2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
همیشه یک انتخاب در زندگی یک فرد وجود دارد. اکنون ، هنگام تایپ کردن ، تصمیم می گیرم از کدام کلمه استفاده کنم. من یکی از بسیاری را ترجیح می دهم ، بقیه را رد می کنم. به تدریج آنچه را که به دست می آورم به دست خواهم آورد.
اما می توانم متوقف شوم و منتظر بمانم تا کسی برای من تایپ کند. من می توانم برای مدت طولانی به خودم توصیه کنم که کدام کلمه بیشتر مناسب است. یا آن را برای مدت طولانی وزن کنید و نه تنها در مورد کلمه ، بلکه در مورد خود متن نیز تصمیم بگیرید. و من به سه نفر فکر کردم که کودک آنها را تماشا می کرد. او نحوه انتخاب آنها را مشاهده می کند و از روی تجربه آنها موقعیتی را امتحان می کند که برای همه شرکت کنندگان مفید خواهد بود.
به عنوان مثال ، یکی از این سه مورد ، شک کننده. او منجمد می شود و منتظر می ماند تا کسی تصمیم بگیرد و سپس او را دنبال کند. دیگری متعجب است که هیچ اتفاقی نمی افتد و در مورد انتخاب بهتر توصیه می کند ، اما خودش هیچ کاری نمی کند. مورد سوم در دوگانگی است - سنجش ضررها و سود حاصل از برنامه ریزی شده. که همچنین منجر به صفر نتیجه می شود. و اگر آنها را به عنوان یک خانواده تصور می کنید ، همه آنها برای یک هدف مشترک کار می کنند ، ثبات را حفظ می کنند. اما هر کدام به صورت جداگانه قفل مخصوص خود را دارند که آن را می کشند. بنابراین آنها نه تنها از خود مراقبت می کنند ، بلکه از یکدیگر در برابر برخی از تجربه های سخت محافظت می کنند. بنابراین ، چه چیزی می تواند آنها را تهدید کند؟
اولین (این او در توصیف "اولین" ، و بنابراین او می تواند هر چیزی در حساب باشد) بدون تصمیم گیری ، مسئولیت را به دیگری می سپارد ، از مجازات اجتناب می کند و از گناه در قبال شکست باج نمی گیرد. فرصتی برای سرزنش همسر ، همکار ، رئیس و غیره پیدا می کند. در انتخاب کامل اما ترس از دستاوردها می تواند او را متوقف کند - چه کسی می داند که بعد از آن چه خواهد شد؟
ثانیاً ، او سعی می کند با توصیه های خود به خود پی ببرد. خودش جرات نمی کند موفق شود و تبدیل به آن چیزی شود که می خواست ، و شاید او نیز می خواهد. او دیگران را به انجام این کار دعوت می کند. سپس لاله های دیگران را لمس کند ، گویی مال خودش است. او ممکن است بترسد از کسی که برایش مهم است ، احساس نفرت از فردی کند که در دستاوردها و استعدادهای خلاقانه از او پیشی گرفته است. او موافقت می کند که بدهد تا اینکه برای خود جمع آوری کند.
سوم ، همه جوانب مثبت و منفی را با دقت سنجید و در هر دو مقیاس استدلال کافی داشت. قدم زدن در محل تلاش برای پیش بینی ، کنترل این جهان تعریف نشده و همیشه در حال تغییر. او تغییر نمی خواهد ، فقط از انتخابی که انجام داده و از دست دادن زمان پشیمان نیست. او حتی اگر در جزیره تنها بماند ، سوار قایق نمی شود. سپس او خود را بلع می کند ، همانطور که قبلاً او را برای اعمال بلعیده بودند ، برای آزمایشی که شکست خورد.
بنابراین سه نفر از آنها "سیب زمینی داغ" را به یکدیگر منتقل می کنند به این امید که کسی در مورد کاری تصمیم بگیرد. نفر اول عصبانی است که هیچ کس جرات انجام این کار را ندارد و مسئولیت آن را بر عهده نمی گیرد: "یکی فقط توصیه می کند ، دیگری با وزنه دست و پنجه نرم می کند." مورد دوم نمی فهمد چرا هیچ کس از توصیه های بزرگ استفاده نمی کند؟ عصبانی در انتظار و فکر: "توصیه عالی است ، و هیچ چیز برای تردید وجود ندارد!" سومی از آه های خفیف یکی و بی حوصلگی دیگری متعجب است: "ما باید همه چیز را وزن کنیم و حساب کنیم."
و کودک با مشاهده همه اینها ، در دفترچه ای برای خود می نویسد. او سرش را تکان می دهد و گزینه مورد علاقه خود را برای مقاومت در راه گزینه جدید انتخاب می کند. بله ، به منظور جلب رضایت کسی که با او "دوست" است ، و او را مورد توجه قرار می دهد و از او الگو می گیرد. با این حال ، اگر آنها ضامن ثبات باشند و برای یک هدف مشترک مناسب باشند ، از راه های دیگر بی اعتنایی نخواهد کرد.
و اگر بزرگسال شدن واقعاً سخت باشد ، می بیند که تنش زیادی بین آنها جمع شده است ، و او به کمک می آید. مسئولیت همه را بر عهده بگیرید و توصیه های یکی از آنها را اجرا کنید. سپس اولین ، جایی برای رفتن وجود ندارد ، او را دنبال می کند. اگر اتفاقی بیفتد ، او متهم و مجازات می کند. نفر دوم "لورل" دریافت می کند. سومی از فکر آزاد می شود. و وضعیت همچنان حل نشده باقی مانده است. از این گذشته ، کودک نمی تواند برای بزرگسالان تصمیم بگیرد ، اما فقط می تواند حواس او را پرت کند.اما هدف چیست؟ به طوری که همه چیز یکسان می ماند.
توصیه شده:
بازپرداخت کودکان بزرگسال الکلی
در روان درمانی وجودی مفهوم "پرداخت" وجود دارد - به عنوان مجموعه ای از پیامدها که به دنبال اجرای برخی اقدامات یا انتخاب ها می آید. به سختی می توان رنج فرزندان والدین وابسته را پرداخت عمدی نامید ، زیرا انتخاب استفاده از آنها اعمال خود آنها نبوده است ، و من پیشنهاد می کنم این رنج را به عنوان پرداختی نه برای "
ACA (کودکان بزرگسال الکلی) - می توانید زندگی کنید
بزرگ شدن در خانواده ای ناکارآمد بر ویژگی های روانی فرد تأثیر می گذارد. افراد ویژگی های شخصیتی را ایجاد می کنند که مانع از سازگاری در جامعه و خودشناسی می شود. کودکان بزرگسال الکلی با مشکلات روانی زیادی روبرو هستند ، زیرا نمی دانند چگونه:
مادر لازم نیست: یادداشت برای کودکان بزرگسال
جدایی یک فرآیند یک طرفه نیست ، اما ما اغلب در مورد والدینی که آماده نیستند ، نمی توانند ، نگه دارند ، رها نمی کنند ، زیاد صحبت می کنیم. درباره مادرانی که با ترس از تنهایی و بیهوده بودن به هم گره می زنند و دنیای آنها حول محور کودکان است. ما عادت کرده ایم که والدین مسئولیت زیادی در قبال کیفیت زندگی فرزندان خود دارند.
چگونه ترس دوران کودکی از مادر بر روابط زنان بزرگسال با مردان تأثیر می گذارد
برخی از افراد در بدو تولد از داشتن افکار ، احساسات و خواسته های خود محروم می شوند. حق خود بودن را سلب کرد. همه تصمیمات مربوط به کودک توسط مادر گرفته می شود. و حتی هنگامی که "کودک" از نظر جسمی برای مدت طولانی بزرگ شده است ، برای مادر او کوچک ، احمق و ناتوان از تصمیم گیری مستقل باقی می ماند.
بزرگسال بودن در کنار درد دوران کودکی
شرایطی در زندگی وجود دارد که کودک باید احساس درد جسمی کند. و اگر علت ایجاد آن از یک محیط خصمانه ناشی می شود ، واکنش والدین معمولی ساده و قابل درک است - برای محافظت از کودک. و اگر این درد "قانونی" شود - به عنوان مثال ، اقدامات پزشکی و دستکاری؟ برای یک کودک کوچک و برای کل بدن ، هیچ تفاوت اساسی وجود ندارد.