2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
دستان خود را برای کسانی که در کودکی این عبارت "فوق العاده و الهام بخش" به آنها گفته شده بود بالا ببرید. به احتمال زیاد ، حداقل نیمی از فضای پسا شوروی چندین بار در زندگی خود آن را شنیده اند
در دوران کودکی ، آنها از بسیاری و اغلب شرمنده بودند. غالباً این شرم به عنوان چیزی طبیعی ثبت شده است ، که تقریباً در ناخودآگاه بسیاری از افراد بدیهی است.
با این وجود ، مشتریان به ندرت در جلسات در مورد شرم صحبت می کنند. تقریباً هرگز. شرم از این نظر "زیبا" است زیرا گرفتن آن دشوار است. احساس کردن - چگونه در تابستان گرم مقداری آب بنوشیم و اعتراف کنیم ، آن را با کلمات بیان کرده و با صدای بلند بیرون می آوریم - یک ماموریت تقریباً غیرممکن است. همچنین بین شرم و گناه یک اشتباه بسیار "راحت" وجود دارد.
به اختصار. احساس گناه کاری است که شما اشتباه انجام می دهید. در سطح حقوقی ، جایی که جرم ثابت می شود ، تعریف واضحی از مسئولیت وجود دارد. نه تنها محکومیت عمل ، بلکه مجازات نیز وجود دارد. همچنین در این صحنه فردی به جز شما دو نفر ، یک سوم ، داخل یا خارج وجود دارد که می گوید آنچه انجام شده بد است.
شرم به طور مستقیم فقط به شما مربوط می شود. یعنی به معنای واقعی کلمه - مشکلی با شما وجود دارد. دیگران فقط شاهد این وحشت وحشتناک هستند.
شرم در اصل محکومیت کامل وجود شخص است. چنین محکومیت درونی بزرگ و قوی ، که هیچ راهی برای خروج از آن وجود ندارد ، یا حداقل فرصتی برای دریافت عذرخواهی یا بخشش وجود ندارد. به عنوان مثال ، وقتی "معلم مهربان" کودک را جلوی کلاس می گذارد و شروع به تخریب و شرمساری او می کند که چقدر وحشتناک و اشتباه است.
احساس گناه در جایی ظاهر می شود که می دانید با کسی بدی کرده اید. از سوی دیگر ، شرمندگی عمدتاً ناشی از درماندگی خود شخص است (به عنوان مثال ، در برابر بزرگسالان بزرگ و قوی). و سپس معلوم می شود که شناسایی "دشمن" غیرممکن است.
بنابراین شما عصبانیت خود را از دست داده اید و به جای تصویر یک کبوتر لرزان وارد نقش یک شیر زن وحشی شده اید و یک شخص کنجکاو و "دلسوز" دیگر را در مورد کار عروسی-بارداری-رابطه خود به طور شفاهی از هم جدا کرده اید. به جای اینکه با آرامش پنجه خود را بعد از دعوا لیس بزنید ، می نشینید و ذغال داغ روی سر خود می پاشید: دختران / پسران خوب هرگز فریاد نمی زنند و همیشه فقط با زبان آرام یسنین از مرزهای خود دفاع می کنند ، دختران / پسران خوب بالاتر از "این" هستند. و احساس شرم دوباره به آرامی تا گلو بالا می رود و تقریباً به آرامی آن را با دستکش های محکم فشرده می کند.
یا تصور کنید که با شوهر / همسر خود توافق کرده اید که از فردا نوشیدن / سیگار کشیدن را کنار گذاشته و ورزش واترپلو / رقص / دویدن را شروع کنید. به خاطر فرزندان سالم آینده ، شما موافقت کرده اید یا فقط در مورد نهم. آنها فقط موافقت کردند. و ناگهان ، در سومین هفته از توافق شما ، شریک زندگی شما متوجه می شود که به جای تمرین یک لیوان قرمز خشک می نوشید و "حقیقت برهنه" را تماشا می کنید. این کاملاً طبیعی است که بپذیرید که در محل کار بسیار خسته شده اید و هیچ منبعی برای درست بودن وجود ندارد ، اما تمایل به آرامش و خندیدن به شوخی های ساده مبتذل وجود دارد. ناراحت کننده است وقتی شروع به نفرت و تحقیر خود می کنید ، زیرا دوباره "من نمی توانستم کنار بیایم ، نمی توانستم ، شما را ناامید کردم ، اما چه بلایی سر شما آمده است". شرم اینگونه عمل می کند. همیشه از درون می آید. شما فقط می دانید: مشکلی با شما وجود دارد.
شرم (و همچنین ضربه) باعث ایجاد ترس می شود: رها شدن ، منزوی ماندن ، احساس نادیده گرفته شدن در تک تک سلول های بدن. حتی فکر کردن به آن بسیار دشوار است ، چه برسد به اینکه آن را با صدای بلند بگوییم. بنابراین ، او را به حیاط پشتی ناخودآگاه هل می دهند.
با این وجود ، بسیار مهم است که انتهای دم را بگیرید و نام شرم را بگذارید (مانند هر احساس دیگری به طور کلی). پس از همه ، اگر این احساس سنگین غیرقابل درک دارای نام ، شکل و رنگ باشد ، می توانید از قبل با آن کار کنید. بنابراین ، اجازه ندهید او به تخریب خود زیبا شما ادامه دهد)
توصیه شده:
خجالت نمی کشی ، ها؟! وجدان داری؟! چند کلمه در مورد شرم و وجدان
سخت ترین احساساتی که یک فرد می تواند تجربه کند احساس شرم و گناه است. احساس گناه مداوم اغلب زمینه ساز بیماریهای روان تنی است و شرم عامل بسیار مهمی در ایجاد و نگهداری بسیاری از آسیب های روانی است. شرم یک احساس عمومی است ، هنگامی ایجاد می شود که تهدیدی وجود داشته باشد ، چیزی که دیگران در مورد برخی از اقدامات مذموم ما یاد می گیرند.
تست های بهره هوشی ، نسل کشی و ترس
تصمیم گرفتم نامی غیرمعمول برای مقاله جدیدم بگذارم. بسیار چشم نواز به نظر می رسید. این مقاله به لطف خاطراتی از زمان اولین تماس ، هنگامی که ما به محل مدرسه در مکانی نامفهوم اعزام شدیم ، که در آن جمع شده بودیم و مجبور به حل معماها شدیم ، متولد شد.
دلتنگ نمی شوم ، زنگ نمی زنم ، گریه نمی کنم
چنین معجزه ای در جهان وجود دارد - روان درمانی. خاصیت معجزه آسای اصلی آن این است که شما با یک هدف خاص به درمان می روید: بیرون ریختن همه "زباله ها" ، برای درمان. اما کل ترفند این است که شما زمانی شفا می یابید که "زباله" شما برای شما تبدیل به یک گنج می شود.
پدرم الکلی است و من خجالت نمی کشم. دلیلش را توضیح می دهم
نویسنده: دانیل اولگوویچ خانواده ای که مشروب الکلی است زندگی بر روی آتشفشان است. شما هرگز نمی دانید چه زمانی فوران رخ می دهد ، اما همیشه آماده آن هستید. بزرگ شدن در خانواده ای با پدر الکلی آسان نیست - t شما نمی دانید پدر می آید تا شما را از مهد کودک ببرد یا به مهمانی شما ، و اگر بیاید ، هوشیار خواهد بود ؟ احتمالاً شرمساری برای یک پدر الکلی واضح ترین حسی است که من در دوران کودکی خود تجربه کردم.
"خجالت نمی کشی!" این عبارت زندگی کودکان و بزرگسالان را مشکل می کند
"خجالت نمی کشی!" این عبارت زندگی کودکان و بزرگسالان را دشوار می کند. هرکسی حداقل یکبار عبارت شرم را شنیده است. "آیا شما خجالت نمی کشید که چنین رفتار کنید؟" با افزایش سن ، آنها دیگر شرمنده ما نمی شوند. شکایت کردن شرم آور است.