2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
طبیعت زنانه بسیار حساس ، آسیب پذیر و احساسی است. هنگامی که یک زن عاشق می شود ، اغلب خود را فراموش می کند و تقریباً تمام خود را وقف یک رابطه و شریک می کند. هنگام عاشق شدن ، ادغام زمانی اتفاق می افتد که هیچ مرزی برای خود یا شریک زندگی وجود ندارد. نیازها و خواسته های شریک تبدیل به خواسته ها و نیازهای او می شود. هنگامی که تعادل دریافت و خراب می شود ، هنگامی که یک زن بیش از دریافت خود می دهد ، اتلاف انرژی رخ می دهد.
اغلب اتفاق می افتد که یک زن در رابطه احساس ناراحتی می کند ، اما یا به آن توجه نمی کند ، یا به امید اینکه شریک زندگی آن را بفهمد سکوت می کند. او ، به طور معمول ، در مورد احساسات خود صحبت نمی کند ، وانمود می کند که همه چیز خوب است و همه چیز برای او مناسب است. اما در حقیقت ، او رنجش و نارضایتی را تجربه می کند ، که در درون خود نگه می دارد و انرژی زیادی را می گیرد. و هرچه بیشتر او تحمل کند ، سطح احساسات بیشتر می شود ، و بنابراین ، انرژی بیشتری برای نگه داشتن آن نیاز است. به عنوان مثال ، عصبانیت زمانی ایجاد می شود که نیاز به تغییرات است ، و اگر در زمان وقوع آن به گونه ای سازگار با محیط زیست بیان نشود ، هیچ چیز تغییر نمی کند ، زیرا شریک زندگی توانایی روانی ندارد و از وقوع چیزی آگاه نیست. اشتباه در رابطه … و یک روز ، او نمی تواند تحمل کند و رابطه را قطع می کند ، یا به هم می خورد. و شریک زندگی صادقانه متحیر است: "چه اشکالی دارد؟ بالاخره همه چیز خوب بود."
چه باید کرد؟
1. صحبت مستقیم
اول ، مهم است که با همسرتان آرام صحبت کنید. برای زن و مرد مهم است که گوش دادن ، شنیدن ، درک و پذیرش یکدیگر را بیاموزند. هنگامی که شرکا این کار را یاد می گیرند ، می توانند ادامه دهند.
حرف زدن خیلی مهمه! در واقع ، اغلب نه تنها یک زن ، بلکه یک مرد نیز در مورد نارضایتی ها و نارضایتی های خود سکوت می کنند و احساسات منفی را برای ماه ها و حتی سال ها جمع می کنند.
2. مسئولیت شخصی
رابطه همیشه دو مورد است. و هر شریک به آنچه اتفاق می افتد کمک می کند ، که هر دو شریک مسئول آن هستند.
درک این نکته بسیار مهم است که مرزهای شخصی در جایی آغاز می شوند که مرزهای شریک زندگی آغاز می شود.
یک زن اغلب مرزهای خود را از بین می برد ، بیش از حد با یک مرد ادغام می شود و هرگونه انتظار از یک شریک را ایجاد می کند. و وقتی او آنها را توجیه نمی کند ، آنها احساس کینه می کنند. و اغلب یک زن به طور مستقیم شکایت خود را اعلام نمی کند ، انتظار دارد که شریک باید حدس بزند ، اما به طور غیرمستقیم استرس عاطفی را در قالب جدایی ، سردی ، کلمات یا اعمال خشن نشان می دهد.
در یک رابطه ، صحبت از احساسات و نیازهای واقعی به شرکا کمک می کند تا یکدیگر را درک کنند ، مسئولیت اعمال یا عدم عملکرد خود را بپذیرند.
3. به کارگیری تجربیات جدید در زندگی
در نتیجه یک گفتگوی صریح ، پس از آن شرکا شروع به درک بهتر یکدیگر می کنند ، تغییر ارتباطات و رفتار در زندگی مهم است.
و در اینجا مهم است که برای هر یک از شرکا درک کنیم که در رابطه برای آنها مجاز است و چه چیزی مجاز نیست. و خواسته ها و نیازهای خود را به ارکستر منتقل کنید.
به عنوان مثال ، یک شریک عادت دارد که بعد از کار شام بخورد. و شاید او می فهمد که زن نیز خسته است ، اما همیشه اینطور بوده است و او به آن عادت کرده است. و زن به جای اینکه آشکارا بگوید: "امروز خسته شده ام ، بیایید شام سفارش دهیم ، یا با هم چیزی می پزیم" ، او غذا را به تنهایی می پزد ، از روی خستگی روی پاهایش دراز کشیده است ، و سپس از شریک زندگی خود عصبانی می شود که او این را متوجه نشد و کمکی نکرد …
در اینجا ، هم برای زنان و هم برای مردان مهم است که بفهمند مرزهای زوج از کجا پایان می یابد و مرزهای شخصی هر یک از کجا شروع می شود. نکته اصلی این است که نه تنها از مرزهای خود دفاع کنید ، بلکه باید به مرزهای دیگری احترام بگذارید و بتوانید مذاکره کنید.
در ابتدا ، بسیاری از مردم از تغییر رفتار عادی خود می ترسند. اما اگر هماهنگی و درک متقابل برای شرکا مهم باشد ، آنها درک ، احترام متقابل و حمایت از یکدیگر را یاد می گیرند.
وقتی شرکا مرزهای شخصی خود را احساس می کنند ، احساس آرامش ، آرامش و هماهنگی بیشتری در روابط خود دارند.
توصیه شده:
چه چیزی به تعیین مرزهای شخصی کمک می کند: 8 قانون
مرزهای شخصی مجموعه ای از قوانین است که چارچوبی را برای نحوه رفتار و نحوه رفتار افراد مشخص می کند. هر کس دیدگاه خود را از مرزهای شخصی خود دارد. فردی که دارای عزت نفس سالم است ، عشق می ورزد ، برای خود ارزش قائل است و به خود اهمیت می دهد ، مرزهای شخصی خود را به وضوح تعیین می کند.
درباره مرزهای شخصی
امروزه درباره مرزها مطالب زیادی گفته شده است. درباره مرزهای ایالت ها. در مورد نقض مرزها ، در مورد حفظ مرزها. به هر حال مرز چیست؟ این برای چیست؟ ویکی پدیا این پاسخ را می دهد: "مرز یک خط یا حصار واقعی یا خیالی است که محدوده هر موضوع یا شی را مشخص می کند و این موضوع یا شی را از دیگران جدا می کند.
مرزهای شخصی و ایجاد روابط
آیا نه گفتن به شخصی برای شما آسان است؟ آیا به سادگی می توان به شخصی توضیح داد که او از مرزهای شخصی شما "عبور کرده" و به قلمرو شخصی شما حمله کرده است؟ بدون خشم و درد در داخل ، وقتی مرز تقریباً تخریب شده است ، و نیروی بسیار کمی برای تلاش برای "
قلمرو صمیمی من کجاست؟ روابط نزدیک و مرزهای شخصی
اغلب هنگام کار با خانواده ، زوجین و مشاهده زندگی خود ، این س yourselfال را از خود می پرسید که عشق در رابطه بین زن و مرد چیست؟ آیا محدودیت های شخصی من وجود دارد؟ قلمرو همسرم؟ و چیزی مشترک؟ یا آیا عشق همیشه به صورت تلفیقی ارائه می شود؟ در صفحات اینترنت نقل قول های زیادی در مورد عشق وجود دارد - که این رابطه بین دو فرد آزاد است ، نه موظف به یکدیگر - این واقعاً به چه معناست؟ ایده مرز:
من و مرزهای شخصی ام
مرزهای شخصی تعیین منطقه امن برای انسان است. هنگامی که آنها نقض می شوند ، فرد معمولاً احساس اضطراب ، انزجار ، عصبانیت می کند. مرز در زمینه روانشناسی چیزی است که "من" را از غیر "من" جدا می کند. خواسته ها ، احساسات ، چیزها ، بدن ، ایمان ، ایده ها و غیره و خواسته ها ، احساسات ، چیزها ، بدن ، ایمان ، ایده ها و غیره وجود دارد.