لمس: قربانی و جلاد

فهرست مطالب:

تصویری: لمس: قربانی و جلاد

تصویری: لمس: قربانی و جلاد
تصویری: من و تو پلاس - مثلث قربانی۱ / Manoto Plus 2024, ممکن است
لمس: قربانی و جلاد
لمس: قربانی و جلاد
Anonim

اگر خودم اجازه ندهم هیچ کس نمی تواند مرا آزرده خاطر کند.

مهاتما گاندی

در مقطعی ، اصلا مهم نیست که چه کسی درست می گوید و چه کسی اشتباه می کند. عصبانیت و کینه به یک عادت بد تبدیل می شود ، مانند سیگار کشیدن. خود را مسموم می کنید بدون اینکه حتی به کاری که انجام می دهید فکر کنید.

جاناتان تروپر

کینه انباشته شکایت نسبتاً مکرری از مشتریان در عمل من است. این یک احساس عمیقاً شخصی و ذهنی است. با این حال ، اگر جرم را نه فقط به عنوان یک احساس ، بلکه به عنوان یک فرایند در نظر بگیریم ، آن جرم علاوه بر تجربیات ، شامل یک هدف ("معنی مخفی") ، واکنش های رفتاری و یک نتیجه نیز می شود. این فرایند به دو صورت انجام می شود:

  • افزایش شدید اولیه ناراحتی های روانی ؛
  • ذخیره طولانی مدت تجربیات منفی و سمی.

توانایی آزرده خاطر شدن با چنین ویژگی شخصیتی ای مانند رنجش ، که به عنوان ویژگی شخصیتی خردسال و نابالغ در نظر گرفته می شود و در سطح بیش از حد انتظارات و ادعاها ، در عدم تمایل به مسئولیت پذیری ظاهر می شود. برخی در احساس رنجش ، حتی نوعی خلسه را از احساس قربانی بودن می یابند ، و برخی معنای زندگی را در مجازات مجرم و انتقام می گیرند. بنابراین ، کینه به جنگی طولانی (و گاهی ابدی) تبدیل می شود که انتظارات برآورده نشده برآورده می شود. و این جنگ می تواند پنهان باشد ، یا می تواند شخصیت باز داشته باشد.

یک فرد لمسی اغلب به عنوان آسیب پذیر و شکننده شناخته می شود. آسیب پذیری حساسیت بالایی نسبت به درد است که نشان دهنده وجود زخم های بهبود نیافته است. با این حال ، هنگام برخورد با مشتریان ناراحت ، اغلب متوجه می شوم که آنها باید این زخم ها را از هم جدا کنند. و برخی از آنها نمک می پاشند و از این کار لذت مازوخیستی می گیرند. شکنندگی در توانایی سقوط با یک ضربه خارجی کوچک آشکار می شود ، این عدم انعطاف پذیری ، انعطاف پذیری و ثبات است. از این گذشته ، اگر من اینقدر فقیر ، ناراضی و حساس هستم ، بنابراین من کوچک هستم ، خوب است که کوچک باشم ، من نمی خواهم بزرگ شوم و مسئولیت را بر عهده بگیرم ، من قربانی بودن را انتخاب می کنم ، از تأثیرگذاری ناتوان هستم. زندگی من ، من می خواهم دیگران از من و احساساتم مراقبت کنند ، دیگران باید به من توجه کنند. چنین افرادی مستعد زیاده خواهی ، افزایش ترحم ، پرورش ضعف خود ، تبدیل به گروگان ابدی دوران کودکی خود هستند. من از این قبیل مشتریان س questionsالاتی می پرسم که به آنها در بازگشت به واقعیت کمک می کند: شما چند سال دارید؟ یک فرد هم سن و سال شما چه می کند؟ چگونه می توانید اطمینان حاصل کنید که نیازهای شما به تنهایی برآورده می شود؟ افراد نزدیک شما چه احساسی دارند؟

یک فرد لمس نیز کینه توز ، کینه توز نامیده می شود. این دومین جنبه رنجش است - این میل به مجازات ، انتقام گرفتن از مجرم ، آسیب رساندن به او ، رنج کشیدن او ، یعنی لذت سادیستی است. غرور زخمی ، احساس رفتار ناعادلانه ، غرور آسیب دیده و محکومیت فرد مجرم را فریاد می زند. زیرا تصویر مشخصی از نحوه برخورد دیگران با من ، نحوه رفتار با من وجود دارد. این می تواند خود را در هر دو واکنش رفتاری آگاهانه و ناخودآگاه نشان دهد. در این ظرفیت ، نابالغی فرد نیز آشکار می شود ، زیرا برای او دشوار است که نقص جهان و دیگران را بپذیرد ، حق اشتباه خود را بپذیرد. از این دسته از مشتریان ، این س askال را می پرسم: پس از مجازات فرد متجاوز ، چگونه زندگی شما تغییر خواهد کرد؟ اقدام انتقام جویانه به شما چه خواهد داد؟ چه احساسی در روح خود خواهید داشت؟

بنابراین ، رنجش ، به عنوان یک ویژگی شخصیتی ، می تواند به عنوان "بچه گرایی ثابت و خشم" تفسیر شود.

من می خواهم این پست را با نقل قولی از کارن هورنی به پایان برسانم: "تجربه درگیری آگاهانه ، در حالی که ممکن است باعث ناراحتی ما شود ، می تواند ارزشمند باشد. هرچه بیشتر آگاهانه و مستقیم به اصل درگیری های خود نگاه کنیم و به دنبال راه حل های خود باشیم ، به آزادی درونی بیشتری دست می یابیم. [1]

هنگامی که از دیگران آزرده می شوید ، اغلب این س yourselfال را از خود می پرسید: من به چه کسی و چگونه توهین کردم؟ آیا خودتان آنطور که از دیگران مطالبه می کنید ایده آل و بی نقص هستید؟

آیا متوجه نیازهای دیگران ، انتظارات آنها از شما می شوید؟ آیا به آنها توجه دارید؟ آیا محترم هستند؟ آیا همیشه در رابطه با افراد نزدیک و قابل توجه آنگونه رفتار کرده اید که دوست دارید آنها با شما رفتار کنند؟ چند بار احساسات دیگران را بی ارزش کرده اید؟ از آنها محافظت می شود؟ کمک و پشتیبانی رد شده است؟ آیا نادیده گرفتید یا فقط توجه نکردید؟ انتقاد شد؟ آیا کلمات توهین آمیز گفته اید؟ آیا گناه خود را جبران کرده اید؟ آیا طلب بخشش کردید؟ چند بار شما را بدون این که بخشش بخواهید ، نقص خود را بپذیرید و شما را توجیه کنید ، به همین ترتیب بخشیده شده اید؟

شما می توانید داوطلبانه و غیر ارادی توهین کنید. شما به سادگی نمی توانید از مکان های دردناک و آسیب پذیر افراد دیگر اطلاع داشته باشید ، می توانید در حالت تحریک ، عصبانیت و عصبانیت توهین کنید. توهین کردن و توجه نکردن. عبور كن یا توجه کنید ، اما بدون تلاش برای برقراری ارتباط قطع شده ، خود را توجیه کنید.

شاید چنین دیدگاهی از خودتان به کاهش خواسته ها ، ادعاها و انتظارات شما در رابطه با افراد دیگر کمک کند.

جدایی از کینه تنها با افزایش آگاهی ، ایجاد نگرش بالغ و مسئولانه نسبت به زندگی امکان پذیر است.

هنگام نوشتن مقاله ، از مطالب زیر استفاده شد:

توصیه شده: