2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"اما وانچکا قبلاً می داند چگونه شمارش کند"
"چرا اینقدر بی بازو هستی!"
"و من در سن شما هستم"
"خوب ، کجا می روی! شما از حالت طبیعی خارج می شوید ، اما اینجا - می رقصید!"
"بله … خوب ، هنرمند از شما بیرون نمی آید."
"و چه کسی پنج نفر دیگر را گرفت؟"
"نه ، اما چه … نه چندان بد."
"چرا 4؟ و چه کسی 5 درجه دارد؟"
"من به این واقعیت علاقه ندارم که هیچ کس در این امتحان قبول نشده است. من تعجب می کنم که چرا شما عبور نکردید!"
چه واژه های آشنایی و اگر نه فقط اینها ، پس مشابه. کاهش ارزش آنچه هست. برجسته کردن آنچه کار نکرد و نادیده گرفتن آنچه بیرون آمد. و همچنین این: "بیش از حد تمجید نکنید ، تا متکبر / خراب نشوید." و این همه از نزدیکترین و مهمترین افراد در زندگی است - از والدین آنها.
آیا اصلاً می توان با تحسین کودک را خراب کرد؟
شما در مورد "پدیده کودکان یهودی" شنیده اید. طبق آمار ، چرا نمایندگان این ملت اغلب در چنین حرفه ای به چنین ارتفاعات می رسند؟ اعم از آهنگساز ، جراح یا دانشمند هسته ای. آنها سیستم تربیتی خود را بر اساس پذیرش و حمایت دارند. اگر کودکی نقاشی می کشد - برای مادر ، این بهترین نقاشی جهان است! اگر او شعری نوشت ، او در حال حاضر تقریباً در چشم او پوشکین است. و اگر ضبط صوت را بچرخانید ، به این معنی است که او کنجکاو است و باید یک طراح الکترونیکی به او بدهید. ترس ، ایلان ماسک ، رقیب شما در حال رشد است.
در زندگی یک کودک ، افراد کافی خواهند بود که انتقاد ، آموزش و مقایسه می کنند. و او تنها با اطمینان درونی خود می تواند در برابر این فشار مقاومت کند. و چه کسی آن را تشکیل می دهد؟ والدین. نزدیکترین و اولین افرادی که برای کودک مهم هستند.
از کلمات شنیده شده از آنها ، یک هسته درونی ، اعتماد به نفس ، احترام به خود و ادراک از خود شکل می گیرد. این اساس توانایی عدم شکستن در یک لحظه دشوار ، عدم جمع کردن دستان شما است.
ما آماده ایم با جهان بجنگیم ، به چیزی دست یابیم ، با مشکلات کنار بیاییم و با مشکلات روبرو شویم وقتی در درون خود فرزندی محبوب و مورد قبول داریم که به او گفته شده بود که او عالی است. بله ، این بچه هم اشتباه کرد. و بله ، به او گفته شد که امروز برنده نشده است. اما در همان زمان آنها همیشه اضافه می کردند - "دوباره امتحان کنید! تو می توانی!" و اگر کاری می کرد ، از صمیم قلب ، صادقانه و بدون تذکر ، مورد ستایش قرار می گرفت!
و سپس فرد بالغی که از این کودک رشد کرده است آماده است تا زیان ها را تجربه کند و از آنها قوی تر و عاقل تر شود و در معرض تخریب خود ، افسردگی و انتقاد از خود قرار نگیرد. او شکست را تجربه می داند. نه جمله.
و از موفقیت ، چنین شخصی یک شادی معمولی ساده را احساس می کند ، و نه "سندرم تقلب" و ترس از دست دادن احتمالی.
چگونه می توانید با ستایش شایسته خود را خراب کنید؟ مثل این است که با عشق صادقانه دست به دست شوید.
هیچ کس نمی گوید برای کارهای بد مورد تمجید قرار بگیرید. اما از چیزهای خوب تمجید (یا تحسین نکردن) این نیست که فرد را در حال کاهش ارزش خود ، ترس ابدی از شکست و عدم اعتماد به توانایی های خود ایجاد کند.
من افراد زیادی را دیده ام که نمی دانند چگونه تعریف کنند. و همچنین - آنها نمی دانند چگونه آنها را بپذیرند.
- شما امروز لباس بسیار زیبایی دارید.
- اوه ، تو چی او در حال حاضر پنج ساله است. و حتی چروکیده. به نظر می رسید که او نوازش می کند ، اما به نوعی او را نادیده گرفت ، درست در زیر.
واقعا؟ از کجاست؟ از ناتوانی در دریافت ستایش. اگر از کودکی فردی را با تحسین "خراب نمی کنید" ، پس توانایی پذیرش آن در بزرگسالی از کجا ناشی می شود؟ توانایی جشن گرفتن موفقیت از کجا نشأت می گیرد؟
به نظر می رسد - خوب ، چه اشکالی دارد؟ اینجا یک نوع آدم متواضع است و بس. اما نه. شخص متواضع نیست - اعتماد به نفس ندارد. و دختر نه تنها تعریف را بی ارزش کرد ، بلکه روحیه خود را برای کل روز خراب کرد. به جای احساس شادی و زیبایی.
اما او می خواست زیبا باشد. و من تعارف می خواستم. اما این توانایی پذیرش آنها نیست که باعث تضاد و تضاد داخلی دائمی می شود.انجام کاری با انتظار احساسات مثبت - گرفتن واکنش شخص دیگر - به جای احساسات مثبت برای احساس ناراحتی - و دوباره انجام کاری با انتظار احساسات مثبت. و بنابراین در یک دایره. و او دوباره انتظار زیبایی را می پوشد و انتظار تحسین دارد. و او آن را دریافت خواهد کرد. و بی ارزش خواهد شد. و او ناراحت خواهد شد.
و همینطور در همه چیز
بنابراین ، به طور فرضی ، تحسین یک کودک چه ضرری می تواند داشته باشد؟ زیرا آسیب ناشی از عدم تحسین او بسیار قابل توجه است.
توصیه شده:
چگونه می توان لیست دلخواه و انگیزه را فعال کرد؟ یا چگونه می توان دوباره خواستن و خواستن را شروع کرد
اگر به مردم نگاه کنید ، می بینید که چگونه برخی از افراد با شادی و لذت در زندگی خود نوعی عمل را انجام می دهند ، فعال می شوند و نتیجه می گیرند ، و افرادی هستند که به نظر می رسد در خواب هستند ، زندگی آنها سال به سال ، عملاً ، گذر می کند. هیچ چیز تغییر نمی کند آنها سوخت و انرژی حیاتی ندارند که بتواند به آنها در زندگی کمک کند.
ترسیم حالت. چگونه می توان به چیزی که نمی توان آن را با کلمات بیان کرد خالی کرد
گذرگاهی مخفی برای ناخودآگاه باید به محتویات مبهم ناخودآگاه راه چاره ای داده شود: از این گذشته ، خود آنها گاهی اوقات از طریق رویاها ، قیدها ، اقدامات خودجوش خلأهایی پیدا می کنند - به این معنی که می توان آنها را از مجاری واضح تر آزاد کرد. امروزه ، همه وسایل برای این کار مناسب است ، زیرا افراد متفاوت هستند ، و برای کسی که نیمکت کلاسیک یک روانکاو کافی نخواهد بود.
چگونه می توان توجه یک مرد را به خود جلب کرد؟ چگونه می توان توجه مردی را که دوست دارید جلب کرد؟
چگونه می توان توجه یک مرد را به خود جلب کرد؟ انگیزه حمایت از "شخص خود" است. مال شماست و ادامه دهید با اقدامات خود ، دختر موقعیتی را ایجاد کرد که در آن او قبلاً وارد فضای شخصی مرد شده بود ، او را "خود" نامید ، موقعیتی را ایجاد کرد که در آن او خودش "
آیا می توان بدون تنبیه کودک ، او را تربیت کرد؟
غالباً ما ، والدین ، از فرزندمان ناراحت می شویم زیرا او از ما اطاعت نمی کند ، و کاری را انجام می دهد که ما به او اجازه نمی دهیم ، و از رعایت الزامات ما سر باز می زند. و در چنین حالت تحریک شده ، احساس ناتوانی و درماندگی می کنیم. و اولین چیزی که به ذهن ما می رسد ، این است که چگونه می توانیم این شرایط را حل کنیم ، تنبیه کودک است.
"در مدرسه سخت است!" چگونه می توان زندگی کودک را با توصیه ها و عبارات احمقانه خراب کرد؟
1. تنزل مقام معلم معمولاً کاهش ارزش معلم بر اساس رقابت ایجاد می شود: والدین شروع به رقابت با معلم می کنند ، که ناگهان در مقطعی برای کودک مقتدرتر از خودشان می شود. به عنوان یک قاعده ، بزرگسالان ناخودآگاه درگیر این مبارزه می شوند و با اقدامات خود ، اتحاد احتمالی بین معلم و دانش آموز را از بین می برند ، که برای همه سالهای تحصیل بعدی بسیار مهم است.