و فشرده سازی اطلاعات در صورت حجم زیاد یا درک آن دشوار است.

هنگام مواجهه با هرگونه پیامدهای ناخوشایند از موقعیت ها ، ما گاهی از عباراتی مانند: "من ناامید یا فریب خورده ام" استفاده می کنیم ، "قطعاً ، باید اینگونه بود ، اما به دلایلی متفاوت بود" ، "من حتی سعی نمی کنم برای تغییر آن ، زیرا من نتیجه را می دانم »و غیره. و غیره. دقیقاً در پشت چنین جملاتی است که افکار خودکار اغلب پنهان می شوند و در نتیجه تحریفات شناختی بوجود می آیند ، به عبارت دیگر ، چنین خطاهایی در تفکر که تحت تأثیر تجربه شکل می گیرد.

دانشمندان قبلاً تعداد زیادی از این تحریف های شناختی را توصیف کرده و به طور تجربی ثابت کرده اند ، اما در این مقاله و مقاله بعدی ، من می خواهم به طور مختصر دقیقاً به این تحریف ها بپردازم ، که معنای آن برای همه شناخته شده و قابل درک است ، حتی از گفته های روزمره و قصارها در عین حال ، حتی آگاهی درباره چنین خطاهایی در تفکر ، فرد را از عواقب آن نجات نمی دهد و اغلب زندگی مردم را خراب می کند.

من با چنین تأثیری شروع می کنم ، معنای آن ، برای من شخصاً ، به معنی واحد عبارت شناسی "کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید" نزدیک است ، یعنی: اثر هاله یا اثر هاله.

تصویر
تصویر

این خود را در اشتباه در ارزیابی شخص یا پدیده دیگر نشان می دهد ، زیرا تصور کلی نه به دلایل عینی ، بلکه به دلیل برخی ویژگی های خاص شکل می گیرد. به عنوان یک مثال کلی ، ما می توانیم شرایطی را ارائه دهیم که چشم های یک غریبه تا حدودی شبیه چشم های مثلاً یک پدر دلسوز باشد. و در حال حاضر به همین دلیل ، ویژگی هایی مانند مهربانی ، توانایی مراقبت ، قابلیت اطمینان را می توان بی دلیل به یک غریبه نسبت داد و بر این اساس ، انتظارات خاصی از این فرد می تواند ایجاد شود ، اگرچه خود او نمی تواند دلیلی برای آنها ارائه دهد.

غیرممکن است که خود را در برابر وقوع اثر هاله بیمه کنید ، زیرا نمی توانید در اولین برداشت از قضاوت های ارزشی دور شوید ، اما پیامدهای این پدیده را می توان به حداقل رساند. برای این ، توانایی این است که فرد فوق العاده ای نباشید ، مناسب است تا همه چیز را به سیاه و سفید ، خوب و بد تقسیم نکنید ، اما وجود نیمه های نیمه را تشخیص دهید ، بنابراین می توانید نتیجه گیری عینی تری داشته باشید ، و آنها را با برداشت اولیه تنظیم نکنید سعی کنید پویایی توسعه رویدادها را ببینید و سپس ارزیابی کنید.

ضرب المثل قدیمی "اگر تلاش نکنید ، نمی دانید" راه حل سوگیری شناختی زیر است ، یعنی: تعمیم موارد خاص

تصویر
تصویر

این خطای تفکر با گرایش به تعمیم بدون دلیل و حرکت از امر خاص به عمومی مرتبط است. به عبارت دیگر ، بر اساس هر ویژگی خاص یا مثلاً موارد منفرد ، فرد در مورد از پیش تعیین شده نتیجه گیری قاطع می کند و امکان گزینه های مختلف دیگر را نمی پذیرد. به علاوه ، تمایل به اعتماد به تجربه شخصی بیش از تصور آمارهای مشابه ، نقش مهمی در این سوگیری ایفا می کند. به عنوان مثال ، اگر فردی در یک رابطه خیانت کرده است ، ممکن است در روابط جدید به طور پنهانی انتظار آن را داشته باشد و بی اعتمادی خود را نشان دهد و سعی کند زندگی دیگری را کنترل کند. یا یک مثال دیگر ممکن است موقعیتی باشد که فرد مطمئن باشد که با وظیفه ای که انجام می دهد کنار نمی آید ، اگر چیزی مشابه برای او کار نکرده باشد. نادیده گرفتن کامل حقایق که در حال حاضر او همه چیز را برای رسیدن به هدف خود دارد.

