2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ببخشید دیر کردم من بسیار ناراحتم زیرا شما را منتظر نگه داشتم.
- می پرسم: اتفاقی افتاده است؟ خیلی نگران هستید؟
- ما نیاز به تهیه گزارش و صحبت داشتیم. اما آنها از من جلوتر رفتند و در نهایت ، من فقط چهارشنبه آینده من را تحویل می دهم. به علاوه ، هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.
- چی شد؟
- آیا اغلب موقعیت های مشابهی دارید؟
- خوب ، بله ، این اتفاق می افتد
- در آن لحظه چه احساسی داشتید؟
- من با او همدرد بودم ، او احتمالاً بسیار نگران بود.
- و نگران بودی؟
- بله حتما. این گزارش بر نمره نهایی تأثیر می گذارد.
- آیا می توانید کاری را که او انجام داد انجام دهید؟
- نه هرگز. من نمی توانم با دیگران دخالت کنم. من قوی تر هستم ، می توانم آن را تحمل کنم. ظاهراً من باید عصبانی باشم ، اما عصبانی نیستم.
… من به این فکر می کنم که چقدر حقوق اولیه این دختر سرکوب شده است.
من داستان او را می دانم: نیازهای دیگران همیشه در خانواده او حرف اول را می زند. و همیشه از این دختر خواسته می شد که صبور باشد.
و همیشه ، در شرایطی که شما فقط مجبور بودید بگویید: "من اینجا هستم ، حقوقم را در نظر بگیرید" ، او خود را در خلاء می دید. حقوق خود او همیشه در درجه دوم اهمیت بوده است.
- آن وقت چه می توانستم بکنم؟
- با ادعای حقوق خود ، خود را معرفی کنید.
- می دانید ، و چند سال پیش ، وقتی چنین تصویری را دیدم ، فقط روی بر می گرداندم … حتی نمی خواهم متوجه شوم که مشکلی وجود دارد. من آن را انکار می کنم ، نمی خواهم خودم را وارد کنم ، و خودم را اعلام کنم. ناگوار.
دفاع اینگونه عمل می کند. اگر حقوق خود را احساس نمی کنید ، آن را مطالبه نمی کنید. شما ترجیح می دهید خشونت را تحمل کنید یا تصمیم دیگری را با هزینه خود تحمل کنید.
شما آن را در شخص دیگری ، در یک محیط امن ، بیرون می آورید ، زیرا قانون حفاظت از انرژی آن را ایجاب می کند. در جایی فرد می تواند خسارت وارده را جبران کند.
وقتی اعتراف می کنید که حقوق خود را دارید ، شروع به درگیری می کنید ، زیرا مهارت اعلام محکم مرزهای شما فوراً ظاهر نمی شود.
…. سپس معلوم می شود که شما نیازهای زیادی دارید و برای هر یک حقوق خود را برمی گردانید.
آیا اغلب مجبور به تحمل هستید؟
توصیه شده:
تمرین "نمی خواهم-نمی خواهم"
من یک تکنیک عالی به شما می دهم که به شما کمک می کند خواسته های واقعی خود را بهتر بشناسید و کسانی را که ارتباط خود را با خواسته های خود قطع کرده اند ، جهت دهی کنید. 1. 2 برگ کاغذ و یک قلم تهیه کنید. 2. مورد اول "100 آرزوهای من"
"من می خواهم و خواهم بود" ، یا "من از لابکوفسکی متنفرم!"
روزی روزگاری موج بدی در خبرها پیچید - دانش آموز دبیرستانی ، پس از خواندن کتاب "عطر" پاتریک ساسکیند ، یک سری قتلهای عمدی را مرتکب شد. به همین دلیل خواندن این کتاب در مدرسه ممنوع شد. من و شما می فهمیم که این کتاب درباره محبت ، ده برابر حجم است.
مسئولیت نمی خواهم من می خواهم به یک معجزه اعتقاد داشته باشم
من اغلب با موقعیتی روبرو می شوم که در آن افراد باهوش ، زیبا و خوش خوان بسیار ناراضی هستند. و همه به این دلیل که کسی آنها را دستکاری می کند ، شخصی زندگی را مسموم می کند و غیره. خواندن ادبیات در مورد توسعه و بهبود خود نقش نسبتاً مشکوکی دارد. از یک سو ، سطح آگاهی در حال افزایش است.
من دیگر او را نمی خواهم. و من اصلاً کسی را نمی خواهم چرخه تماس جنسی و خرابی های آن
حوزه صمیمیت و جنسیت مملو از اسطوره ها ، جزم ها و تابوهای بسیار است که از یک سو ، در ظاهر علمی ، از سوی دیگر ، در ظاهر انسان و بزرگسالان تداخل ایجاد نمی کند. زنان اغلب در جلسات با سوالات مربوط به روابط به من مراجعه می کنند و در روند کار ، به هر طریقی ، س questionsالات نارضایتی از زندگی جنسی آنها ایجاد می شود.
من می خواهم و می خواهم
نویسنده: میخائیل لابکوفسکی منبع: توصیه "فقط آنچه را که می خواهید انجام دهید" توسط شهروندان ما به عنوان فراخوانی برای هرج و مرج تلقی می شود. آنها بزرگترین خواسته های خود را بی اساس ، شریر ، خطرناک برای دیگران می دانند. مردم مطمئن هستند که آنها افراد محرمانه بدون قانون هستند و به سادگی می ترسند که به خود اختیار بدهند