فرسودگی حرفه ای بیماری یا مشکل روانی

فهرست مطالب:

تصویری: فرسودگی حرفه ای بیماری یا مشکل روانی

تصویری: فرسودگی حرفه ای بیماری یا مشکل روانی
تصویری: هشت نشانه هشداردهنده اولیه بیماری های روانی 2024, ممکن است
فرسودگی حرفه ای بیماری یا مشکل روانی
فرسودگی حرفه ای بیماری یا مشکل روانی
Anonim

سندرم فرسودگی احساسی حرفه ای در دهه 70 قرن گذشته توصیف شد و از آن زمان به بعد به یک مشکل فوری برای جامعه تبدیل شده است. هم به دلیل شیوع روزافزون و هم به دلیل این واقعیت که این اختلال بر "نخبگان کادر" موثرترین کارگران - کسانی که نسبت به کار بی تفاوت نیستند - تأثیر می گذارد. فرسودگی شغلی ، همانطور که می دانید ، در شکل گیری تدریجی نگرش منفی متخصص نسبت به کار انجام شده ، سپس نسبت به افراد مرتبط با آن و در نهایت نسبت به خود به عنوان نماینده این حرفه ، خود را نشان می دهد.

در کشور ما ، طبق سنت ثابت (به دلیل شکاف بین پزشکی و روانشناسی) ، هنوز هم پذیرفته شد که فرسودگی شغلی را نه یک بیماری ، بلکه یک مشکل کاملاً روانی تلقی کنیم. اگرچه در تعدادی از کشورهای اروپایی به فرسودگی شغلی متفاوت نگاه می شود ، به عنوان مثال در سوئیس تشخیص "فرسودگی شغلی حرفه ای" که به بیمار داده می شود ، اساس یک درمان کامل است که ممکن است بیش از یک ماه به طول انجامد. اگرچه به طور رسمی و در چارچوب طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD-10) که در حال حاضر در فدراسیون روسیه در حال اجرا است ، می توان یک بیمار را با فرسودگی شغلی تشخیص داد. می تواند به عنوان یک اختلال در دسته مشکلات مرتبط با مشکلات در حفظ شیوه زندگی عادی تشخیص داده شود (Z73.8).

در این رابطه ، درخواست اخیر معاون دومای دولتی فدراسیون روسیه O. Mikheev به نخست وزیر D. Medvedev در مورد گنجاندن سندرم فرسودگی شغلی حرفه ای در لیست بیماریهای مهم اجتماعی به نظر می رسد کاملاً منطقی است. و افرادی که از فرسودگی شغلی رنج می برند ، گواهی مرخصی استعلاجی دریافت می کنند و اقدامات توانبخشی را با هزینه عمومی ارائه می دهند. این امر در واقع ممکن است برای اقتصاد کشور مقرون به صرفه باشد و بر کاهش تلفات حساب کند.

با این حال ، در محیط کار داخلی ، در مقایسه با غرب ، ویژگی خاصی در دوره سندرم فرسودگی شغلی وجود دارد. اگر در یک مورد معمولی ، همانطور که معمولاً تصور می شود ، نمایندگان مشاغل مرتبط با خطر ، یعنی تجربیات استرس زای شدید (آتش نشانان ، نجاتگران ، خلبانان آزمایش) یا تماس با احساسات منفی دیگران (پزشکان ، معلمان ، مددکاران اجتماعی) ، مورد آزمایش قرار گیرند. برای فرسودگی شغلی ، سپس به زبان روسی در شرایط (به ویژه در کلانشهرها) ، کارکنان دفتر به طور فزاینده ای قربانی فرسودگی شغلی می شوند. علاوه بر این ، در نگاه اول ، آنها کاملاً مرفه و بسیار موفق هستند و در شعب روسی شرکتهای بزرگ غربی موقعیت های خوبی را اشغال کرده اند. این فرسودگی اداری است ، نسخه غربی-روسی.

اگر یک بار ، در دهه 90 و در آغاز 2000s ، کار در یک شرکت غربی تاج موفقیت در بسیاری از صنایع تلقی می شد ، کارگران امروزی ، به ویژه نمایندگان نسل Z ، انقدر انبوه به غرب نمی روند. جایگزینی واردات روز به روز شیک تر می شود - با این حال ، نه کالایی یا تکنولوژیکی ، بلکه تا کنون فقط بشردوستانه است.

بیشتر و بیشتر کارکنان خود را قربانی "برده داری اداری" می دانند ، زمانی که شخصی احساس می کند فقط یک دندانه در یک ماشین سخت شرکت است ، که تقریباً هیچ چیز به آن وابسته نیست و در یک تجارت غیرمولد مشغول است. در نتیجه ، او بی سر و صدا از شغل خود متنفر است ، اما مجبور می شود "با زور" به آن کار برود ، زیرا جرات نمی کند چیزی را تغییر دهد. او از فرسودگی شغلی رنج می برد ، اما اغلب متوجه نمی شود که مشکلی با او وجود دارد ، زیرا "همه اینطور کار می کنند" و همانطور زندگی می کنند.

