روان درمانگر و رایانه مرکز انتقال شما هستند

فهرست مطالب:

تصویری: روان درمانگر و رایانه مرکز انتقال شما هستند

تصویری: روان درمانگر و رایانه مرکز انتقال شما هستند
تصویری: روان درمانی چیست؟ روان درمانگر به چه فردی اطلاق می شود؟ 2024, آوریل
روان درمانگر و رایانه مرکز انتقال شما هستند
روان درمانگر و رایانه مرکز انتقال شما هستند
Anonim

یکبار ، در حین مشاوره ، شنیدم: "شما همان گوشی هوشمند من هستید - حفره ای که در آن بسیاری از چیزها پر شده است." در پاسخ ، من از بیمارم پرسیدم آیا این ابزار نیز شبیه پدرش است؟

مردم تمایل دارند همه توشه تجربیات قبلی خود را وارد روابط جدید کنند. گاهی اوقات این چمدان آنقدر سنگین است که خطر خرد شدن چیزهای جدید را به همراه دارد.

اجازه دهید در مورد انتقال شما به درمانگر صحبت کنیم

… و به رایانه شخصی شما

پدیده انتقال یکی از مهمترین پدیده ها در نظریه و عمل روان درمانی است. به عنوان یک قاعده ، شخص تمایل دارد در روابط فعلی خود الگوهای تفکر ، رفتار و واکنش احساسی را که در ابتدای زندگی شکل گرفته بود ، بازسازی کند. مردم مهمترین چیزی را که در دوران کودکی در ارتباط با والدین ، برادران و خواهران به زندگی واقعی و سایر افراد منتقل شده بود ، منتقل می کنند.

البته شخصیت یک فرد در طول زندگی تحت تأثیر دوستان ، عزیزان و تجربیات ما شکل می گیرد و تغییر می کند. شما فقط محصول خانواده خود نیستید. با این حال ، والدین شما (یا سایر چهره های والدین) و خواهران و برادران شما در دوران کودکی ، در سال های شکل گیری شما ، زمانی که شما تحت تأثیر قرار گرفته اید و تازه در حال فهمیدن نحوه ایجاد روابط با یکدیگر هستید ، با شما بوده اند. این ارتباطات اولیه با عزیزان الگوهایی در ذهن شما ایجاد کرد ، آن ایده ها و باورها در مورد آنچه از دیگران انتظار دارید. سپس مجموعه ای از نیازها ، خواسته ها ، ترس ها و امیدها شکل گرفت ، دانش معمول در مورد نوع رابطه و موقعیت شما در آنها.

افراد از کودکی الگوهای خود را انتخاب می کنند و اغلب آنها در سطح ناخودآگاه کار می کنند و بر انتخاب شریک زندگی و تصور عمومی افراد دیگر تأثیر می گذارد. جوانان چقدر به دوست دختران خود می گویند: "تو همان مادر من هستی"؟ … یا برعکس.

در مرحله بعد ، من می خواهم در مورد پدیده "انتقال" به روشی غیر معمول حدس بزنم. بگذارید به شما نشان دهم که چگونه این پدیده بر نگرش ما نسبت به چیزها تأثیر می گذارد. به هر حال ، ما تمایل داریم که اشیاء ، حوزه ها و پدیده های مهم زندگی - اتومبیل ، خانه ، شغل ، آب و هوا ، ابزارها را انسانی کنیم. انتقال در اینجا نیز کار می کند.

بله ، رایانه شخصی یا تلفن هوشمند می تواند هدف مناسبی برای انتقال شما باشد. گجت های مدرن آنقدر پیشرفته هستند که گاهی به نظر می رسد می توانند مانند انسان ها "فکر کنند". آنها بسیار تعاملی هستند. ما از آنها می خواهیم کاری انجام دهند ، و آنها آن را انجام می دهند ، و گاهی اوقات "نافرمانی" نشان می دهند.

شناخته شده است که اگر یک رواندرمانگر نسبت به یک بیمار نسبتاً خنثی رفتار کند ، بدون آنکه احساسات شخصی و اطلاعات خود را در مورد خود آشکار سازد ، پس بیماران شروع به درک متخصص مطابق با مدلهای خودشان در دوران کودکی می کنند. کل این فرایند اغلب ضعیف است. آشنایی با قالب های قدیمی این است که آنها به طور خودکار کار می کنند.

هنگام تعامل با رایانه ، موارد مشابهی ممکن است رخ دهد. این بدان معنا نیست که شما باید با دوست الکترونیکی خود همانطور رفتار کنید که با مادر ، پدر یا برادر خود رفتار می کنید. من در مورد این واقعیت صحبت می کنم که به احتمال زیاد در نگرش شما به رایانه ، به جنبه ای از روابط معمول با اعضای خانواده خود پی خواهید برد. با این حال ، اگر شما اصرار داشته باشید که هیچ چیز شبیه هم نیست ، تعجب نمی کنم. و سپس باید دو برابر مراقب باشید. به هر حال ، آشنایی با خط تیره خود می تواند هیجان انگیز ، دراماتیک و با ارزش باشد. در حمایت ، من فقط چند مثال بدون ادعای کامل بودن می آورم.

بنابراین…

تو هستی کامپیوتر مانند والدین شما است

این واضح ترین نوع انتقال است. شما طرف مقابل را به عنوان والدین و خودتان را به عنوان کودکی که قبلا بوده اید درک می کنید.

تصور کنید که لئونیداس مادری داشت که در مورد نحوه رفتار کودکان از او خواسته های شدیدی داشت و در عین حال اغلب قوانین را تغییر می داد.در کودکی ، او سعی می کرد مطیع باشد ، اما به دلیل بی ثباتی شرایط ، نتوانست انتظارات مادر را به طور کامل برآورده کند. بنابراین او در شک و تردید دائمی در مورد این که آیا کار درستی انجام می دهد بزرگ شد. این شیوه فرزندپروری با سرخوردگی و درماندگی در کودک همراه است. لئونارد در بزرگسالی ممکن است تجربه مشابهی را با کامپیوتر تجربه کند. رایانه او را می ترساند ، او مطمئن نیست و نمی داند چگونه او را "خوشحال" کند. وقتی لئونید در رایانه است ، ممکن است به نظر برسد که دستگاه از کاری که انجام می دهد خوشش نمی آید. او پیام های خطایی دریافت می کند. او یک بار دیگر شکست می خورد. کامپیوتر به او احساس سرخوردگی ، درماندگی و شکست می دهد. شاید او حتی از کار با رایانه اجتناب کند ، همانطور که مادرش از آن اجتناب می کرد.

دیانا پدری با اراده ضعیف و غیرمجاز داشت. او او را دوست داشت و ترحم می کرد ، نگرانی خود را نشان می داد و به نیازهای او بسیار توجه می کرد ، اغلب به ضرر علایق او. در بزرگسالی ، او رایانه را به عنوان چیزی شکننده و آسیب پذیر درک می کند. او هنگام استفاده از آن بسیار مراقب است تا آسیبی به آن وارد نشود. او در تشخیص و نصب حفاظت آنتی ویروس بسیار دقیق است. دیانا احساس می کند که "سلامتی و رفاه" رایانه اش در دست اوست. ممکن است کسی فکر کند که او بیش از حد به کامپیوتر خود اهمیت می دهد.

اینها فقط دو نمونه خاص هستند. یک مکان کلی تر را می توان با توجه به معیارهای قدرت و قدرت مقایسه کرد. در درک اولیه کودکی ، چهره های والدین بسیار قدرتمند به نظر می رسند. یک کامپیوتر ممکن است احساسات مشابهی را برانگیزد. او سریعتر از ما فکر می کند ، بیشتر از ما "می داند" ، می تواند مشکلاتی را حل کند که شخص به تنهایی قادر به کنار آمدن با آنها نیست. و اگر اینترنت را به خاطر دارید ، کامپیوتر پنجره ای را به دنیای "شگفت انگیز" باز می کند. برای برخی از افراد ، چنین قابلیت های رایانه یا تلفن هوشمند احساس تحسین ، ترس ، ترس و … بی کفایتی را شعله ور می کند - آنچه کودک می تواند در پس زمینه یک پدر قدرتمند احساس کند.

شما به عنوان والدین هستید. کامپیوتری مثل شما

یک نمونه آسیب شناختی از این نوع انتقال ، یک فرد بالغ مورد آزار قرار می گیرد که از فرزند خود سوء استفاده می کند. این فرآیند تبدیل "منفعل به فعال" ، قربانی به مجرم است.

ممکن است برخی از کاربران به همان روشی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند از رایانه خود سوء استفاده کنند. اما رایانه ها ارزان نیستند. برای اکثر مردم ، احتمال آسیب رساندن به آنها چندان جذاب نیست. اگرچه کسانی هستند که می توانند گوشی هوشمند گران قیمت خود را با عصبانیت به دیوار بیندازند. در سطحی ظریف تر ، افرادی که در دوران کودکی کنترل و دستکاری غالب را تجربه کرده اند - گویی آنها فقط مورد استفاده قرار گرفته اند نه افراد - ممکن است در مورد رایانه های خود نیز چنین احساسی داشته باشند. عصبانیت و خشمی که به رایانه وارد می شود هنگامی که آنطور که می خواهید رفتار نمی کند ، نشانه ای از این نوع انتقال است. این واکنش احساسی والدین ناامید و "فریب خورده" است.

اما می توان با کامپیوتر مانند یک کودک دوست داشتنی با ملایمت رفتار کرد. شما به "نیازهای" او رسیدگی می کنید ، او را "آموزش می دهید" ، با افزودن نرم افزار و سخت افزار به او کمک می کنید "توسعه یابد". شما روی رایانه خود سرمایه گذاری می کنید تا بتواند کارهای بیشتری انجام دهد ، و وقتی کار جدیدی انجام می دهد افتخار می کنید. با اشتیاق ، شما در ایجاد یک "فرد" جدید با مهارت های منحصر به فرد خود شرکت می کنید. رایانه بازتابی از خود ، توانایی ها و شخصیت شما می شود. شما همچنین درک می کنید که در حال توسعه پتانسیل اولیه ای هستید که "فرزند" شما قبلاً داشته است. همچنین ممکن است وسوسه انگیز باشد که فرزند فکری شما برخلاف کودکان واقعی هرگز شما را ترک نخواهد کرد.

شما اینطور هستید. رایانه مانند والدین خوش آمدید است

بسیاری از مردم می خواهند ، آگاهانه یا ناآگاهانه ، والدینشان کمی متفاوت و کاملتر شوند.این تمایل می تواند تصور رایانه را به عنوان دارای ویژگی های مورد نیاز شکل دهد.

مادر اولگ کاملاً کافی نبود. رفتار و احساسات او غیرقابل پیش بینی بود. در یک لحظه او مراقب و دوست داشتنی بود ، در یک لحظه او خشن بود ، بدون هیچ دلیل مشخصی متهم ، عصبانی و پرخاشگر شد. پسر هرگز مطمئن نبود که یک روز جدید یا حتی یک ساعت برای او چه خواهد آورد. او به یک کودک پارانوئید بیش از حد هوشیار تبدیل شد. او مدام در جستجوی سرنخ هایی بود ، نشانه هایی که نشان می داد مادرش چگونه رفتار می کند. او سعی کرد مراحل او را پیش بینی کند ، اما اغلب در پیش بینی های خود اشتباه می کرد. او با احساس درماندگی و عصبانیت ، زندگی خود را غیرقابل پیش بینی ، خطرناک و خارج از کنترل تجربه کرد.

بزرگسال اولگ با رایانه راحت است. از این گذشته ، ماشین دارای تمام ویژگی هایی است که مادرش فاقد آن بود - قابل اعتماد ، بی طرف و بدون هیچ گونه طغیان احساسی بی دلیل. کامپیوتر قابل پیش بینی است و کاربر پیشرفته می تواند آن را کنترل کند. بدون صمیمیت ، اولگ حتی از تسلط سرد خود بر یک ماشین مطیع لذت می برد.

لرا یک کامپیوتر هم دارد. او قابلیت اطمینان او را احساس می کند. او همیشه آنجاست و منتظر اوست. او به خواسته او توجه می کند و فورا بازخورد می دهد. او به او اجازه می دهد تا افکار ، احساسات و خلاقیت خود را بیان کند. او را می پذیرد و در اینترنت به هر کجا که می خواهد برود. لرا با رایانه خود به عنوان یک همراه دلسوز و دلسوز رفتار می کند که ارزش و شخصیت او را تشخیص می دهد … برخلاف والدینش که آنقدر مشغول و درگیر نگرانی های خود بودند که غالباً از دختر خود غافل می شدند و هیچ علاقه ای به زندگی او نشان نمی دادند.

شما به عنوان والدین دلخواه کامپیوتری مثل شما

در این نوع انتقال آخر ، تغییر نقش نیز وجود دارد. کاربر ویژگی هایی را دارد که دوست دارد در والدینش ببیند ، رایانه مانند یک کودک می شود. اغلب ، مردم تلاش می کنند ویژگی هایی را که در والدین وجود نداشت ، در خود تقویت کنند. گاهی اوقات این اشتیاق می تواند خیلی فراتر رود. اگر والدین شما بسیار سخت گیر بودند ، ممکن است با فرزندان خود بیش از حد آزادیخواه باشید. اگر والدین شما با زندگی شما بیگانه شده اند ، ممکن است برای کودک خود بیش از حد مزاحم شوید.

شخصی تلاش می کند در زمانی که والدینش با او "خوب" نیستند ، برای کامپیوتر خود "خوب" باشد. یکی از کاربران از ترس آسیب به کامپیوتر خود بیش از حد محتاط است. یکی دیگر آنقدر نگران ویروس ها و آسیب های احتمالی است که از کاوش در اینترنت خودداری می کند ، از نصب نرم افزارهای جدید محتاط است و به ندرت به کسی اجازه می دهد از رایانه خود استفاده کند. نفر سوم علاقه زیادی به "نحوه کار همه چیز در آنجا" دارد و بنابراین ، او سعی می کند بیشتر و بیشتر در مورد سخت افزار و نرم افزار رایانه خود بیاموزد.

شما مانند کامپیوتر خود هستید. کامپیوتر شما درست مثل شماست

برخی از انواع انتقال به بهبود نگرش به خود کمک می کند. وقتی والدینی نظرات کودک را به اشتراک می گذارند ، افکار او را می شناسند و با احساسات او همدلی می کنند ، شخصیت کودک در چنین "آینه" مطلوبی غنی می شود. هنگامی که یک پسر از یک پدر ماهر تقلید می کند ، و دختری با مجموعه مادرش بازی می کند ، همذات پنداری با والدین پذیرنده و خیرخواه اتفاق می افتد ، کودک عزت نفس و عزت نفس خود را تقویت می کند.

در انگلیسی یک کلمه twinship وجود دارد که به معنی رابطه دوستانه و نزدیک بین برادران و خواهران است. این احساس اجتماع همچنین نگرش مثبت به خود را تقویت می کند. در این نوع انتقال ، هنگامی که شخصی خود را به دیگری منتقل می کند ، این خطر وجود دارد که دیگری به عنوان فردی جداگانه تلقی نشود. "شما من هستید".

کاربران می توانند از رایانه های خود برای تقویت و تقویت حس هویت خود استفاده کنند.یک کامپیوتر خیرخواه و مراقب می تواند به "آینه" تبدیل شود. شما سخت افزار و نرم افزار دستگاه خود را دستکاری می کنید ، و بیشتر و بیشتر بازتابی از نیازها ، احساسات و بلندپروازی های شما می شود. با ارائه توانایی های شگفت انگیز خود ، رایانه می تواند حس موفقیت و اعتماد به نفس شما را تأیید کند. شما زمان زیادی را با هم می گذرانید ، و او به عنوان یک دوست یا خواهر یا برادر خوب ، گسترش شخصیت شما می شود.

اما اتکا بیش از حد به رایانه برای حمایت از هویت شما خطرناک است. گذاشتن همه تخم مرغ ها در یک سبد ایده بدی است. سیستم می تواند در نامناسب ترین لحظه خراب شود. ممکن است هارد دیسک آسیب دیده باشد. به هر دلیلی می توانید از ماشین گرامی خود جدا شوید. خاک از زیر پای شما ناپدید می شود. احساس می کنید فریب خورده ، رها شده ، گم شده اید …

چگونه می توانید از انتقال خود مطلع شوید؟

واکنش های روانی شما نسبت به رایانه می تواند ترکیبی پیچیده از برخی یا همه انواع انتقال باشد که در بالا توضیح داده شد. انواع انتقال می توانند جایگزین یکدیگر شوند. کشف ریشه های بین فردی افکار یا احساسات شما در ارتباط با کامپیوتر اغلب دشوار است.

چه علائمی ممکن است نشان دهد که تعاملات شما با رایانه به دلیل تجربیات گذشته با افراد واقعی تیره شده است؟

اگر می خواهید این چیز لعنتی را خراب کنید.

وقتی او "باعث" احساس فریب خوردگی و ناامیدی شما می شود.

وقتی احساس تنهایی و خالی می کنید زیرا زمان کافی را برای بودن با او نداشته اید.

وقتی بیشتر از خانواده و دوستان خود می خواهید با او باشید.

وقتی دیگران متوجه می شوند که چقدر از نظر احساسی به او وابسته هستید.

هرگونه احساس مبالغه آمیز یا "ناکافی" در مورد اسبابک شما ممکن است به این معنی باشد که این وسیله برای شما فراتر از یک دستگاه است.

انتقال در روان درمانی

به راحتی می توان حدس زد که اگر در مقاله ای کلمات "کامپیوتر" ، "ابزار" ، "ماشین" را با کلمه "روان درمانگر" جایگزین کنید ، مطالبی در مورد چگونگی بروز پدیده انتقال در فرایند روان درمانی دریافت خواهید کرد. شما از کودکی الگوهای ذهنی و رفتاری را با خود می برید که بر روابط فعلی و زندگی شما به طور کلی تأثیر می گذارد. گاهی اوقات این الگوها شما را به افراد مناسب و فعالیت های مولد راهنمایی می کند و در نتیجه زندگی شما را غنی می کند. گاهی اوقات این اتفاق نمی افتد. اگر تصمیم دارید تحت روان درمانی قرار بگیرید ، مطمئن باشید که تا حدودی ، تأثیر این مدلها در روابط با یک متخصص خود را نشان می دهد. روان درمانی یک راه خوب برای آگاهی از انتقال شما و محروم کردن آنها از قدرت تأثیرگذاری بر شما است. به هر حال ، یک مدل فقط یک مدل است. یک کامپیوتر مادر یا پدر نیست ، بلکه فقط یک کامپیوتر است. و روان درمانگر فقط یک انسان است.

توصیه شده: