من باید و می خواهم: چه کسی به آن "نیاز" دارد؟

تصویری: من باید و می خواهم: چه کسی به آن "نیاز" دارد؟

تصویری: من باید و می خواهم: چه کسی به آن
تصویری: از کجا بفهمیم کسی به ما علاقه دارد و ما را می خواهد یا خیر 2024, ممکن است
من باید و می خواهم: چه کسی به آن "نیاز" دارد؟
من باید و می خواهم: چه کسی به آن "نیاز" دارد؟
Anonim

چرا یک نفر کاری را که انجام می دهد انجام می دهد؟ و کاری را که نمی کند انجام نمی دهد. این س “ال "چرا" بسیار دشوار است. این س oftenال اغلب به دیگری پاسخ داده می شود ، اما به طور اتفاقی شخصی این س toال را از خود … و از خود می پرسد. چرا؟ و اغلب اتفاق می افتد که پاسخ این سوال "من نمی دانم" است. شاید شما اغلب این سوال صادقانه را می شنوید: حال شما چطور است؟ پاسخ خشک "خوب" یا شاید این پاسخ معمول شما به چنین سوالی باشد.

در عمل من ، این وضعیت اغلب رخ می دهد. در اینجا یک فرد باهوش و موفق با تحصیلات عالی و تجربه کاری چشمگیر مقابل من نشسته است. او خیلی چیزها را می داند و می داند چگونه ، مردم را مدیریت می کند (گاهی اوقات کاملاً موفق است). او دارای خانواده و فرزندان است. درخواست را بیان می کند: من می خواهم حرفه ام را پیشرفت دهم. و چنین شخصی با یک سوال ساده گیج شده است: چرا برای شما مهم است؟ چشمان وحشت زده ای می بینم. به معنای واقعی کلمه می توانم فریاد مادرش را بشنوم: چرا ظرف ها را کنار نگذاشتم (من علامت بدی پیدا کردم ، شلوارم را پاره کردم یا چیزی شبیه آن). اما سپس او با احساسات خود کنار می آید و از نظر اجتماعی یک مورد قابل قبول ارائه می دهد ، هرچند با کمی پرخاشگری: شما ، مربی ، باید پاسخ درست را بدانید ، من می خواهم رشد کنم.

پاسخ دادن به خود س “ال "چرا" من کاری را انجام می دهم به این معنی است که به افکار و احساساتم توجه کنم ، خواسته هایم را تنظیم کنم ، اولویت ها (ارزش ها) در زندگی را تعیین کنم. این برای خیلی ها آسان نیست. چنین عادتی وجود ندارد: درک خود ، مطالعه خود.

ضروری ، مهم: سه نوع تعیین (علیت) رفتار انسان.

"من باید". پشت این عبارت یک نیاز ، کمبود چیزی وجود دارد. این بدان معناست که فرد بر اثر نیاز برآورده نشده هدایت می شود. این می تواند فقدان نیازهای اساسی باشد: لباس ، غذا ، ایمنی ، سلامتی. این می تواند یک نیاز اجتماعی برآورده نشده باشد: شناخت ، پذیرش ، تعلق. حتی ممکن است یک نیاز وجودی باشد: خلاقیت و خودشکوفایی. اما آنچه پشت همه اینهاست: نیاز ، فقدان ، ترس است. ترس از تجربه درد ، عدم کنار آمدن ، عدم به موقع بودن ، ترس از اینکه نتیجه ای نخواهد داشت ، ترس از محکومیت ، طرد شدن. در حالت "من باید" ، به عنوان یک قاعده ، او بر اجتناب از چیزی تمرکز می کند ، و اجازه نمی دهد چیزی در زندگی خود باشد. معمولاً این یک حالت واکنشی است ، یک فرد به شرایط در حال ظهور ، شرایط زندگی واکنش نشان می دهد. در این حالت ، برای فرد دشوار است که در مورد احساسات و افکار خود صحبت کند. تنش در بدن و صدا وجود دارد.

"من می خواهم". همیشه می توانید در پشت این عبارت هدفی را بیابید. این یک نگرش فعال و فعال به زندگی شما است. در حالت "من می خواهم" ، شخص به راحتی از آنچه فکر می کند و احساس می کند آگاه است. آینده چنین شخصی از نظر احساسی دارای بار مثبت مثبت است. این تصویر از آینده به او انرژی عمل می دهد. در این حالت ، شخص از "بیش از حد" ، از "کامل" عمل می کند. اما این یک میل کودکانه کودکانه نیست ، وقتی شخص دیگری "باید" این خواسته را برآورده کند. این یک "من می خواهم" ، "می خواهم و انجام خواهم داد" بالغ است.

"این برای من / برای من مهم است." این نوع تصمیم گیری برای افراد واقعاً بالغ مشخص است. در حالت "من می خواهم" ، اصلی ترین چیزی که باعث ایجاد انگیزه در فرد می شود ، نتیجه ای است که با رسیدن به هدف به دست می آید. "برای من مهم است" یک نوع رفتار با ارزش است ، که در آن دستیابی به یک نتیجه عملی و عملی در پس زمینه محو می شود. "برای من مهم" به این معنی است که شخصی کاری را انجام می دهد حتی اگر این خطر وجود داشته باشد که به نتیجه مورد انتظار نرسد. در این حالت ، فرد از اعتقادات خود آگاه است ، اولویت ها و ارزش های زندگی خود را به وضوح بیان کرده است.

توجه به این نکته ضروری است که یک عمل مشابه را می توان با حالات مختلف تعیین کرد. افراد مختلف می توانند یک کار را انجام دهند ، اما آنچه در پشت رفتار آنها قرار دارد می تواند بسیار متفاوت باشد. علاوه بر این ، در شرایط مختلف یک فرد و یک فرد می تواند از حالت های مختلف عمل کند.

توصیه شده: