چرا تقلید کردن اشکالی ندارد؟

فهرست مطالب:

تصویری: چرا تقلید کردن اشکالی ندارد؟

تصویری: چرا تقلید کردن اشکالی ندارد؟
تصویری: آیا داشتن مرجع تقلید برای ما ضروری است؟ NEXT MEDIA 2024, آوریل
چرا تقلید کردن اشکالی ندارد؟
چرا تقلید کردن اشکالی ندارد؟
Anonim

در دنیایی که فرقه فردیت شکوفا می شود ، تقلید محکوم می شود. "چه چیزی شما را منحصر به فرد می کند؟”- یک س commonال متداول است که در مصاحبه از نامزدها پرسیده می شود. حتی قضات عامل X نیز در این امر مجرم هستند. یک فرد معمولی که با انگیزه های مالی هدایت می شود یا فقط به دلیل "ضروری" به دنبال کار آمده است ، باید پاسخ را به گوش خود بکشد.

منحصر به فرد مجموعه ای از ویژگی های ذاتی یک فرد است. نحوه ترکیب شخصیت و ظاهر او. چه چیزی را دوست دارد و چگونه کار خود را انجام می دهد.

جالب است که تمایل به "شبیه دیگران نبودن" اغلب به نقطه پوچی می رسد. یک شخص ویژگی های شخصیتی را که در ذات او وجود ندارد (اغلب مخرب در رابطه با خود یا افراد دیگر) نشان می دهد ، و این ظاهری جعلی و جعلی به نظر می رسد. با دست کم گرفتن بینش دیگران ، ما شهرت خود را خدشه دار می کنیم: عمل نورون های آینه ای هنوز لغو نشده است. عدم صداقت و تضاد درونی و بیرونی با شیرینی ها "منحصر به فرد" است: و در نتیجه ، هیچ کس نمی خواهد با چنین شخصی دوست شود.

تعداد کمی از آنها در اوایل کودکی می توانند بفهمند که چه قدرتی آنها را به حرکت در می آورد. دوستی دارم که در مهدکودک به غیب گرایی علاقه مند شد. در مدرسه ابتدایی ، در حالی که بچه ها در اتاق غذاخوری با چوب به یکدیگر تیراندازی می کردند و گلدان های گل را واژگون می کردند ، او به عرفان ، عدد شناسی و ارتباط با ارواح علاقه مند بود - و سرگرمی او چگونه پیش رفت! هر فیبر روح او ، هر کلمه ، صدای صدایش ، چشمانش و استدلالش - همه درباره فردیت او برای توده ها فریاد زدند ، اگرچه او حتی یک تلاش عمدی برای نشان دادن منحصر به فرد بودن خود انجام نداد. بنابراین ، او به طور طبیعی جذاب بود. او دقیقاً همینطور بود: او به شور واقعی خود وقف بود و آن را با آنچه ظاهراً "ضروری" بود غرق نمی کرد.

من سرگرمی های زیادی دارم. مادرم فکر می کند من فردی همه کاره هستم. من عاشق عکاسی هستم - و از زمانی که پدربزرگم مرا به دوربین معرفی کرد ، عاشق آن بودم. مدتی همه چیز را در اطراف و همه جا فداکارانه تکان می دادم: تاب ، گلدان گل در کار پدربزرگم ، اولین رایانه من. وقتی بزرگ شدم ، احساس کردم که چیزی بیشتر از گلدان های گل می خواهم: اما کاملاً نمی دانستم از کجا شروع کنم.

در دوران آشفته نوجوانی من ، اینترنت به ما آمد - و من منبع الهام بخشی داشتم. من مخصوصاً به خودنگاره علاقه مند بودم. من به دنبال دخترانی بودم که با کنترل از راه دور ، دوربین و تایمر از خود فیلم گرفتند. برای عکسهای مفهومی از درختان عکس گرفتم ، عکسهایم را با تصویری از اره برقی که از اینترنت برداشته شده بود ترکیب کردم و لباس گیشا را پوشیدم.

تلاشهای من عمدتا آماتور بود. چند سال بعد ، من خندیدم: من شروع به گرفتن عکس های سلفی حتی قبل از تبدیل شدن به جریان اصلی کردم! بعداً با مفاهیم ترکیب بندی ، نوردهی و سایر اصطلاحات عکس آشنا شدم. با این حال ، این تقلید بود که به من کمک کرد در مسیر خودم قرار بگیرم.

تقلید اشکالی ندارد زیرا یک فرایند طبیعی در دستیابی به تسلط است. بگذارید آن را یک کلمه مثبت تر بنامیم: الهام از کار کسی یا کسی. این مانند تمرینات گرامری برای تمرین زمان انگلیسی Present Simple است: قبل از اینکه دانش آموز شروع به ساختن عبارات خود کند ، یک معلم آگاه همیشه در قالب مثال از او حمایت می کند. سپس دانش آموز باید کلمات را جایگزین مثال - و مکرر - کند. فقط پس از مدتی دانش آموز یاد می گیرد که چگونه می تواند به تنهایی جملات را در یک زمان معین بسازد: و در غیر این صورت.

قضاوت در مورد شخص به دلیل تقلید ، مانند انتقاد از کودک به دلیل کپی کردن زبان والدین در تلاش برای صحبت کردن است.

در مورد من ، فردی که صادقانه اعتراف می کند که برای دستیابی به تسلط از شخصی کپی می کند ، همدلی و اعتماد بیشتری را برانگیخته است تا یک "نابغه ناشناخته" که برای اثبات منحصر به فرد خود از انگشت خود مکیده است.

چرا وقتی کپی می شویم ما را اذیت می کند؟

از شک به خود. ما می ترسیم چیزی منحصر به فرد و ارزشمند از ما گرفته شود. مثل اینکه آنها روح ما را بیرون کشیده اند - و ما اصلاً این را نمی خواهیم. اعضاء تقلید بدتر از آشنایان ، منتقدان و مناظره کنندگان هستند.

اگر در حال کپی شدن هستید و در عین حال از این شخص بیزار هستید ، ممکن است منطقی باشد که به این فکر کنید که دقیقاً از دست دادن چه چیزی می ترسید. دوست دارید علامت حق چاپ را به چه چیزی در زندگی خود وصل کنید؟

لحظه آرامش زمانی فرا می رسد که متوجه می شوید که شما منحصر به فردترین موجود هستید و هیچکس نمی تواند امور شما را مانند شما انجام دهد: به هر حال ، دست نوشته های روح ما واقعاً بی نظیر است.

لیلیا کاردناس ، روانشناس ، نویسنده ، گوینده ، معلم زبان انگلیسی

توصیه شده: