2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آموزش (آموزش انگلیسی از قطار - برای آموزش ، آموزش) روشی است برای یادگیری فعال با هدف توسعه دانش ، توانایی ها ، مهارت ها و نگرش های اجتماعی (ویکی پدیا)
در عین حال ، تعداد کمی از مردم فکر می کنند که آموزش های به اصطلاح رشد شخصی نتایج کوچکی را به همراه دارد و برای همه مناسب نیست. وظیفه اصلی آنها این است که بار انگیزشی و تمایل به توسعه و تحول بیشتر را ایجاد کنند. هزینه انگیزشی ، به نوبه خود ، بیش از دو هفته طول نمی کشد. اگر بعد از آموزش ظرف دو هفته موفق به اجرای چیزی شدید ، آموزش مفید است. اگر وقت ندارید ، همه چیز سر جای خود قرار می گیرد.
به نظر من ، شرکت کنندگان در آموزش های آزاد را می توان به چند گروه تقسیم کرد ، که هر یک از آنها هدف خود را برای حضور در چنین رویدادهایی خواهند داشت و برای هر یک از برگزارکنندگان قلاب های خود را ارائه می دهند:
1. "معتادان انگیزشی" - بله ، بله. اینها همان بازدیدکنندگان منظم آموزشها هستند که در همه رویدادهای مهم و نه چندان مهم شهر شرکت می کنند و در مورد سفرهای خود در شبکه های اجتماعی به طور فعال بحث می کنند. آنها برای رانندگی ، برای فضا ، برای برداشت می آیند. برای آنها این است که مربیان ترفندها و ترفندهای متفاوتی را ارائه می دهند تا "آموزش" برای مدت طولانی به خاطر سپرده شود. اگر از شرکت کنندگان در مورد نتیجه سوال شود ، آنها می گویند - "عالی ، عالی ، سرگرم کننده ، فعال بود". آنها قادر نخواهند بود دقیقاً آنچه آموخته اند را روشن کنند. اما آنها با خوشحالی به برنامه بعدی می آیند. مهم است که مد روز باشید.
2. "بیابانها" - اینها کسانی هستند که سعی می کنند از واقعیتهای شخصی خود به آموزش ها فرار کنند ، نه این که به تأثیرات منفی محیط فکر کنند. آنها به طور مخفیانه امیدوارند که پس از آموزش همه مشکلات به خودی خود از بین بروند ، تأثیر اخبار جهان از بین می رود و نرخ ارز نیز بی اهمیت می شود. نکته اصلی حرکت است! آنها عاشق آشنایی جدید ، تغییر محیط خود هستند. وقتی واقعیت تلخ خود را به یاد می آورد ، آنها به آموزش جدیدی می روند.
3. "طرفداران" - بدون در نظر گرفتن موضوع ، به تمام آموزشها بروید ، اما به یک مربی مورد علاقه یا به همان شرکت آموزشی بروید. نتایج یادگیری تا حد زیادی به انگیزه شخصی شرکت کنندگان و حرفه ای بودن مربی بستگی دارد. وفاداری طرفداران به هر طریق ممکن توسط برنامه ها و هدایای تخفیف ویژه پشتیبانی می شود.
4. "رویاپردازان" - اینها می دانند که تغییر از درون شروع می شود. آن ها شما باید روی خود کار کنید و سپس جهان اطراف شما تغییر خواهد کرد. در عین حال ، در واقع ، آنها واقعاً دوست ندارند کار کنند. در حالت ایده آل ، آنها می خواهند آموزش برای آنها تمام مسائل را در دو (پنج) روز طول بکشد. برای این شرکت کنندگان ، آموزش رشد شخصی نجات دهنده است ، یک قایق نجات است. آنها مانند قرص جادویی اطلاعات را دنبال می کنند. بعد می گویند آموزش مزخرف بود. چون کمکی نکرد. ما باید روی خودمان کار کنیم (و تنبلی ، وقتی بستگان آمدند ، هوا بد است و غیره). قول قرص دادند و ندادند … احتمالاً ، باید به آموزش دیگری بروم. برای مثال برایان تریسی. این یکی قطعا کمک خواهد کرد! برای رویاپردازان ، وبینارها و دوره های از راه دور برگزار می شود (حتی لازم نیست خانه خود را ترک کنید!)
5. "ژنراتورها". متأسفانه آنها اقلیت هستند. آنها نه تنها برای اطلاعات ، بلکه به دنبال ابزارها و فناوری ها هستند. و آنها به طور فعال آنها را در زندگی خود معرفی می کنند. تولیدکنندگان این آموزش را از نظر کاربرد عملی مفید و مفید ارزیابی می کنند.
چرا آموزش رشد شخصی در بیشتر موارد شکست می خورد؟
از آنجا که سناریوهای منفی زندگی یک فرد ، نگرش های او بسیار عمیق تر از آن چیزی است که تمرینات معمولی می تواند به آن برسد. در اینجا لیستی از سوالاتی است که آموزش حل می کند:
1. به دست آوردن دانش خاص جدید.
2. شکل گیری یک مهارت جدید (توسعه حرفه ای).
3. شکل گیری عادات جدید ، به شرطی که برنامه آموزشی بیش از 21 روز طول بکشد.
4. افزایش کارایی شخصی از طریق خارج شدن از محدوده راحتی ، الزام انجام در اینجا و اکنون کاری که شرکت کننده واقعاً نمی خواهد انجام دهد.
