"بله" و "نه" بهترین تنظیم کننده روابط در خانواده ، زوجین و جامعه هستند

تصویری: "بله" و "نه" بهترین تنظیم کننده روابط در خانواده ، زوجین و جامعه هستند

تصویری:
تصویری: Mijn liedje: تو همیشه پدر من خواهی بود 2024, آوریل
"بله" و "نه" بهترین تنظیم کننده روابط در خانواده ، زوجین و جامعه هستند
"بله" و "نه" بهترین تنظیم کننده روابط در خانواده ، زوجین و جامعه هستند
Anonim

"بله" و "نه" بهترین تنظیم کننده روابط در خانواده ، زوجین و جامعه هستند.

آیا تا به حال فکر کرده اید که هر چند وقت یکبار در زندگی روزمره خود "بله" و "نه" می گویید؟ و کدام کلمه بیشتر شنیده می شود؟ آیا شما بیشتر یک فرد "بله" هستید یا یک "نه"؟

افراد به سه دسته تقسیم می شوند: کسانی که تقریباً هرگز "نه" نمی گویند و همیشه به درخواست های اطرافیان خود "بله" پاسخ می دهند ، دیگران - کسانی که تقریباً همیشه "نه" می گویند - شما به ندرت از آنها "بله" توافق می شنوید. لب ها ، و کسانی که به همان اندازه قادر به پاسخگویی به درخواست های خارج از کشور هستند. دسته آخر افرادی هستند که دارای محدودیت های شخصی خوبی هستند ، آنها می دانند چگونه از پیشنهادی که نیازی به آنها ندارند خودداری کنند ، می دانند چگونه به وضوح خود را در نیازهای خود متمرکز کرده و نیازهای یک عزیز را در نظر بگیرند. تعادل "بله" و "نه" از موقعیت بالغ فرد و یکپارچگی و تعادل درونی او صحبت می کند. و البته دسته سوم افراد بیشتر با زندگی در جامعه سازگار هستند.

اما متأسفانه تعداد آنها به اندازه افراد "بله" و "نه" نیست.

کلمه "نه" چیست؟ این یک تنظیم کننده مرز در یک رابطه و تنظیم کننده فاصله بین دو نفر است. کلمه "نه" را می توان توسط فردی گفت که در نوجوانی وظیفه "من" را به موقع حل کرده است ، او مرزهای خود را احساس می کند. اما اگر در همان زمان به ندرت "بله" بگوید ، می ترسد که این مرزها نقض شود. آنها آنقدر شکننده هستند که با کلمه "نه" او دائماً از "من" آسیب پذیر خود محافظت می کند.

کلمه "بله" چیست؟ این تنظیم کننده صمیمیت است ، توانایی ادغام با شخص دیگر. کلمه "بله" را می توان توسط فردی گفت که در نوجوانی وظیفه حضور در "ما" را با موفقیت انجام داد. او به نیازهای دیگری حساس است. اما اگر در همان زمان به ندرت "نه" می گوید ، پس نمی تواند جدا از دیگری وجود داشته باشد ، نمی تواند به تنهایی بدون زن و شوهر زندگی کند. و اغلب خود را نادیده می گیرد.

بیایید بفهمیم مردم کی هستند - "بله". آنها افرادی بسیار صبور ، سخت کوش ، دلسوز ، دلسوز و دلسوز هستند. آنها بیشتر بر نیازهای دیگران تمرکز می کنند تا برآورده کردن نیازهای خود. اینها شفا دهنده های زخمی هستند که دائماً کسی را نجات می دهند ، به کسی کمک می کنند. و حتی اگر چندان واضح نباشد ، چنین شخصی هنوز برای راحتی سایر افراد "تیز" است ، اما نه برای خود. اینها کسانی هستند که همیشه مورد استفاده همه قرار می گیرند و به پشت سوار می شوند. به هر حال ، آنها عملاً بدون مشکل هستند. آنها خود را نادیده می گیرند و ممکن است از نظر داخلی از دست دیگران عصبانی باشند که دائماً باید موافقت کنند و خدمت کنند ، اما نمی توانند بگویند "نه ، من خیلی ناراحت هستم". آنها از توهین به شخص دیگر با امتناع می ترسند ، می ترسند که اگر نه بگویند ، رابطه را از دست بدهند. آنها گروگان کلمه "بله" هستند. و اغلب ، دقیقاً به این دلیل که چنین افرادی نیازها و احساسات خود را نادیده می گیرند ، از انواع اختلالات روان تنی رنج می برند ، زیرا عصبانیت زیادی را در خود فرو می نشاند و می ترسند که محروم و غیر ضروری باقی بمانند. و به همین دلیل ، آنها خود را انکار می کنند. آنها با این احساس زندگی می کنند که از بدو تولد حق ندارند نه بگویند. چه کسی این را بلافاصله از آنها گرفت؟ والدین البته. والدینی که فرزندی را برای خود راحت تربیت کردند و با ترس از دست دادن و احساس گناه دستکاری کردند. آنها برای کودک تصمیم گرفتند که چه چیزی برای او بهتر است ، کجا برود ، چه تصمیماتی بگیرد ، چه موقع غذا بخورد ، چه موقع بخوابد. و این کودکان حق نداشتند مخالفت خود را با اراده والدین اعلام کنند. به طور کلی ، حتی در بزرگسالی ، چنین افرادی بدون این حق زندگی می کنند ، زیرا هر کاری که والدین قبلاً با چنین کودکی انجام دادند ، شخص قبلاً با خودش انجام می دهد. خود حق واژه "نه" را نمی دهد. "شما نمی توانید امتناع کنید ، زیرا می توانید با امتناع دیگران را آزرده کنید" - مردم اغلب می گویند "بله". اما آنها خود به سختی می توانند امتناع را تحمل کنند و کلمه "نه" را به عنوان ضربه ، طرد ، بیزاری درک می کنند.اغلب این افراد از نوع رفتاری وابسته به یکدیگر هستند. آنها همیشه از همه چیز کافی نیستند: درد کمی ، توجه و عشق کمی ، احساسات کمی ، ارتباطات ، اطلاعات.

افراد "نه" چه کسانی هستند؟ اینها افرادی هستند که همیشه چیزهای زیادی برای آنها وجود دارد. با کلمه "نه" ، به نظر می رسد که آنها با حصار بلند خود را از دنیای خارج دور کرده اند و از خود در برابر حمله به فضای شخصی خود محافظت می کنند. غالباً اینها افرادی هستند که در نزدیکی با دیگری دچار یک فساد بزرگ شده اند و هنگامی که شخص دیگری از آنها درخواست توجه ، عشق و ارتباط بیشتری می کند ، غیرقابل تحمل می دانند. آنها در ارتباطات تهی شده اند و به عنوان یک قاعده ، با احساسات خسیس هستند. چه اتفاقی برای آنها افتاد؟ آنها ، هنگامی که با والدین خود در تماس بودند ، از حمله قریب به اتفاق کسی که بسیار قوی تر از آنها بود و کاملاً به او وابسته بودند می ترسیدند. آنها از قدرتی که ممکن است شخص دیگری بر آنها مسلط شود می ترسیدند. به عنوان یک قاعده ، چنین افرادی ، مانند افراد اول ، مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفتند ، اما در اینجا ، به احتمال زیاد ، سوء استفاده فیزیکی نیز در تاریخ توسعه وجود دارد. کلمه "نه" تنها چیزی است که آنها را نجات می دهد و به آنها این توانایی را می دهد که "من" خود را زنده احساس کنند. اغلب اینها افرادی هستند که دارای یک نوع رفتار متقابل وابسته هستند.

وقتی یک فرد "بله" و یک "نه" با هم ملاقات می کنند ، سناریو این است "اگر می توانی با من تماس بگیر" - یکی فرار می کند ، دیگری می رسد.

اما چرا دقیقاً چنین افرادی جفت می شوند؟ برای تکمیل آنچه در دوران نوجوانی ناقص است. شخص "بله" باید یاد بگیرد که در "من" باشد ، و "نه" باید یاد بگیرد که در "ما" باشد. چه مفهومی داره؟ برای یک فرد "بله" مهم است که پشتوانه های داخلی خود را تقویت کند و یاد بگیرد که مرزهای خود را احساس کند و کلمه "نه" را در زندگی روزمره خود وارد کند ، بدون ترس از از دست دادن روابط. و یک فرد "نه" باید یاد بگیرد که در مجاورت دیگری باشد ، دیگری را وارد قلمرو خود کند ، به روی او باز شود و نترسد که مانند دوران کودکی ، آسیب پذیری او علیه او مورد استفاده قرار گیرد. این بزرگ شدن و تکمیل وظایف توسعه ای است که این دو برآورده می کنند. اما اغلب افراد در یک رابطه از این مرحله بحرانی عبور نمی کنند ، هنگامی که پس از مسمومیت با عشق عاشقانه ، به دلیل آسیب های دوران کودکی هر دو شریک تفاوت پیدا می شود.

در حالت ایده آل ، یک فرد بالغ باید بتواند به خود "بله" بگوید و دیگری را رد کند ، به خود "نه" و به دیگری "بله". بدون این که برای مدت طولانی یا در حالت "بله" یا در حالت "نه" گیر بیفتید. روابط شامل یک حرکت ثابت از دو "من" به "ما" ، و سپس از "ما" - دو "من" است و این مانند یک چرخه تنفس است. اما اگر یک زوج در دم یا بازدم گیر کرده باشند ، رابطه از بین می رود. آنها در این گیرکردن غیرممکن می شوند ، زیرا برای هر دو شریک غیرقابل تحمل می شوند.

چه توصیه ای می توانید به چنین زوجی داشته باشید؟ با ترس های دوران کودکی خود روبرو شوید و آنها را در نیمه راه برطرف کنید. یکی باید بر ترس از صمیمیت و جذب دیگری غلبه کند ، و دیگری باید بر ترس از تنهایی و طرد شدن غلبه کند. آنها مانند دو معلم عاقل ، اما گاه بی رحمانه ، یکدیگر را بزرگ می کنند. آنها ناامید می شوند و لیوان های عاشقانه یکدیگر را برای عاشق شدن پاره می کنند و اگر خوش شانس باشند به عشق بالغ می رسند و یک اثر هنری از روابط ایجاد می کنند که در آن جایی برای ایده آل ها ، الزامات و تلاش برای بازسازی دیگری وجود ندارد..

توصیه شده: