عشق (بالغ) چیست و چه کسی به آن نیاز دارد؟

فهرست مطالب:

تصویری: عشق (بالغ) چیست و چه کسی به آن نیاز دارد؟

تصویری: عشق (بالغ) چیست و چه کسی به آن نیاز دارد؟
تصویری: از کجا بفهمیم کسی به ما علاقه دارد و ما را می خواهد یا خیر 2024, آوریل
عشق (بالغ) چیست و چه کسی به آن نیاز دارد؟
عشق (بالغ) چیست و چه کسی به آن نیاز دارد؟
Anonim

من عاشق موضوع عشق هستم و امروز 2 نظریه عشق که به من نزدیک هستند و همچنین یک پدیده که برای عشق و روابط مهم می دانم را شرح خواهم داد.

همه این نظریه ها با این واقعیت متحد شده اند که هیچ کس نباید خود را به خاطر دیگری بر محراب بگذارد - یعنی هیچ کس در رابطه قربانی نمی ماند ، که در واقع شرط مهمی برای عشق بالغ است.

"امروز در مورد چه چیزی صحبت می کنیم؟" یا PLAN ARTICLES

  • عشق از نظر اریش فروم
  • نظریه سه جزء عشق رابرت استرنبرگ
  • مرزهای عاشقانه
  • معنی عشق

عشق به اريخ فروم

"عشق یک علاقه فعال به زندگی و هدف عشق است." - می نویسد E. Fromm

اریک فروم در کتاب هنر دوست داشتن تأکید زیادی بر این واقعیت دارد بدون عشق به خود ، محبت به دیگران غیرممکن است! و این به نظر من بسیار منطقی می آید: اگر نمی توانم مراقبت کنم و به خودم عشق بورزم ، پس چگونه می توانم واقعاً عشق به دیگری را نشان دهم (در عمل نمی دانم چیست!)؟ به طور خلاصه ، هیچ ماتریسی وجود ندارد که کد تجلی عشق روی آن نوشته شود.

این مهم است که درک کنیم که عشق به خود برابر با خودخواهی نیست (این نیز نتیجه عدم عشق به نفس کافی است) ، اما این می تواند موضوع یک گفتگوی جداگانه شود.

من از تأملات فروم نتیجه زیر را برای خود گرفتم:

اگر من وجود نداشته باشد ، هیچ شخصی وجود ندارد که بتواند به دیگری عشق بورزد و عشق نشان دهد.

نظریه عشق سه جزء روبرت استرنبرگ

این شامل اجزای زیر است:

  • شور - جذابیت جنسی به جسم.
  • مجاورت (صمیمیت) - احساس تعلق ، وحدت ، ارتباط ، آسایش ذهنی و عاطفی ، علاقه به دیگری.
  • تعهد - تصمیم برای ماندن با شریک در کوتاه مدت و برنامه های کلی برای آینده در بلند مدت.

با توجه به نسبت 3 جزء ، رابرت استرنبرگ برجسته می کند 8 نوع عشق:

1. فقدان عشق (هیچ جزء نشان داده نشده است) بسیاری از تعاملات روزمره با دیگران را مشخص می کند.

2. عاشق شدن (فقط اشتیاق): نسبتاً زودگذر است ، ناگهان بدون صمیمیت یا تعهد ناپدید می شود.

3. دوستی (فقط نزدیکی): احساس ارتباط و گرما بدون احساس اشتیاق شدید یا تعهد طولانی مدت.

4. عشق خالی (فقط تعهد) با تعهد بدون صمیمیت یا اشتیاق ، متداول در فرهنگ های ازدواج راحت ، مشخص می شود.

5. عشق رمانتیک (اشتیاق + صمیمیت). عاشقان رمانتیک نه تنها از نظر جسمی به یکدیگر جذب می شوند ، بلکه از نظر احساسی نیز به یکدیگر وابسته هستند - اما فاقد تعهد حمایتی هستند. عاشقانه های تفریحی مثال خوبی است.

6. عشق دوستانه (صمیمیت + تعهد) به دلیل عنصر تعهد بلند مدت ، قوی تر از دوستی است. در ازدواج های طولانی مشاهده می شود ، جایی که اشتیاق دیگر وجود ندارد ، اما محبت و تعهد عمیقی نسبت به یکدیگر وجود دارد.