مهمترین عامل این فرسودگی تضادهای بین فرهنگی ، تماس بین فرهنگ منطقی غربی (نیمکره چپ) و فرهنگ غیرمنطقی روسی (نیمکره نسبتاً راست) روسیه است. مردم نمی توانند به ناهماهنگی فرهنگی عادت کنند.مطالعه نکردن ، بلکه آموزش مجدد ، برای مثال ، شکستن کلیشه های فرهنگی معمول آموخته شده در دوران کودکی بسیار دشوارتر است.

"محورهای" اصلی درگیری بین فرهنگی شرکت "روسیه و غرب":

1. در روسیه افراد نسبتاً بیشتری وجود دارند که عادت ندارند زندگی خود را با کوچکترین جزئیات برنامه ریزی کنند ، آنها به خودجوش نیاز دارند. چنین ساختار شرکتی ، وقتی همه چیز باید سفارش داده شود ، با جزئیات و جزئیات رنگ آمیزی شود ، برای بسیاری از کارکنان مناسب نیست و باعث تنش شدید می شود.

2. آداب و فرهنگ شرکتی به عنوان فرهنگ تظاهر تلقی می شود. در کشور ما پذیرفته نیست که چنین وانمود کنیم - مردم در ابتدا آن را صادقانه تلقی می کنند ، و سپس ، وقتی چشمانشان باز می شود ، استرس زا می شود و به عنوان خیانت تجربه می شود.

3. به طور کلی ، اصول اخلاقی در فرهنگ شرکت های غربی اغلب اعلان کننده و تزئینی است. آنها به نمایش گذاشته شده اند. حقایق شریف نه تنها رفاه شرکتی ، بلکه تقریباً جهانی به دلیل تحقق ماموریت عالی شرکت. این خاکی است که دین شرکتی از آن رشد می کند. خدمت به شرکت باید به هدف زندگی کارمند تبدیل شود! اما برای یک فرد در جامعه روسیه ، ایمان با حداکثر گرایی همراه است - اگر به چیزی اعتقاد دارید ، پس واقعاً. و هنگامی که یک داستان بسیار اخلاقی به نظر می رسد فقط زمینه ای برای اجرای یک دفتر باشد ، او عمیقا ناامید می شود.

4. طبقه سازمانی. ارتباط TOP های غربی با کارکنان روسی: کارکنان درجه یک مهاجر و کارکنان روسی درجه دوم هستند.

در شغل خود ناامید شده و می خواهند ترک کنند - اما نمی توانند. زیرا آنها خود را در چنگال درگیری داخلی ، بین چکش خواسته ها (تمایل به ترک) و سندان واقعیت (نیازهای مادی و دشواری دستیابی به شغل پردرآمد در یک بحران طولانی) ، می بینند.

توسعه فرسودگی شغلی چندین سناریو را دنبال می کند

1. سناریو "ناامیدی گام به گام": یک کارمند ، ناامید از کار ، با این تصور خود را تسلی می دهد که فقط در این شرکت است ، اما در شرکتی دیگر که باید به دنبال آن بود … انتقال به یک شرکت جدید و همچنین ناامید وجود دارد بر این اساس ، هر مرحله (سطح ناامیدی) طی چندین سال طول می کشد.

2. سناریوی رادیکال - تغییر جهت: کار اداری نفرت انگیز را به کل کنار بگذارید و کاری خلاقانه و الهام بخش تر انجام دهید

3. سناریو بدبینانه است: فقط تحمل کنید. استرس مزمن شغلی تأثیر مخربی بر سلامت و خانواده دارد.

بسیاری برای چنین مشکلاتی "درمان" ارائه می دهند. آنها می توانند به طور مشروط به دو گروه تقسیم شوند: تصمیمات سازمانی (تغییر در ارتباطات ، فرایندهای کاری ، برنامه های افزایش انگیزه) و کار با "شخصیت قربانی" (آموزش های مربوط به اثربخشی شخصی ، جستجوی معنا و "راه خود" در شرکت.)

رویکردهای م effectiveثرتری که بر قوانین طبیعی روان انسان تکیه کرده و آنها را در نظر می گیرد. این مشکل به طور م byثر با مربیگری تکاملی حل می شود - جهت جدیدی که در تقاطع روانشناسی ، مدیریت و علوم عصبی بوجود آمده است.

س Questالاتی که در حین کار مطرح می شوند به درک آنچه در خطر است کمک می کند.

چگونه می توان از ویژگیهای نوروفیزیولوژیکی و روانپزشکی عصبی در این زمینه استفاده کرد؟

برای خروج از سناریوی رفتاری معمول چه باید کرد؟

غرایز اجتماعی (مبانی رفتار شرکت ها) چقدر مهم هستند؟

چگونه می توان از منابع تجدیدپذیر روان استفاده کرد؟

چگونه خلاقیت و رانندگی را افزایش دهیم؟

چگونه با استرس مقابله کنیم؟

چگونه از پتانسیل خود استفاده کنیم؟

توصیه شده: