2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
روز دیگر با پیامی در انجمن مادرم برخورد کردم ، چیزی شبیه به این (نه نقل قول): "به نظر می رسد من افسردگی پس از زایمان دارم. شب ها زیاد نمی خوابم ، احساس می کنم مثل اسب سواری هستم ،" من از همه چیز و همه ، بیشتر از همه از همسر و فرزندم عصبانی هستم … "نه ، این یک اشتباه تایپی نیست!)
بچه ها گریه نمی کنند ، چیزی شبیه آن؟ آنها گریه نمی کنند ، اما اشکهای ریخته نشده خود را در کیسه ای می چینند و در جایی دورتر از خودشان قرار می دهند. و پس از مدتی - چنین بیمارانی آماده (اوه!) ، مشتریان اتاقهای مشاوره. از آنجا که آنها نیز به دفاتر نمی روند ، پس …
خوب ، این سناریوی خوبی نیست. اگرچه ، به نظر من ، تجاوز به زن و فرزند ، نشستن عصرها در محل کار ، نشستن در خانه یک دوست با یک بطری آبجو در شب و صبح … در واقع بسیار بدتر است. آیا انسان نیم ساعت قبل از کار کاری برای انجام کاری پیدا نمی کند؟
در تمرینات روان درمانی آمریکایی ، حتی یک اصطلاح خاص افسردگی پس از زایمان پدری (PPND) وجود دارد. و شفا دهندگان روح آمریکایی ترومپت می کنند که این امر جدی است ، اگرچه کمتر از PND زن رایج است.
ویل کورتنی ، روان درمانگر آمریکایی ، معتقد است که اگر پدران ما بیشتر درگیر مراحل فرزندپروری و نه فقط "من کمی خرید می کنم" می شدم ، بلکه در جیب خود یک ورق تقلب جادویی داشت (کورتنی آن را "مدلی از رفتار ") در مورد آنچه با کودک انجام شود ، موارد PPND بسیار کمتری وجود خواهد داشت. بالاخره جهل و سوءتفاهم راه درستی برای تحریک پذیری و عصبانیت است.
به نظر من در بسیاری از موارد ، افسردگی زنان و مردان فقط به دلیل واقعیت داشتن فرزند ، به طور ناگهانی بوجود نمی آید. دلایل همیشه یا در جایی قبل از تولد کودک نهفته است - مشکلات مربوط به کار / امور مالی ، اختلاف در زندگی خانوادگی ، موارد افسردگی ، یا با عدم آمادگی درونی والدین برای شب های بی خوابی ، قولنج و غیره همراه است.
در اولین ماه بارداری ، "کتاب پدر" شوهرم را از لارس لودویگ روئد نروژی ، پدر دو فرزند (در زمان انتشار کتاب) خریدم. خودش اونو خوند او مسئولیت های مراقبت از نوزاد را با همسرش کاملاً فعال تقسیم کرد. نتیجه این است: "و سپس او (پدر نویسنده) شروع به پرسیدن یک سوال دردناک از خود می کند: چرا پدران به سر کار می روند؟ به طور دقیق تر ، چرا آنها در این روزهای اول ، بلافاصله پس از ظاهر شدن نوزاد ، از خانه بیرون می روند و با ظاهر شدن در جایی که مردم واقعاً مشغول تجارت هستند ، وانمود می کنند که در محل کار هستند؟ " این بابا مامان رو فهمید و من نقش خود را درک کردم.
پس از همه ، بسیاری از پدران معتقدند که مادر بودن از کلمه مادر است. و پدر فقط نقش غار را بازی می کند و وظیفه اصلی کسب درآمد است. این یک ایده بسیار خوب است. اما کلیشه ها برای از بین بردن آنها ارائه شده است. بنابراین ، به پدر نیز می توان کمک کرد که بخواهد در این روند شرکت کند (می خواهد ، اما سکوت می کند؟:))
چطور ؟؟ به عنوان مثال کتاب ها. هر پدر زمانی برای مطالعه حداقل بروشور مراقبت از کودکان با اطلاعات مربوط به نیازها و ویژگی های خود خواهد داشت.
آمادگی های مشترک پدر را در خرید "مردان کوچک" با توضیحاتی در مورد نحوه قرار دادن آنها بعدا مشارکت دهید. دوره هایی که در حال حاضر تنوع زیادی برای هر سلیقه ای وجود دارد. مراکز فرزندپروری آگاهانه ، گروه های روانشناسی و روانشناسان خانوادگی. مهم است که بدانیم این اتفاق در خانه و ذهن والدین بعد از تولد کودک چه خواهد شد. این بدان معناست که شما باید آن را در دوره ها بشنوید.
تجویز نقش پاپ در پایان. از ده جلد که مادرم در دوران بارداری خوانده است (پدرم فقط موفق به خواندن بروشور شده است) بکشید و آن را به شکل قابل هضم به شوهرش ارائه دهید. و مسئولیت ها را با او تقسیم کنید. سه شب متوالی کنار مرد کوچک فریاد نزنید. یکی در میدان جنگ ، دومی روی گدازه یدکی ، در صورت امکان در یک اتاق جداگانه می خوابد. پدر حمام می کند ، مادر حمام می کند. این خیلی فوق العاده است)) اگر پدر برای یک ساعت تنها ماند ، باید دستورالعمل های روشنی در مورد آنچه باید در اصل انجام دهد ، و در صورت … و غیره به او بدهید.
البته ، هیچ کس دلایل غیرمستقیم چنین وضعیتی از پاپ جوان را لغو نمی کند.مشکلات در محل کار و پول در هر زمان ممکن است کاهش یابد. روحیه خانواده خراب می شود. اما در اینجا وظیفه مادر سرزنش نیست ، بلکه حمایت از پدر جوان یک خانواده بزرگ به هر طریق ممکن است. و شاید ، شوهر را به طور موقت از امور پاپ خلاص کنید در حالی که به دنبال کار یا درآمد اضافی است. سپس پدر مطمئناً کمک مادرشوهر خود را ارائه می دهد!)
والدین نباید ارتباط خود را با یکدیگر قطع کنند. اغلب اوقات می تواند اینگونه باشد - مادر خسته است و پدر را به طرز وحشیانه ای آزرده کرده است. و پدر نیز خسته بود و هیچ کس متوجه آن نشد. برقراری ارتباط. درباره نگرانی ها ، میزان خستگی شما ، ترس ها و ناامیدی ها. شما هر دو در موقعیت مشابهی هستید. این بدان معناست که دو برابر بیشتر راه حل وجود دارد.
و قدم بزنید! با هم و گاهی جداگانه ، یکدیگر را رها کنید.
حالا ، امیدوارم پدر کاملاً مسلح باشد.
توصیه شده:
بزرگ شدن: خود بابا نوئل
بزرگ شدن: خود بابا نوئل! یک امتیاز خوب برای یک شخصیت بالغ فرصتی برای تبدیل شدن است برای خودش به عنوان بابا نوئل فکر کردن با صدای بلند… شاید استدلال من با روند رایج کنونی برای تمجید از کودکان گرایی و خودمحوری به عنوان هنجار زندگی بزرگسالان بسیار متفاوت باشد (من می خواهم و خواهم
بابا یاگا یا واسیلیسا زیبا؟
بابا یاگا همان زن واسیلیسا زیبا است ، درست برعکس. منظورم قسمت تاریک آن است. او کسانی را که مرزهایش را نقض می کنند می ترساند ، بدون پرسیدن به خانه نفوذ می کند و خواستار اطاعت می شود. فراتر از استانداردها و چارچوب است. به دنبال جلب رضایت همه نیست ، در گفتار و عمل غیرقابل پیش بینی است.
گریه مامان ، بابا ، من!؟ به مهد کودک می رویم
بله ، روان والدین ما گاهی اوقات آنقدر ظریف است که نه تنها کودک ، بلکه اغلب مادر نیز هنگام جدایی در مهد کودک نیاز به کمک اشک دارد. و به تازگی ، همچنین پدران لمس کننده ای نیز وجود دارند. اما اگر پدربزرگ و مادربزرگ دلسوز هم به این تیم بپیوندند چه؟ اخیراً ، مسئله سازگاری با مهد کودک به یکی از سخت ترین و اگر نه عجیب و غریب بحث برانگیز تبدیل شده است.
چگونه "عشق بابا" روابط با مردان را از بین می برد؟
بسیاری از زنان رویای یک مرد قوی ، مراقب و دلسوز را در سر می پرورانند. برخی آشکارا می گویند "شبیه پدرم باش" ، دیگران - "فقط شبیه پدرم نیست" و البته ، مشابهی را پیدا می کنند. رابطه بین دختر و پدر می تواند متفاوت باشد - دشوار و سمی ، گرم و باز.
اومده لعنت کنه
یک بار ، چند هفته پیش ، من در مورد تجاوز در تلویزیون محلی صحبت کردم. و بسیاری از موارد پشت صحنه باقی مانده است ، در بازه زمانی نگه داشته نشده است. جالب اینجاست که پس از این گفتگو و همچنین پس از مجموعه ای از مقالات در مورد خشونت ، چند دختر با من تماس گرفتند (قدرت ناخودآگاه جمعی بسیار زیاد است