می توانید سعی کنید با عقلانیت با این پدیده مبارزه کنید ، همه اطلاعات موجود را مرتب کنید و اطلاعات مفقوده را جستجو کنید تا شباهت های واقعی را با تجربیات قبلی پیدا کنید ، اما بتوانید بر آنها تأثیر بگذارید و تفاوت هایی را بیابید که در هر صورت آن تجربه آینده را نشان می دهد ممکن است متفاوت باشد …

تصویر
تصویر

مطابقت خارجی نشان دهنده انطباق فرد برای تغییر نظر ، ارزیابی ، رفتار تحت فشار واقعی و گاه خیالی شخص یا گروهی از افراد است. یعنی "استانداردهای" دیگران بدون آنکه مورد تجزیه و تحلیل انتقادی قرار گیرند ، پذیرفته می شود.این تسلیم شدن به نظرات دیگران با تلاش برای جلوگیری از تحقیر یا کسب تأیید همراه است. فکر می کنم مثال زدن بی معنی است ، زیرا می توان آن را به سادگی با یک عبارت "قدم بر روی گلو خود" توصیف کرد. به گفته E. Fromm ، مطابقت می تواند به شما کمک کند تا اضطراب و تنهایی را تجربه نکنید ، اما روی معکوس سکه از دست دادن "من" فرد است.

میزان انطباق به عوامل زیادی بستگی دارد ، بنابراین پیدا کردن دستور العمل برای خلاص شدن از شر مشکل است. از یک سو ، اغلب اتفاق می افتد که تجلی نظر یا رفتار متفاوت را می توان بسیار تهاجمی درک کرد ، بنابراین ، قبل از هر چیز ، باید بدانید که چگونه خود را بدون قرار گرفتن در معرض خطر حفظ کنید. از سوی دیگر ، بسیار خوب است که بدانید جمله "یکی در میدان جنگجو نیست" ادامه دارد: "یکی در میدان جنگجو نیست ، بلکه مسافر است" ، اما آیا به "تیم" نیاز دارید؟ ، کدام یک و با چه هدفی تصمیم گیری با شماست.

هم اتفاق می افتد انطباق داخلی ، اما این در مورد چیز دیگری است - این در مورد تغییر نظر شما در ارتباط با پذیرش داخلی واقعی دیگری است و آن را منطقی تر و عینی تر می شناسید.

تصویر
تصویر

به نظر من ، این اشتباه تفکر در اکثر افراد ذاتی است و روز به روز ، بین آنها ناامیدی ایجاد می کند.

اعوجاج ناشی از فرافکنی - این چیزی نیست جز اعتقاد ناخودآگاه یک فرد مبنی بر اینکه سایر افراد دارای افکار و ارزش های یکسانی هستند ، آنها معتقدند که باورها و موقعیت های یکسانی در زندگی دارند. برای حمایت از شیوع این پدیده ، به یاد داشته باشید که چند بار شنیده اید یا خودتان از واحد عبارتی "اندازه گیری توسط خود" استفاده کرده اید. بسیاری از روابط شخصی از این واقعیت متلاشی می شود که مردم اهداف خود را در زندگی به یکدیگر نمی گویند ، ارزش های اولویت را بیان نمی کنند ، اما امیدوارند که در شریک زندگی خود یکسان باشند. اما نه تنها در روابط شخصی ، بلکه در روابط تجاری ، بهتر است آن لحظاتی را که وضوح واضحی ندارند ، روشن کنیم ، زیرا اگر ما خودمان نیستیم ، باید خود را از ناامیدی محافظت کنیم.

تسلیم شدن در برابر تحریف بعدی ، که نامی برای همه مشخص نیست ، بسیار آسان است ، زیرا "شما یک لکه در چشم شخص دیگری می بینید ، اما متوجه یک سیاهه در خود نمی شوید".

تصویر
تصویر

خطای اسناد اساسی انتساب (از Lat. Attributio انتساب) در روانشناسی به عنوان نظر ذهنی یک شخص در مورد دلایل رفتار دیگران تعریف می شود. و اشتباه اساسی در انتساب این است که فرد تمایل دارد اقدامات دیگران را با ویژگی های شخصی آنها توضیح دهد ، که اغلب اهمیت شرایط بیرونی را دست کم می گیرند یا کاملاً نادیده می گیرند ، و اقدامات یا رفتارهای خود را در موقعیت مشابه ، دقیقاً برعکس ، بیشتر اوقات با شرایط بیرونی با کم اهمیت جلوه دادن خصوصیات شخصی توضیح داده می شود. به عنوان مثال می توان به وضعیتی اشاره کرد که شخصی توضیح می دهد که چرا به قول خود به کسی عمل نکرده است. پاسخ به سبک "من تنبل بودم" بعید به نظر می رسد ، به احتمال زیاد او در مورد شرایط دشوار خارج از کنترل خود صحبت خواهد کرد. اما در صورتی که شخص دیگری به وعده خود عمل نکند ، به احتمال زیاد ، این رفتار اختیاری ، تنبل یا بد تلقی می شود.

اما جالب اینجا نیست که در موقعیت های مربوط به موفقیت یا دستاوردها ، همه چیز دقیقاً برعکس اتفاق می افتد: نتایج آنها به طور شایسته سزاوار ارزیابی می شود ، اما دیگران به عنوان شانس همراه با زندگی.

با اجازه دادن به دیگران قبل از برچسب زدن به آنها توضیح دهید ، می توانید از خود در برابر تأثیر این تحریف حیله گر محافظت کنید. و به یاد داشته باشید که عزت نفس شما بسیار بهتر از تلاش برای دستیابی به اهداف و نتایج اقدامات خود تأثیر می گذارد تا اینکه به دنبال دلایلی خارج از دلایل عدم رضایت شما باشید.

"جهان خطرناک است نه به این دلیل که برخی افراد بد می کنند ، بلکه به این دلیل که برخی آن را می بینند و هیچ کاری نمی کنند" کلمات متعلق به A. Einstein به طور کامل معنای تحریف زیر را آشکار می کند.

تصویر
تصویر

کم کاری را دست کم گرفتن - این تحریف با گرایش افراد به دست کم گرفتن عواقب بی عملی همراه است.به زبان ساده ، هنگام انتخاب بین عمل و عدم فعالیت ، که می تواند منجر به نتیجه منفی مشابهی شود ، احتمال بیشتری وجود دارد که فرد گزینه دوم را انتخاب کند. از یک سو ، درک چنین راهبردی آسان است: برای هرگونه توهین از خارج در صورت عدم فعالیت ، همیشه می توانید پاسخ دهید "من کاری با آن دارم؟ همه اینها خود به خود اتفاق افتاد. " از سوی دیگر ، به این ترتیب است که فرد می تواند شانس خود را برای تأثیرگذاری بهتر در تغییر نتیجه از خود سلب کند. و واضح است که ترس از مسئولیت پذیری در مورد یک عمل بزرگ است ، اما می توانید سعی کنید تجزیه و تحلیل کنید که چه کاری و چگونه می تواند انجام شود تا خود را در معرض خطر واقعی قرار ندهید ، اما خیالی را دور بیندازید.

تصویر
تصویر

به تعویق انداختن (از انگلیسی "تأخیر ، تعویق") یا اثر سفت شدن. این شامل گرایش به تعویق انداختن کارهای قبلی یا برنامه های قبلی برای کارهای بعدی است ، حتی اگر بسیار مهم باشند. این به تعویق افتادن با تنبلی تفاوت دارد زیرا فرد به اهمیت افراد منتقل شده پی می برد و به همین دلیل اضطراب و سایر تجربیات منفی را تجربه می کند. و دستورالعمل های B. Franklin "آنچه امروز می توانید انجام دهید را به فردا موکول نکنید" ، افسوس ، همیشه نمی تواند به شما کمک کند از حالت تعلل خارج شوید.

می توانید از طرح زیر استفاده کنید:

- تجزیه و تحلیل اهمیت کار برای شما ؛

- سعی کنید قابل قبول ترین روش اجرا را پیدا کنید ، شاید وظیفه را به وظایف فرعی تقسیم کنید ، و احساسات دلپذیری را از دستاوردهای کوچک ، اما بدست می آورید.

- سعی کنید تکانشگری خود را کنترل کنید که به تعویق انداختن کمک می کند.

- برای نتیجه ای که می خواهید به دست آورید ، وزن کنید.

هدف خود را از بین بردن اهمال کاری در زندگی خود قرار ندهید ، تعقیب پرنده آتشین و کنترل مستمر خود راه خوشبختی نیست.

متأسفانه ، به احتمال زیاد تسلیم نشدن در برابر تحریفات شناختی بعید است ، زیرا بسیاری از آنها وجود دارد و ناخواسته بوجود می آیند ، اما تلاش برای ردیابی حضور و پیامدها کاملاً واقع بینانه است تا بتوانیم آنها را کنترل کنیم. با توجه به اصل: "دانشمند یعنی مسلح".

امیدوارم پس از خواندن این تحریفات ، گویی از بیرون ، کسی بتواند به موقع از چیزی اجتناب کند ، کسی به چیزی دست یابد یا بر چیزی تأثیر بگذارد ، و نه فقط پس از این واقعیت که چرا ممکن است یک نتیجه ناخوشایند رخ داده است ، تجزیه و تحلیل کند.

توصیه شده: