"برای خودت" زندگی کن یا "تمام زندگی خود را روی این وحشی ناسپاس بگذار"

تصویری: "برای خودت" زندگی کن یا "تمام زندگی خود را روی این وحشی ناسپاس بگذار"

تصویری:
تصویری: scarlxrd - افسانه زنده. 2024, ممکن است
"برای خودت" زندگی کن یا "تمام زندگی خود را روی این وحشی ناسپاس بگذار"
"برای خودت" زندگی کن یا "تمام زندگی خود را روی این وحشی ناسپاس بگذار"
Anonim

به عنوان مثال ، رژ لب جدید. بله ، خیلی عزیز. و در اصل ، تقریباً یکسان ، خوب ، لوله زیبا تر است ، خوب ، یک دکمه است تا درپوش از بین نرود ، خوب ، ثبات رنگ بالاتر است ، و رنگ بندی زیبا تر است ، اما ، به طور کلی ، رژ لب رژ است. و ، (دختران مرا متوجه خواهند شد) تنها زمانی که "قدیمی" و ارزان خود را خریداری می کنید ، در این صورت تمام مزایای محصولات با کیفیت متفاوت را درک خواهید کرد.

به عنوان مثال ، به کارکنان یک جایزه اهدا شد. این دوست داشتنی است! و انگیزه افزایش یافته است. و ماه آینده - پاداش ، و به همین ترتیب برای شش ماه. زیبایی! اما انگیزه کاهش یافته است. "چرا آنها حق بیمه ما را افزایش نمی دهند؟ آیا ما کار بدی انجام می دهیم؟ " و اگر اصلاً جایزه ای نمی دهید ، به طرح قبلی بازگردید ، انگار "مجازات" شده اند.

احتمالاً به همین دلیل است که اکنون بر انگیزه های نامشهود تأکید می شود. برای چه کسی "تشخیص" گرانتر از پول است. اگرچه ، یک فرد هنوز یک "میوه" است. همواره مستلزم افزایش (افزایش) لذتهای آنهاست. می خواهد سطح راحتی خود را بالا ببرد. دقت کرده اید؟ بنابراین شناخت بیشتر و بیشتر مورد نیاز است.

"و شما اصلاً بزرگترین پادشاه نیستید ، بلکه فقط برجسته و تنها هستید!"

حتی یکی از اوج ترین تجربیات جنسی است و من می خواهم آن را تشدید کنم. تکنیک ها را متنوع کنید ، از اسباب بازی ها استفاده کنید. حرص غیر قابل جبران است …

هر یک از ما "نقطه شروع" داریم. به عنوان مثال ، در مورد دخترانی با درآمد متفاوت متفاوت است. آنچه برای یکی عادی است ، ممکن است برای دیگری یک هدف بلند مدت باشد. هر یک از آنها سطح راحتی خود را افزایش می دهد ، با استفاده از حالت موجود ، که با گذشت زمان کاهش می یابد.

یکی از والدین شکایت می کند که فرزندش به هیچ وجه از چیزی که به او می دهد قدردانی نمی کند. او ساعت به ساعت تغذیه می کند ، غذا سالم است ، همیشه گرم است ، از مدرسه به مدرسه دور می شود ، به درس هایش کمک می کند و کودک غر می زند که زندگی او سخت است. کودک نمی داند بچه های دیگر چگونه زندگی می کنند ، بنابراین از آن قدردانی نمی کند. او از ابتدا چنین سطحی از آسایش را دارد ، چرا باید به این راحتی به گونه ای خاص ارزش قائل شود؟

در واقع … واقعاً نمی داند. چگونه یک فرد کوچک از نحوه زندگی سایر کودکان مطلع است؟ او به هیچ وجه نمی فهمد که مادرش برای تامین زندگی خود چقدر "خرد" می کند. او از کجا می دانست؟ او متولد شد و با هر چیزی که آماده است زندگی می کند. به هر حال ، به گفته کودک ، هیچ کس مادری را مجبور به پختن شام نمی کند.

"این مادر ما است - مهمترین. این اوست که می تواند کودک را مجبور به خوردن فرنی کند و درس بخواند ، اما خودش همیشه آنچه را که می خواهد انجام می دهد. شاید او دوست دارد شام بپزد؟" - بنابراین کودک فکر می کند.

نباید انتظار داشت که کودکان از "زحمات سخت" خود قدردانی کنند. آنها واقعاً قدر تلاش اضافی را نمی دانند. بلکه آنها را بی ارزش می کنند ، زیرا زندگی دیگری نمی شناسند. و از آنجا که "یک فرد هنوز میوه است" ، آنها همچنین به آن "بچه های خیابانی" حسادت می کنند که مادران آنها را از آداب معاشرت ناراحت نمی کنند.

با در نظر گرفتن بلافاصله نوار بالای "ارائه راحتی برای کودک" ، چنین کاری که به سختی می توانید تحمل کنید ، برای این واقعیت آماده باشید که در برخی موارد تلاش های شما بی ارزش می شود ، می خواهید "سطح راحتی را افزایش دهید" ، زیرا یک فرد همیشه کافی نیست. آیا قدرت و منابع کافی برای تحمل دارید؟

آیا این "لطف" در رابطه با کودکی که او "سلامتی خود را خراب کرده" جمع نمی شود؟ آیا کودک از "سوپ روز" از یک مادر عصبانی و خواب آلود سود می برد؟ با بالا بردن قدرت خود ، همان عدم تعادل ، "وظیفه" را ایجاد می کنید. و به هر حال ، در زبان انگلیسی مانند "زخم" به نظر می رسد.

فکر می کنم دادن چیزی با شادی ارزش دارد. مبلغی را که در توان ما است و تعهدات متقابل از کودکی که برای یک دقیقه درخواست نمی کند ، ایجاد نمی کند تا به خود بیفتد.

با این وجود ، دلیلی وجود دارد که از مادر خود ناراضی باشید. مشکل قدیمی پدران و فرزندان ما هرگز برای فرزندانمان پس از سه سالگی کامل نخواهیم بود.

س Theال این است که آیا باید خدمتگزار داوطلب به فرزند خود باشید و سپس بدهی ها را جمع آوری کنید یا یک مدل بازگشت خوشبختانه عشق را "دقیقاً همانطور" نشان دهید ، زیرا شما واقعاً این عشق را دارید.

افرادی که همه چیز ضروری را در دوران کودکی به آنها ارائه می دادند ، گاهی به ذهنشان خطور می کرد که "آیا مادرم مرا دوست داشت؟" اگر او به جای عشق از من مراقبت می کرد. شاید این به این دلیل باشد که مادرم از نگرانی برای یادآوری عشق خسته شده بود ، اگرچه همه نگرانی های فوق العاده با او شروع شد.

توصیه شده: