2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یورچیک را برای آموزش پرتاب کنید ، سپس لنکا را به داخل باغ دنبال کنید. در راه - به بازار کشاورزان ، جایی که مادربزرگم پنیر خانگی می فروشد. البته گران است ، اما کجا باید بروید - همان کودکان را با این جانشین "Pyaterochka" مسموم نکنید. اگر هیچ ترافیکی در کیروف وجود نداشت … خوب ، من از بین می روم. سپس جلو و عقب - و زمان یورچیک فرا رسیده است ، زیرا او با این مهمات هاکی خود نیمی از شهر را پشت سر نمی گذارد …
و فردا کار است - دوختن. بوریس صبح نیز در یک سفر کاری پرواز می کند ، همه چیز باید امروز عصر جمع آوری شود - یک کیف مسافرتی تهیه کنید ، کت و شلوار خود را بررسی کنید ، پیراهن هایش را تا کنید … به هر حال - رئیس بخش باید "ظاهر داشته باشد. " و صبح افزایش ساعت 6 است ، اگر بوریس صبحانه بخورد و به فرودگاه برود ، یا حتی در 5 صبح بیدار شود … برای همه کیک پنیر بپزید ، غذا بدهید ، جمع آوری کنید ، تحویل دهید … سپس - لنکا را امضا کنید معاینه پزشکی ، دریابید که چه گواهی هایی این بار برای بخش ها مورد نیاز است - همه چیز به طور مداوم تغییر می کند. من خودم فرار می کنم خانه ، کوکوی سوپ پوره ای را می پزم و سرخ می کنم (بچه های دارای اشتها شادی مادر هستند) ، یورچیک را از مدرسه بردارید ، لنکا را از مهد کودک بگیرید. فردا ، خدا را شکر ، آنها را می توان با هم به مرکز تفریحی برد - یکی برای شطرنج ، دیگری برای رقص ، نیازی به دوچرخه سواری در شهر نیست. بنابراین ، بله ، لاستیک ها را نیز عوض کنید ، ماه آوریل است ، و من هنوز روی خار هستم …
بنابراین افکار تانیا ، مادر شاد دو فرزند زیبا و باهوش ، همسر یک مرد جدی و مسئولیت پذیر ، کسی که خانه اش یک فنجان پر است ، طبق معمول همانطور پیش رفت. او به تجارت امروز فکر می کرد ، به برنامه های فردا فکر می کرد. و من اصلا به خودم فکر نمی کردم …
در مقطعی ، او سرعت خود را کم کرد ، چراغ اضطراری را روشن کرد و کنار خیابان ایستاد ، همان جایی که توقف ممنوع بود. برخی از احساسات ناآشنا مانع از پوست کندن و ادامه حرکت شد. دست ها مانند ماهی های مرده بی تفاوت روی فرمان دراز کشیده اند - بی تفاوت و بی انرژی. توپی درخشان در سرم رشد می کرد که با نور خود چشم انداز خیابان و همانطور که در آن زمان برای تانیا به نظر می رسید ، چشم انداز زندگی آینده او را پنهان کرد. یک س andال مشابه با وسواس بارها و بارها برگشت و هیچ پاسخی نیافت - "من اینجا کجا هستم؟"
تانیا از ماشین پیاده شد و "عروسک لانه" وفادار خود را به رحمت سرنوشت و تخلیه تمساح ها سپرد و با عبور از خیابان ، به کافه ای روبرو رفت تا کاکائو با مارشمالو بنوشد. او چیزهای زیادی برای فکر کردن داشت …
*****
همکاران -جامعه شناسان خاطرنشان می کنند که در کنار یک "مادر شاغل" معمولی در جامعه مدرن ، قشری از "مادران حرفه ای" ظهور کرده است - زنان متاهل با تحصیلات ، حرفه ای در گذشته ، سطح بالای هوش ، که تصمیم آگاهانه ای گرفته اند خود را وقف یک پروژه مهم کنند - کودکان. چنین مادرانی تلاش و زمان زیادی را برای تشکیل "سرمایه انسانی" فرزندان خود اختصاص می دهند - آنها آموزش ، آماده سازی ، آموزش و توسعه می دهند. به عنوان یک قاعده ، فرزندان چنین مادرانی از چندین بخش یا محافل دیدن می کنند ، غذای سالم می خورند ، آنها مرتباً به تئاترها و موزه ها منتقل می شوند ، در تابستان یک اردوگاه اجباری زبان وجود دارد. "مادران حرفه ای" وقت کافی برای جلسات والدین و معلمان ، شرکت در کمیته های مدرسه و مراقبت کامل از سلامت جسمانی فرزندان خود دارند. حجم کار چنین مادر مادری جدی است و بازگشت کار به عنوان "مادر" همیشه قابل توجه نیست.
اگر به نظر می رسد خود را گم کرده اید ، در مراقبت از خانواده و فرزندان حل و فصل شوید ، به چیزی بین سرآشپز شخصی و تاکسی تبدیل شوید و مهمتر از همه ، احساس می کنید که این وضعیت برای شما مناسب نیست - زمان توقف است و با نگاهی تازه به زندگی خود نگاه کنید. تا کی می توانید علایق و نیازهای خود را نادیده بگیرید ، وقتی بچه ها دیگر به شما احتیاج ندارند ، چه اتفاقی می افتد؟
برای مشاوره ثبت نام کنید ، و در فضایی آرام وضعیت فعلی را تجزیه و تحلیل کرده و راههای برون رفت از آن را پیدا می کنیم ، تا زمانی که شما کاملاً خسته شده اید.
توصیه شده:
اگر ارتباط با مادر غیرقابل تحمل است. قسمت دوم: چرا مادر من را دوست ندارد؟
وقتی با افرادی صحبت می کنم که مطمئن هستند مادرشان آنها را دوست ندارد ، می پرسم چرا آنها این تصمیم را گرفتند. در پاسخ می شنوم: او همیشه به من فحش می دهد ، از من راضی نیست. او دائماً از من به اقوام شکایت می کند. شما یک کلمه محبت آمیز از او نخواهید شنید.
کهن الگوهای زنانه مادر زمینی و مادر بزرگ
کهن الگوها کهن الگوها پر کننده روح ما هستند ، این زبانی است که می توانیم با آن با ناخودآگاه خود صحبت کنیم. تنها با برقراری ارتباط با روح خود ، می توانیم خود ، احساسات و اعمال خود را درک کنیم. اما کهن الگو چیزی است که در روح هر فردی زندگی می کند ، در هر کجای جهان که زندگی می کند ، مهم نیست که به چه زبانی صحبت می کند ، بدون توجه به رنگ پوست او ، از مذهبش.
در اینجا و اکنون در تماس بین مادر و فرزند است. چگونه مادر بدی باشیم
من مایلم تجربه کوتاهی از روان درمانی را با چند مادر جوان که اخیراً اولین فرزند خود را به دنیا آورده اند و با مشکلات و مشکلات وضعیت جدید خود روبرو هستند ، به اشتراک بگذارم. رویدادهای توصیف شده مربوط به آن زمان اخیر است ، زمانی که مشورت با روانشناس و کار با روان درمانگر به نظر خیلی ها امری غیرعادی و عجیب بود.
فرسودگی حرفه ای بیماری یا مشکل روانی
سندرم فرسودگی احساسی حرفه ای در دهه 70 قرن گذشته توصیف شد و از آن زمان به بعد به یک مشکل فوری برای جامعه تبدیل شده است. هم به دلیل شیوع روزافزون و هم به دلیل این واقعیت که این اختلال بر "نخبگان کادر" موثرترین کارگران - کسانی که نسبت به کار بی تفاوت نیستند - تأثیر می گذارد.
یکبار دیگر در مورد فرسودگی شغلی (با استفاده از مثال حرفه وکالت)
فرسودگی شغلی در حرفه وکالت: آیا می توانید خودتان آن را اداره کنید؟ استرس خود بخشی طبیعی از زندگی ما و تقریباً هر حرفه ای است. اگر فیزیولوژی استرس را تجزیه و تحلیل کنید ، معلوم می شود که می تواند راهی برای حفظ تناسب اندام ، بهره وری و تمرکز بر موارد مهم و ضروری باشد.