این آموزش واقعاً مسئله کسب مهارت جدید را حل می کند ، اما هیچ کس برای شرکت کنندگان مشکلات روانی شخصی خود را حل نمی کند. نگرش های شخصی در آموزش عمومی را فقط می توان احساس کرد
این امکان وجود دارد که آنها را در کارهای فردی با یک متخصص انجام دهید. تغییرات بیرونی در کیفیت زندگی بدون تحول داخلی غیرممکن است.
آموزش های رشد شخصی چه خطراتی دارد؟
در بدترین حالت ، روشهای انتخاب شده توسط مربی سازگار با محیط زیست نیست. اغلب در چنین آموزش هایی ، روز اول (دو) به "جدا کردن" شخصیت شرکت کننده اختصاص داده می شود. راه های مختلف. آنها به او می گویند و نشان می دهند که او هیچکس نیست و به او می گویند "هیچ راهی" ، هیچ کس او را دوست ندارد و هیچکس به او احتیاج ندارد.
سپس بازسازی شروع می شود ، مونتاژ مجدد. پس از شرکت در آموزش ها ، رفاه برخی از شرکت کنندگان به سرعت افزایش می یابد ، اما در عین حال خانواده های آنها در حال فروپاشی هستند (برای رسیدن به هدف با هر وسیله ای ، فداکاری مهم نیست!). و دیگران ، متأسفانه ، اصلاً نمی توانند دور هم جمع شوند. آنها آموزش را به عنوان "هیچ کس" و "هیچ" ترک می کنند. پس از آن اختلالات شخصیتی ، افسردگی ، روان درمانی طولانی مدت دنبال می شود.
در بهترین حالت ، آموزش خطرناک نیست ، اما مفید است ، مشروط بر اینکه مشارکت کنندگان از انگیزه مناسبی برخوردار باشند. و مربی خوب بود و نتیجه شرکت کنندگان واقعاً او را نگران کرد.
در هر صورت ، هنگام انتخاب یک برنامه آموزشی ، مهم است که بدانید چرا به آنجا می روید. به چه نتیجه ای نیاز دارید. به بازخورد شرکت کنندگان ، تجربه معلم علاقه مند باشید. و درک این نکته مهم است که شادی حالتی است که از درون به وجود می آید ؛ آموزش شادی نمی دهد. باور نکنید که آموزش می تواند زندگی شما را تغییر دهد - این یک توهم است. فقط شما می توانید زندگی خود را تغییر دهید. همه چیز دیگر فقط یک ابزار در راه رسیدن به یک رویای ارزشمند است.
از صمیم قلب برای شما تغییرات خوشایند و راحت آرزو می کنم!
توصیه شده:
چه کسی به روانشناس نیاز دارد
در فرهنگ ما اینگونه اتفاق افتاده است که تا چیزی شکسته یا آسیب نبیند ، ما عجله ای برای فهمیدن نحوه عملکرد آن نداریم. همه چیز خوب خواهد بود ، فقط یک مشکل وجود دارد ، هنگامی که ما برای تعمیر آنچه که قبلاً خراب شده است عجله می کنیم یا برای درمان بیماران در حال حاضر عجله می کنیم ، گاهی اوقات خیلی دیر است.
من باید و می خواهم: چه کسی به آن "نیاز" دارد؟
چرا یک نفر کاری را که انجام می دهد انجام می دهد؟ و کاری را که نمی کند انجام نمی دهد. این س “ال "چرا" بسیار دشوار است. این س oftenال اغلب به دیگری پاسخ داده می شود ، اما به طور اتفاقی شخصی این س toال را از خود … و از خود می پرسد. چرا؟ و اغلب اتفاق می افتد که پاسخ این سوال "
اگر شما وجود دارید ، پس کسی به آن نیاز دارد
هرکسی که در این دنیا متولد می شود ، ابتدا دارای ویژگی هایی است ، که به معنای یک منبع بالقوه برای همه بشریت است. دشوار است تصور کنیم که زمانی هر یک از ما فقط یک زیگوت بود ، بدون هیچ پارامتر و ویژگی متمایزی. اما این زیگوت قبلاً دارای پتانسیل عظیمی بود که به یک سیستم کامل از اندام ها و بافت ها تبدیل شد ، به عنوان مثال.
چه کسی به نظر ما نیاز دارد؟
آیا تا به حال فکر کرده اید که این مد برای انواع اجتماعات مردم از کجا آمده است ، جایی که آنها چیزی را خلق می کنند و صراحتاً ایده ها ، احساسات و برداشت های خود را به اشتراک می گذارند؟ برای یک زن و شوهر - سه دهه ، آنها به سختی در مورد پدیده ای مانند بیان افکار خود در ملاء عام فکر می کردند ، اما می توانند با یک دیوانه اشتباه گرفته شوند ، این را نشان می دهد.
عشق (بالغ) چیست و چه کسی به آن نیاز دارد؟
من عاشق موضوع عشق هستم و امروز 2 نظریه عشق که به من نزدیک هستند و همچنین یک پدیده که برای عشق و روابط مهم می دانم را شرح خواهم داد. همه این نظریه ها با این واقعیت متحد شده اند که هیچ کس نباید خود را به خاطر دیگری بر محراب بگذارد - یعنی هیچ کس در رابطه قربانی نمی ماند ، که در واقع شرط مهمی برای عشق بالغ است.