7. عشق کشنده (شور و تعهد) با شروع آشفته رابطه ای مشخص می شود که (اغلب بلافاصله) به ازدواج تبدیل می شود. نظارت او بر این است که تعهد بر اساس اشتیاق غالباً غیرقابل پیش بینی بدون تأثیر تثبیت کننده صمیمیت ایجاد می شود.

8. عشق کامل (شور + صمیمیت + تعهد) شکل کامل عشق است و به عنوان رابطه ای ایده آل که مردم آرزو دارند ارائه می شود. به گفته نویسنده این نظریه ، این زوج ها پس از بیش از 15 سال رابطه ، به داشتن رابطه جنسی عالی ادامه می دهند ، نمی توانند رابطه طولانی مدت شادتری را با شخص دیگری تصور کنند ، آنها می دانند چگونه مشکلات کمی را حل کنند و همه از یک رابطه لذت می برند. با یک شریک نویسنده معتقد است که حفظ عشق کامل حتی سخت تر از دستیابی به آن است.

این نظریه را چگونه دوست دارید؟ من به خاطر سادگی ، کاربرد ، وضوح آن را دوست دارم.در اینجا فقط درک این نکته مهم است که هرکسی به تنهایی نوع عشق را انتخاب می کند - و این طبیعی است.

همچنین هر دو نظریه شامل پویایی عشق ، تغییرات احتمالی را که با واقعیت مطابقت دارد پیشنهاد کنید - اغلب تغییر می کند و شما را مجبور به تنظیم می کند. من معتقدم که احساس عشق نیز متناسب با شرایط ، بحران در زن و شوهر ، تغییرات شخصی و فیزیولوژیکی / جسمی در یک فرد تغییر می کند.

مرزها در عشق

این ایده وجود دارد که عشق حد و مرزی ندارد. این یک توهم است. علاوه بر این ، اگر هیچ محدودیتی وجود نداشته باشد ، عشق را نمی توان در سطح کیفی حفظ کرد. تصور کنید هر کس می تواند در هر زمان به خانه شما حمله کند ، آنچه را که نیاز دارد برداشته و ترک کند. یا برعکس ، او روی تخت شما می افتد و آنجا می خوابد.

متاسفانه ، عدم وجود محدودیت در روابط همچنین منجر به ناامنی دائمی در آنها می شود

بنابراین ، در عشق ، مرزها مورد نیاز است: احساسی ، جسمی ، جنسی ، مادی ، سرزمینی و غیره (بسیاری از آنها وجود دارد). فکر می کنم بتوان مقاله ای جداگانه به این موضوع اختصاص داد.

معنی عشق

یک مطالعه انجام شد: کودکانی که در دوران کودکی از تماس فیزیکی محروم بودند در رشد روانی و حتی جسمی خود عقب ماندند. و مطالعات مشابه با مادران "گرم" و "سرد" با نتایج مشابه انجام شد. از این مطالعات چه نتیجه ای می توانیم بگیریم؟

بدون عشق ، یک فرد می تواند زنده بماند ، اما آیا به اندازه کافی رشد می کند؟ به نظر می رسد نه.

بدون عشق ، افراد دچار آسیب روحی و روانی می شوند و سپس در بزرگسالی این تجربه را تکرار می کنند و سایر افراد ، فرزندان خود را دچار آسیب می کنند. در موارد خوب ، چنین افرادی پس از مدتی طولانی در مطب های روان درمانگران "زخم های خود را" لیس می زنند.

بنابراین ، اگر در مورد اهمیت عشق (بالغ) صحبت کنیم ، این امر هم برای رشد اساسی کودک و هم بیشتر در زندگی یک فرد به طور کلی بسیار مهم است.

و اینکه شما چه نوع معنای اضافی به عشق نیاز می دهید ، واقعاً داستان شما و انتخاب شما است. به عنوان مثال ، اگر ما در مورد 3 جزء نظریه استرنبرگ صحبت کنیم ، هر کدام دارای یک جزء جداگانه مهمتر از بقیه هستند - و این یک هنجار است ، و خوب است اگر به وضوح آنچه را برای شما مهمتر است درک کنید.

فارغ از انتخاب شخصی شما ، آرزو می کنم که برای خود عشق پیدا کنید … بالاخره همه چیز با او شروع می شود!

من از بازخورد شما خوشحال می شوم! همچنین اگر مایل به کشف عشق و زندگی خود هستید ، برای مشاوره باز شوید!

توصیه شده: