قلمرو صمیمی من کجاست؟ روابط نزدیک و مرزهای شخصی

فهرست مطالب:

تصویری: قلمرو صمیمی من کجاست؟ روابط نزدیک و مرزهای شخصی

تصویری: قلمرو صمیمی من کجاست؟ روابط نزدیک و مرزهای شخصی
تصویری: Гази-Кумухское ханство Преобразования Сурхай хана первого. 2024, مارس
قلمرو صمیمی من کجاست؟ روابط نزدیک و مرزهای شخصی
قلمرو صمیمی من کجاست؟ روابط نزدیک و مرزهای شخصی
Anonim

اغلب هنگام کار با خانواده ، زوجین و مشاهده زندگی خود ، این س yourselfال را از خود می پرسید که عشق در رابطه بین زن و مرد چیست؟ آیا محدودیت های شخصی من وجود دارد؟ قلمرو همسرم؟ و چیزی مشترک؟ یا آیا عشق همیشه به صورت تلفیقی ارائه می شود؟

در صفحات اینترنت نقل قول های زیادی در مورد عشق وجود دارد - که این رابطه بین دو فرد آزاد است ، نه موظف به یکدیگر - این واقعاً به چه معناست؟

ایده مرز: یک مرز شخصی ، یک مرز در یک رابطه و غیره یک ارزش ثابت نیست ، چیزی است که همراه با توسعه خود شخص ایجاد می شود. نوزاد در مورد وجود مرز چه احساسی دارد؟ این اصلاً با احساس مرز در بزرگسالان یکسان نیست. و پس چگونه یک فرد بالغ مرزهای خود را احساس می کند؟ چگونه او آنها را در روابط ایجاد می کند؟

متوجه شده اید که افراد چگونه در مورد روابط نزدیک ، در مورد عشق صحبت می کنند ، چگونه آنها را متفاوت نشان می دهند و بر این اساس می سازند.

برای برخی ، روابط نزدیک مانند ادغام به نظر می رسند ، هنگامی که یکی به طور کامل در دیگری حل می شود ، هنگامی که مرزهای فردی در این روابط از بین می رود ، هنگامی که بدون دیگری نمی توان تنفس کرد ، وقتی خواسته های یکدیگر حدس زده می شود ، به نحوی از وضعیت مطلع می شویم. از طرف دیگر و بر این اساس رفتار می کند. این رابطه واقعا چگونه است؟ آیا این همان چیزی است که عشق دو فرد بالغ نامیده می شود؟ بیایید رابطه دیگری را به یاد بیاوریم - مادر و کودک. در این روابط ، مادر با تمام احساسات خود با درک وضعیت کودک ، احساس نیازهای او ، درک اینکه چرا گریه می کند یا احساس راحتی می کند ، در اینجا مادر باید حدس بزند و درک کند که چیست برای نوزاد برای زنده ماندن اتفاق می افتد بنابراین ، مادر سعی می کند هرگونه جلوه ای از کودک را کنترل کند تا از آنچه برای او اتفاق می افتد آگاه شود. یعنی حالت همجوشی مادر با کودک به دلیل یک مکانیسم طبیعی است و برای بقای نوزاد ضروری است. چنین مرزهایی در روابط با سن کودک از 0 تا 8 ماه مطابقت دارد. بنابراین در روابط بزرگسالان اگر آنها اینگونه ترتیب دهند ، چه اتفاقی می افتد؟

چنین روابطی زمانی وجود دارد که مرزهای ما متقابلاً در مرزهای دیگری نفوذ می کند ، گویی دو دایره کمی روی هم قرار می گیرند و سپس یک منطقه مشترک شکل می گیرد ، اما کاملاً با یکدیگر ادغام نمی شوند. یعنی قسمتی از شخص من وجود دارد و بخشی در محدوده من است که ما با یک شریک مشترک داریم. این مربوط به مرحله ای از رشد است که کودک تلاش می کند کمی از مادر جدا شود ، اما بدون مادر هنوز برای او بسیار دشوار و غیرقابل درک است. پس از برداشتن چند قدم از مادر ، او خیلی سریع به نزد او باز می گردد ، برای او مهم است که او آنجا بوده است و کودک این را با دقت کنترل می کند. آیا این نوع رابطه را در بزرگسالان دیده اید؟ مانند زمانی است که دومی همیشه به حمایت و تأیید اولی احتیاج دارد ، زمانی که می تواند بدون اولین باشد ، اما در مناطق محدود ، یا برای مدت کوتاهی ، زمانی که کنترل می کند که شریک دوم کجاست و به او فرصت نمی دهد وجود مستقل از اول

نوع دیگر ایجاد روابط زمانی است که شخص به طور فعال به عنوان یک زن و شوهر از مرزهای خود دفاع می کند. او سعی می کند برنامه های خود و آنچه را که انجام خواهد داد اعلام نکند ، شریک زندگی خود را با برخی از وقایع زندگی خود روبرو می کند ، بدون موافقت با او یا دعوت از او برای مشارکت. هرگونه تلاش شریک برای ایجاد رابطه ای نزدیکتر و قابل اعتمادتر ، تهدید و تجاوز به فضای شخصی او تلقی می شود. این نوع رابطه در یک کودک 2-4 ساله وجود دارد ، هنگامی که او سعی می کند جدا شدن از مادر خود را بیاموزد ، خود مختارتر است و حدود استقلال خود را کشف می کند (از این رو پدیده معروف یک کودک 3 ساله بحران ، "من خودم").او اغلب سعی می کند بسیاری از کارها را خودش انجام دهد و اگر بسیار به او کمک کنند بسیار آزرده می شود ، به او اجازه نمی دهد کاری را آنطور که می خواهد انجام دهد. و گاهی اوقات نمی داند چگونه می خواهد ، اما قطعاً نه آنطور که مادرش پیشنهاد می کند ، و هیستری پدیدار می شود. اگر یک فرد بزرگسال از این طریق رابطه نزدیک برقرار کند ، آن وقت چگونه به نظر می رسد؟

و سرانجام ، با بررسی همه قطب ها از ادغام تا مخالفت و دفاع شدید از مرزهای خود در روابط ، فرد به موقعیت متعادل می رسد. با مرزهای متعادل در روابط نزدیک ، همه مرزهای خود را احساس می کنند و مرزهای شخصی شریک را تشخیص می دهند ، به خود و شریک زندگی احترام می گذارد ، حق استقلال و استقلال او را به رسمیت می شناسد ، اما می تواند در تماس بسیار نزدیک با این شخص باشد. یعنی یک فرد می تواند در ایجاد روابط منعطف باشد و رفتار خود را بسته به موقعیت تغییر دهد. شاید متوجه شده باشید که وقتی بیمار هستیم ، ما واقعاً حمایت و توجه می خواهیم ، به طوری که شریک زندگی ما از ما مراقبت می کند ، چرا این ادغام نیست؟ در شرایط دیگر ، استقلال ما برای ما بسیار مهم است و شریک آماده است به این امر احترام بگذارد.

با گذر از مراحل مختلف ایجاد روابط ، احساس مرزهای آنها در این روابط ، فرد تجربه روابط نزدیک را بدست می آورد. اما گاهی اوقات اتفاق می افتد که شخصی در یکی از مراحل ایجاد مرزها در یک رابطه متوقف می شود. بیشتر اوقات این به خاطر نحوه ارتباط والدینش با او است. اگر مادر نیاز زیادی به ادغام داشت ، زیرا نمی توانست این نیاز را با والدین خود یا در رابطه با همسرش برآورده کند ، چنین رابطه ای را با کودک حفظ می کند و به هر طریق ممکن مانع رشد کودک می شود استقلال ، قطع تماس با او هنگامی که کودک سعی می کند مستقل باشد. در چنین شرایطی ، کودک فرصتی برای یادگیری نحوه ایجاد روابط با حفظ استقلال خود ندارد. یا برعکس ، اگر کودک تمایل زیادی به خودمختاری دارد ، علی رغم مادر کنترل کننده ، او فعالانه از مرزهای خود دفاع می کند و سپس در روابط بزرگسالان به این کار ادامه می دهد. سپس این فرد بالغ هرگونه نزدیکی را تهدیدی برای فضای شخصی خود تلقی می کند و از آن فرار می کند.

چه اتفاقی می افتد وقتی افرادی با چنین تجربیات متفاوت و درک روابط صمیمی یک زوج را تشکیل می دهند؟ بیشتر اوقات ، آن دسته از زوج هایی که مانند کلید قفل یکدیگر را تکمیل می کنند ، می توانند یک رابطه طولانی و پایدار داشته باشند. افرادی که از یکدیگر تعریف نمی کنند ، در روابط طولانی مدت باقی نمی مانند ، تا حدی به دلیل این ناهماهنگی. اما اگر به طور ناگهانی یکی از زوج های مداوم شروع به توسعه و تغییر کند ، طبیعتاً نحوه ایجاد روابط او در یک زوج تغییر می کند ، او قادر است و استقلال بیشتری می خواهد ، او دیگر نیازی به ادغام ندارد یا برعکس در دفاع ، او قادر است دارای فضای شخصی است و آماده ارائه شریک و غیره است. بنابراین برای شریک زندگی آسان نیست ، ممکن است آمادگی تغییرات را نداشته باشد ، نیازی به آنها احساس نمی کند و اغلب نیاز به تغییرات او را می ترساند ، اما اگر او علاقه مند به ادامه رابطه است ، باید تغییر کند. و گاهی اوقات برای برخی از زوج ها این فرصتی است برای ورود به مرحله جدیدی از رابطه ، متعادل تر ، و برای سایر زوج ها ، متأسفانه ، این مرحله ای است که منجر به خرابی رابطه می شود.

این شما هستید که تصمیم می گیرید چه نوع رابطه ای و بر این اساس مرزهای روابط را می خواهید ، اما اگر بخواهیم به یک فرد متعادل بزرگسال نزدیک باشیم ، اگر از موقعیت بزرگسالان روابط ایجاد کنیم ، می توانیم به او نزدیک بمانیم..

ناتالیا فرید شما

توصیه شده: