چرا به حرف خود گوش دهید؟

تصویری: چرا به حرف خود گوش دهید؟

تصویری: چرا به حرف خود گوش دهید؟
تصویری: با فرزندانی که به حرف گوش نمیکنند چه باید کرد؟ 2024, ممکن است
چرا به حرف خود گوش دهید؟
چرا به حرف خود گوش دهید؟
Anonim

بدن ما را به طبیعت نسبت می دهم ، که ذاتاً کامل است و فریبنده نیست. بدن ما میلیون ها بار عاقل تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. هر آنچه از آن پر شده است برای هر یک از ما حیاتی است. آنچه ما نه تنها برای خود ، بلکه برای دیگران نیز به آن نیاز داریم.

با این حال ، اجتماعی بودن ، ما جذب قوانین جامعه می شویم و خود را به آنها می سپاریم تا از هم پاشیده شوند. ما یک ایده داریم ، یک فانتزی که کسی بهتر می داند ما به چه چیزی نیاز داریم. و ما دیگر به خودمان اعتماد نداریم.

امروز احساسات جدیدی را تجربه کردم. به جای مشاهده "حس مشترک اجتماعی" ، یک رژیم خاص ، من همانطور که بدنم می گوید عمل کردم. او از من خواست برنامه ام را بشکنم. من انجام دادم. البته ، قبل از اینکه بخواهم به توافق برسم ، "هر دو من و تو" را انجام دهم ، اما باز هم تسلیم شدم و حرفهای درونی و بدنم را می گفتم.

و نتیجه اش چیست؟ همه چیز در درونم می گفت: "متشکرم" ، "من خیلی دوستت دارم" ، "من آنقدر از تو سپاسگزارم که تو مهمترین خودت را انتخاب نکردی ، بلکه مال من مهم است." و در عین حال ، باورنکردنی ترین ، کسی من را از درون بغل می کند. من قبلاً چنین احساسی نداشتم. این آغوش با چنین عشق گرم باور نکردنی آغشته شده است!

باید بگویم که من همیشه در بیشتر موارد به بدن ترجیح داده ام. و اکنون فکر می کنم شاید من می دانستم چگونه با او مذاکره کنم. از این گذشته ، همیشه مسئولیت های خاصی وجود دارد. مهم نیست که آنها را دوست دارم یا نه. حتی در حالی که در راه فراخوانی قدم می زنیم ، توانایی ها ، استعدادها ، رویاها و خواسته های اصلی ما وجود دارد. ما همیشه با مسئولیت هایی روبرو هستیم ، آنها فقط لذت بخش تر هستند و ظاهر درستی ندارند.

پس من برای چه هستم؟ به بدن خود گوش دهید. یاد بگیرید که به او اعتماد کنید. کاری را که او می خواهد انجام دهید ، حتی اگر قرار ملاقات برای این زمان رزرو شده است. ما هرگز نمی دانیم چرا بدن ما می خواهد چند ساعت متوقف شود. علاوه بر این ، به عنوان یک قاعده ، او سپس ما را خاموش می کند. و دیگر ساعت ها نخواهد بود ، بلکه روزها ، هفته ها ، ماه ها خواهند بود. بدن ، احساسات ، احساسات ، بو ، شهود شما بسیار عاقلانه تر از قوانین جامعه است.

هنگام نوشتن ، یک داستان را به یاد آوردم. حدود 8 سال پیش ، با دوست مادرم تماس گرفتم. سپس رابطه من با مرد جوانی به پایان رسید و این برای من بسیار سخت بود. و دوست مادرم مجبور شد برای ملاقات کاری به دادگاه برود. وقتی با او تماس گرفتم ، احساس کرد که صحبت با من بسیار مهم است. در همان زمان ، یک راننده ، یک وکیل و بقیه شرکت کنندگان در این روند منتظر او بودند. چند روز بعد ، او با من تماس گرفت و گفت که در طول مکالمه ، تغییرات خاصی در داخل او اتفاق افتاده است (من نمی توانم در مورد آنها بنویسم ، زیرا این شخص شخصی او است) ، و مهمتر از همه ، جلسه بدون او برگزار شد ، و این اولین جلسه ای بود که تصمیم به نفع او گرفته شد.

برای او ، هر جلسه بسیار مهم بود. با استفاده از آنها ، او تجارت خود را پس گرفت. با این حال ، او برخلاف منطق و عقل سلیم به صدای درونی خود اعتماد کرد. در نتیجه ، او از من حمایت کرد ، دگرگونی درونی خود را پشت سر گذاشت و اولین پیروزی را در مبارزه برای تجارت کسب کرد.

و در نهایت. افکار و اعمال ما چیزی است که خودمان ایجاد می کنیم. ما این کار را بر اساس تجربیات شخصی و دیگران انجام می دهیم. اما ارگانیسم چیزی است که توسط ما ایجاد و اندیشیده نشده است. بنابراین ، ما همیشه نمی توانیم آنچه را که ما را به سوی خود فرا می خواند توضیح دهیم و بفهمیم.

به حرف خود گوش دهید و به خودتان اعتماد کنید.

توصیه شده: