خجالت نمی کشی ؟! - باید باشه؟

فهرست مطالب:

تصویری: خجالت نمی کشی ؟! - باید باشه؟

تصویری: خجالت نمی کشی ؟! - باید باشه؟
تصویری: خجالت و کم رویی مردم ما رو بدبخت کرده! حتماً ببینید 2024, ممکن است
خجالت نمی کشی ؟! - باید باشه؟
خجالت نمی کشی ؟! - باید باشه؟
Anonim

دستان خود را برای کسانی که در کودکی این عبارت "فوق العاده و الهام بخش" به آنها گفته شده بود بالا ببرید. به احتمال زیاد ، حداقل نیمی از فضای پسا شوروی چندین بار در زندگی خود آن را شنیده اند

در دوران کودکی ، آنها از بسیاری و اغلب شرمنده بودند. غالباً این شرم به عنوان چیزی طبیعی ثبت شده است ، که تقریباً در ناخودآگاه بسیاری از افراد بدیهی است.

با این وجود ، مشتریان به ندرت در جلسات در مورد شرم صحبت می کنند. تقریباً هرگز. شرم از این نظر "زیبا" است زیرا گرفتن آن دشوار است. احساس کردن - چگونه در تابستان گرم مقداری آب بنوشیم و اعتراف کنیم ، آن را با کلمات بیان کرده و با صدای بلند بیرون می آوریم - یک ماموریت تقریباً غیرممکن است. همچنین بین شرم و گناه یک اشتباه بسیار "راحت" وجود دارد.

به اختصار. احساس گناه کاری است که شما اشتباه انجام می دهید. در سطح حقوقی ، جایی که جرم ثابت می شود ، تعریف واضحی از مسئولیت وجود دارد. نه تنها محکومیت عمل ، بلکه مجازات نیز وجود دارد. همچنین در این صحنه فردی به جز شما دو نفر ، یک سوم ، داخل یا خارج وجود دارد که می گوید آنچه انجام شده بد است.

شرم به طور مستقیم فقط به شما مربوط می شود. یعنی به معنای واقعی کلمه - مشکلی با شما وجود دارد. دیگران فقط شاهد این وحشت وحشتناک هستند.

شرم در اصل محکومیت کامل وجود شخص است. چنین محکومیت درونی بزرگ و قوی ، که هیچ راهی برای خروج از آن وجود ندارد ، یا حداقل فرصتی برای دریافت عذرخواهی یا بخشش وجود ندارد. به عنوان مثال ، وقتی "معلم مهربان" کودک را جلوی کلاس می گذارد و شروع به تخریب و شرمساری او می کند که چقدر وحشتناک و اشتباه است.

احساس گناه در جایی ظاهر می شود که می دانید با کسی بدی کرده اید. از سوی دیگر ، شرمندگی عمدتاً ناشی از درماندگی خود شخص است (به عنوان مثال ، در برابر بزرگسالان بزرگ و قوی). و سپس معلوم می شود که شناسایی "دشمن" غیرممکن است.

بنابراین شما عصبانیت خود را از دست داده اید و به جای تصویر یک کبوتر لرزان وارد نقش یک شیر زن وحشی شده اید و یک شخص کنجکاو و "دلسوز" دیگر را در مورد کار عروسی-بارداری-رابطه خود به طور شفاهی از هم جدا کرده اید. به جای اینکه با آرامش پنجه خود را بعد از دعوا لیس بزنید ، می نشینید و ذغال داغ روی سر خود می پاشید: دختران / پسران خوب هرگز فریاد نمی زنند و همیشه فقط با زبان آرام یسنین از مرزهای خود دفاع می کنند ، دختران / پسران خوب بالاتر از "این" هستند. و احساس شرم دوباره به آرامی تا گلو بالا می رود و تقریباً به آرامی آن را با دستکش های محکم فشرده می کند.

یا تصور کنید که با شوهر / همسر خود توافق کرده اید که از فردا نوشیدن / سیگار کشیدن را کنار گذاشته و ورزش واترپلو / رقص / دویدن را شروع کنید. به خاطر فرزندان سالم آینده ، شما موافقت کرده اید یا فقط در مورد نهم. آنها فقط موافقت کردند. و ناگهان ، در سومین هفته از توافق شما ، شریک زندگی شما متوجه می شود که به جای تمرین یک لیوان قرمز خشک می نوشید و "حقیقت برهنه" را تماشا می کنید. این کاملاً طبیعی است که بپذیرید که در محل کار بسیار خسته شده اید و هیچ منبعی برای درست بودن وجود ندارد ، اما تمایل به آرامش و خندیدن به شوخی های ساده مبتذل وجود دارد. ناراحت کننده است وقتی شروع به نفرت و تحقیر خود می کنید ، زیرا دوباره "من نمی توانستم کنار بیایم ، نمی توانستم ، شما را ناامید کردم ، اما چه بلایی سر شما آمده است". شرم اینگونه عمل می کند. همیشه از درون می آید. شما فقط می دانید: مشکلی با شما وجود دارد.

شرم (و همچنین ضربه) باعث ایجاد ترس می شود: رها شدن ، منزوی ماندن ، احساس نادیده گرفته شدن در تک تک سلول های بدن. حتی فکر کردن به آن بسیار دشوار است ، چه برسد به اینکه آن را با صدای بلند بگوییم. بنابراین ، او را به حیاط پشتی ناخودآگاه هل می دهند.

با این وجود ، بسیار مهم است که انتهای دم را بگیرید و نام شرم را بگذارید (مانند هر احساس دیگری به طور کلی). پس از همه ، اگر این احساس سنگین غیرقابل درک دارای نام ، شکل و رنگ باشد ، می توانید از قبل با آن کار کنید. بنابراین ، اجازه ندهید او به تخریب خود زیبا شما ادامه دهد)

توصیه شده: