پروتکل خودیاری FZM: دستورالعمل های کار با افکار خودکار

فهرست مطالب:

تصویری: پروتکل خودیاری FZM: دستورالعمل های کار با افکار خودکار

تصویری: پروتکل خودیاری FZM: دستورالعمل های کار با افکار خودکار
تصویری: خودشناسی خودیاری عقل مداری - 1 2024, ممکن است
پروتکل خودیاری FZM: دستورالعمل های کار با افکار خودکار
پروتکل خودیاری FZM: دستورالعمل های کار با افکار خودکار
Anonim

روانشناس ، درمانگر رفتاری شناختی

شهر تاشکند (ازبکستان)

مقاله با نویسندگی مشترک انجام شد

درمانگر رفتاری شناختی:

یاکوولوا ایرینا ویکتوروونا

یکی از ابزارهای اصلی در روان درمانی شناختی-رفتاری پروتکل است "فرم ثبت افکار" (FZM) … نسخه قبلی این فرم توسط آرون بک توسعه داده شد (بک و همکاران ، 1979). این یک روش م effectiveثر برای پاسخ به افکار خودکار است.

کار مداوم با فرم به شما امکان می دهد:

  1. شناسایی و ساختار اطلاعات در مورد افکار و واکنش های خودکار.
  2. افکار را برای مفید بودن و واقع گرایی ارزیابی کنید.
  3. پاسخ های تطبیقی به افکار ناکارآمد ایجاد کنید.
  4. شناسایی و ساختار اطلاعات در مورد افکار و واکنش های خودکار.
  5. افکار را برای مفید بودن و واقع گرایی ارزیابی کنید.
  6. پاسخ های تطبیقی به افکار ناکارآمد ایجاد کنید.

چنین کاری به تغییر درک شرایطی که باعث ناراحتی مشتریان می شود و وضعیت آنها را بهبود می بخشد ، کمک می کند. استفاده از فرم برای کار مستقل در بین جلسات باعث می شود که درمان با موفقیت بیشتری انجام شود.

با استفاده منظم از فرم ، مهارت پاسخ عملکردی به تفکر ناکارآمد شکل می گیرد ، که به مراجعان کمک می کند تا پس از اتمام درمان به طور م withثرتری با مشکلات کنار بیایند.

آمادگی اولیه برای کار با پروتکل

قبل از شروع به کار با فرم ، باید نحوه عملکرد مدل شناختی و اهمیت شناسایی و ارزیابی افکار خودکار را درک کرد.

در درمان ، پروتکل به صورت متوالی معرفی می شود: در مرحله اول ، مشتریان یاد می گیرند که سه ستون اول و در مرحله دوم ، دو ستون بعدی را پر کنند.

درمانگر: "امروز می خواهم یک ابزار مفید را به شما معرفی کنم که به شما کمک می کند تا به طور م withثر با افکار خودکار کار کنید. این فرم FZM (فرم ثبت افکار) نامیده می شود. با کمک آن ، شما قادر خواهید بود افکار را که شما را ناراحت می کند از هم جدا کرده و پاسخهای سازگارانه ای برای آنها ایجاد کنید. ما آن را در دو مرحله تجزیه می کنیم. ابتدا نحوه پر کردن سه ستون اول و سپس دو ستون بعدی را یاد می گیریم. موافقید؟"

مشتری: "بله ایده خوبی است".

درمانگر: "این یک تکنیک موثر است ، اما برای تسلط بر آن ، باید تمرین کنید - ممکن است اشتباهاتی رخ دهد ، که در ابتدا همه آنها را تجربه کرده اند. با هم خواهیم فهمید که چه چیزی برای شما مفید نبوده است ، و دفعه بعد بهتر می شود."

برای افزایش احتمال استفاده مشتری از فرم ، من دلیل استفاده از آن را ارائه می دهم ، اثربخشی روش را نشان می دهم و با آن فرم را تکمیل می کنم.

سه ستون اول را پر کنید

کار با پروتکل با پر کردن سه ستون اول آغاز می شود. در فرایند یادگیری ، ابتدا ستون های اول و سوم را پر می کنیم و دوم ، با افکار خودکار ، آخرین را پر می کنیم. این کار به این منظور انجام می شود که مشتری آگاه باشد که افکار او هستند که بر واکنش های او در شرایط خاص تأثیر می گذارند. در آینده ، ستون ها را می توان به هر ترتیب پر کرد.

Image
Image

برای پر کردن سه ستون اول ، باید یاد بگیرید که چگونه افکار خودکار را شناسایی کرده و مفاهیمی مانند: موقعیت ، احساسات ، فیزیولوژی و رفتار را به وضوح تشخیص دهید.

ستون اول وضعیت

(رویداد ماشه شلیک)

در ستون اول ، مشتری وضعیتی را یادداشت می کند که پس از آن روحیه او بدتر شد. یک وضعیت بیان یک واقعیت ساده است ، نه ارزیابی.

یک موقعیت می تواند یک رویداد واقعی باشد که قبلاً اتفاق افتاده یا در آینده انتظار می رود. همچنین می تواند واکنش های احساسی ، احساسات بدنی ، رفتار ، بازتاب ها ، تصاویر یا خاطرات باشد.

جدول نمونه هایی از شرایط مختلف را نشان می دهد.

Image
Image

مهم است که نه تنها خود وضعیت مشکل ، بلکه لحظه ای که مشتریان احساس ناراحتی احساسی می کنند ، تعیین شود: قبل از موقعیت ، مستقیماً در خود موقعیت یا پس از آن. بنابراین اثر درمانی م moreثرتر خواهد بود.

درمانگر: "در ستون اول ، وضعیتی را که وضعیت شما بدتر شده است می نویسیم. آخرین باری را که روحیه شما تغییر کرد به خاطر دارید؟"

مشتری: "بعد از ظهر دیروز ، وقتی با دختری آشنا شدم که مدتهاست او را دوست دارم و نمی توانم نزد او بروم و او را بشناسم."

درمانگر: "روحیه بلافاصله پس از جلسه بدتر شد یا بعداً وقتی این رویداد را به خاطر آوردید؟"

صبور: "همین که او را دیدم."

درمانگر: "سپس در ستون اول ، تاریخ و موقعیت را بنویسید:" دختری را در خیابان دیدم و می خواستم با او ملاقات کنم."

مشتری: (می نویسد).

ستون سوم. واکنش ها:

احساسات ، فیزیولوژی و رفتار

در ستون سوم ، مراجع پاسخ های احساسی ، جسمی و رفتاری خود را به AM های ناکارآمد ثبت می کند. برای سهولت در تشخیص احساسات مشتریان ، می توانند از جدولی استفاده کنند که در آن احساسات منفی رایج ذکر شده است.

Image
Image

هنگامی که مشتری احساسات خود را نام می برد ، از شما می خواهم که شدت تجلی این احساسات را به صورت درصد تعیین کنید - به این ترتیب درک این که آیا لازم است وضعیت را با جزئیات بیشتر مطالعه کنم ، برایم آسان تر است. موقعیت هایی با قدرت تجلی عاطفی بالا نیاز به توجه دارند.

درمانگر: "در ستون سوم ، ما احساسی را که در این شرایط تجربه کرده اید یادداشت می کنیم. وقتی می خواستی نزد دختر بروی و او را ملاقات کنی ، چه احساسی داشتی؟"

مشتری: "احساس می کردم اگر او امتناع کند چقدر وحشتناک خواهد بود."

درمانگر: "اینها افکار مهمی هستند و ما قطعاً از آنها قدردانی خواهیم کرد. بیایید ببینیم تفاوت بین افکار و احساسات چیست."

مشتری: "بیا".

درمانگر: "احساسات احساسات و تجربیات شما هستند که می توانند در یک کلمه خلاصه شوند: شادی ، عصبانیت ، عصبانیت ، ترس و دیگران. افکار ایده هایی هستند که در قالب کلمات ، تصاویر و بازنمایی ها در ذهن شما ظاهر می شوند. این را می فهمی؟"

مشتری: "بله ، حالا من بهتر می فهمم."

درمانگر: "پس در آن لحظه چه احساسی داشتی؟"

مشتری: "من خیلی مضطرب شدم."

درمانگر: وی تصریح کرد: بدترین اضطرابی که تا به حال تجربه کرده اید 100 درصد است و زمانی که احساس آرامش می کنید صفر درصد است. سعی کنید در مقیاس 0 تا 100 درصد امتیاز دهید ، چقدر مضطرب بودید؟"

مشتری: "بسیار نگران کننده - احتمالاً 70 درصد."

درمانگر: "آن را بنویسید."

مشتری: (می نویسد).

درمانگر: "آیا می توانید احساسات خود را در آن لحظه در بدن به یاد بیاورید؟"

مشتری: "بله ، بدنم دچار تنش شد ، دستانم شروع به لرزیدن کرد و قلبم شروع به تپش سریع تر کرد."

درمانگر: "رفتار شما در این شرایط چگونه تغییر کرده است؟"

مشتری: چشمانم را انداختم ، قدم هایم را سریع کردم و از کنار آن گذشتم. »

درمانگر: "بیایید این را در ستون سوم قرار دهیم."

برای مراجعه کنندگان با سطح اضطراب بالا مفید است که از موقعیت هایی که باعث ترس می شود اجتناب نکنند ، اما بیشتر آنها را ملاقات کرده و از لحاظ رفتاری پیش بینی های خود را در عمل آزمایش کنند.

ستون دوم. افکار خودکار (AM)

در ستون دوم ، مشتری افکار خودکار خود را یادداشت می کند. این کار را می توان به دو صورت انجام داد - یا کلماتی را که به ذهنتان می رسد بنویسید ، یا ایده های خود را در قالب تصاویر توصیف کنید. افکار خودکار ارزیابی شخصی رویدادها ، دیدگاهها و باورهای مختلف ، الزامات خود ، جهان و سایر افراد است.

Image
Image

اگر اولین AM درست است ، ارزیابی این فکر وضعیت مشتری را بهبود نمی بخشد. در این مورد ، لازم است ارزش AM را شناسایی کنید ، که در پشت آن اعتقادات میانی و عمیق وی "پنهان" است ، کاری که با آن ناراحتی مشتری را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد. برای شناسایی چنین باورهایی از تکنیک فلش در حال سقوط استفاده می شود.

درمانگر: "در ستون دوم ، ما افکاری را که باعث اضطراب شما شده است می نویسیم. وقتی می خواستی با دختری ملاقات کنی چه فکری کردی؟"

مشتری: "اگر او امتناع کند چه؟"

درمانگر: "و اگر اندیشه خود را از بازجویی به تأیید مجدد تغییر دهید ، چگونه به نظر می رسد؟"

مشتری: "من فکر کردم او ممکن است از من امتناع کند."

درمانگر: "فرض کنید او از شما امتناع می کند ، این چه معنایی برای شما دارد؟"

مشتری: "وحشتناک خواهد بود."

درمانگر: "این واقعاً ناامید کننده است ، اما چه چیزی در آن وحشتناک است؟"

مشتری: "اگر او از من امتناع کند ، من خودم را یک شکست خورده می دانم."

درمانگر: "بنابراین ، شما فکر کردید ،" اگر دختری از ملاقات من امتناع می کند ، من یک شکست خورده هستم "، و این فکر منجر به اضطراب شد. اگر ما صد در صد اطمینان مطلق به صحت یک فکر می دهیم ، پس چقدر به واقع گرایی آن اعتقاد دارید؟"

صبور: "من تقریبا هیچ شکی ندارم - حدود 90 درصد."

اگر مشتری افکار یا افکار کاملاً فرموله شده (تلگرافی) را در قالب یک سوال مطرح نمی کند ، باید چنین افکار را به صورت کاملاً تأیید مجدد تنظیم کرده و سپس آنها را ارزیابی کرد.

جدول نمونه هایی از نحوه تفسیر افکار بازجویی و تلگرافی را در گزاره ها ارائه می دهد:

Image
Image

پس از شناسایی AM ، لازم است تعیین شود که این فکر متعلق به چه نوع تحریف های شناختی است. این مرحله به کاهش سریعتر ناراحتی مشتری در مرحله تشخیص AM کمک می کند.

شناسایی سوگیری های شناختی

خطاهای شناختی - این یک الگوی تکراری "تله" از تفکر است که با تفسیر مخدوش از واقعیت مرتبط است. آنها آنقدر طبیعی هستند که ما از حضور آنها آگاه نیستیم و اغلب باعث افزایش اضطراب و افسردگی می شوند.

من مشتریان را با لیستی از سوگیری های شناختی آشنا می کنم تا آنها بتوانند به تنهایی آنها را شناسایی کنند تا افکار خودکار از نظر اعتبار و مفید بودن به طور م checkedثرتری بررسی شوند.

Image
Image

درمانگر: "حالا بیایید سعی کنیم تعریف کنیم که فکر شما می تواند به چه نوع سوگیری های شناختی نسبت داده شود؟"

مشتری: "بازنده به احتمال زیاد یک برچسب است ، بنابراین فکر من را می توان به خطای شناختی" برچسب زدن "نسبت داد."

من به مشتریان پیشنهاد می کنم لیستی از سوگیری های شناختی را در دست داشته باشند و هر بار که افکار خودکار را تشخیص می دهند به آن مراجعه کنند. این به آنها کمک می کند تا مطمئن شوند افکارشان تحریف شده و از آنها فاصله می گیرند.

نتیجه پر شدن سه ستون اول

Image
Image

ما صحت پر کردن سه ستون اول را بررسی می کنیم

بلافاصله در طول جلسه ، بررسی می کنم که آیا مشتری می تواند سه ستون اول را به تنهایی پر کند یا خیر. و در صورت بروز مشکلات ، ما با هم تمرین می کنیم تا زمانی که او یاد بگیرد آنها را پر کند.

درمانگر: بیایید وضعیت دیگری را در فرم قرار دهیم که باعث ناراحتی شما در هفته گذشته شد."

مشتری: "من با پدرم تماس گرفتم و بسیار ناراحت شدم."

درمانگر: "سعی کنید آن لحظه را دوباره به خاطر بسپارید. به پدرت زنگ زدی و ناراحت شدی. اونوقت چی فکر کردی؟ "

مشتری: "حتی پدرم به من علاقه ای ندارد. هیچکس به من نیاز ندارد".

تکالیف شماره 1

وقتی متقاعد شدیم که مشتری می تواند سه ستون اول را پر کند ، پیشنهاد می کنیم که این کار را به تنهایی در خانه ادامه دهد.

درمانگر: "به عنوان یک تکلیف ، پیشنهاد می کنم چندین ستون اول FZM را چندین بار پر کنید."

مشتری: "خوب ، من سعی می کنم."

درمانگر: "یک توضیح کوچک: ستون ها را می توان به هر ترتیب پر کرد. به عنوان مثال ، نوشتن یک احساس ناخوشایند ، و فقط پس از آن ، برای شما آسان تر خواهد بود. علاوه بر این ، اولین باری که ممکن است چیزی پیش نیاید - این طبیعی است. با گذشت زمان ، شما به راحتی این کار را یاد خواهید گرفت. سعی کنید هر روز در طول هفته یک موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید. "

وظایف خانگی - بخش جدایی ناپذیر درمان اجرای منظم آنها به شما امکان می دهد به سرعت به نتایج مثبت برسید. با توضیح مزایای تکلیف و بحث در مورد مشکلات احتمالی در انجام آن ، احتمال اینکه مشتری بخواهد وظایف خود را انجام دهد افزایش می یابد.

ستون چهارم. پاسخ تطبیقی

پس از شناسایی یک فکر خودکار مهم و واکنش مشتری به این فکر ، لازم است با استفاده از س questionsالات سقراطی ، قابلیت اطمینان آن را آزمایش کرده و سپس یک پاسخ تطبیقی ایجاد کنیم ، که در ستون چهارم وارد می کنیم.

درمانگر: "بنابراین وقتی می خواستید با دختری ملاقات کنید ، فکر می کردید:" اگر او از من امتناع کند ، من یک شکست خورده هستم. " شما 90 درصد به صحت این اندیشه متقاعد شده اید و این نگرانی زیادی برای شما ایجاد می کند."

مشتری: "بله درست است."

درمانگر: "به یاد دارید که ما آخرین بار با شما در مورد چه چیزی صحبت کردیم؟ افکار خودکار ممکن است درست باشند یا نباشند. و حتی اگر درست به نظر برسند ، ما اغلب از آنها نتیجه گیری های تحریف شده می گیریم. بیایید بررسی کنیم که چقدر فکر شما درست است؟ برای انجام این کار ، از سوالات موجود در لیست استفاده می کنیم."

من به مشتریان توضیح می دهم که هر س questionالی در لیست برای ارزیابی افکار خودکار مختلف مناسب نیست. همچنین ، استفاده از همه سوالات زمان و تلاش زیادی را می طلبد. بنابراین ، لازم نیست به همه س questionsالات ذکر شده در یک دنباله منطقی پاسخ دهید.

Image
Image

گروه اول س Questالات مربوط به شواهد و توضیحات جایگزین به ما این امکان را می دهد که حقایق موافق و مخالف AM را شناسایی کرده و سپس توضیحی واقع بینانه تر برای آنچه رخ داده است بیابیم.

Image
Image

گروه دوم. س Questالات مربوط به "decatastrophization" به تفکر گسترده تر و مشاهده سناریوهای مختلف برای توسعه رویدادها کمک می کند. درک کنید که بدترین ترس بعید به نظر می رسد و حتی اگر بدترین اتفاق بیفتد ، آنها می توانند با آن کنار بیایند.

Image
Image

گروه سوم. س Questالات مربوط به عواقب به شما این امکان را می دهد که ببینید اعتقاد به AM منجر به چه عواقبی می شود و هنگام تغییر تفکر واکنش ها چگونه تغییر می کند. "فاصله" به شما کمک می کند تا دید خود را نسبت به وضعیت وسیع تر کنید ، از بیرون به مشکل نگاه کنید و از آن فاصله بگیرید.

Image
Image

پس از پاسخ به سوالات سقراطی ، من از مشتری دعوت می کنم تا پاسخی تطبیقی به AM خود ارائه دهد و میزان اطمینان از پاسخ را از 0 تا 100 assess ارزیابی کند. سپس پاسخ دریافتی را در ستون چهارم وارد می کنیم.

درمانگر: "حالا بیایید سعی کنیم واقع بینانه ترین و مفیدترین پاسخ به فکر شما را تدوین کنیم. چه نتیجه ای برای خودتان گرفته اید؟"

مشتری: "من متوجه شدم که دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک دختر می تواند امتناع کند. امتناع او به این معنا نیست که من یک شکست خورده هستم. این واقعیت که من بازیگری می کنم نشان می دهد که من یک فرد قوی و با اعتماد به نفس هستم."

درمانگر: "آفرین! چقدر از پاسخ جدید 0 تا 100 convinced متقاعد شده اید؟"

مشتری: من تقریبا هیچ شکی ندارم ، من 90 درصد معتقدم."

درمانگر: " پاسخ خود را در ستون چهارم بنویسید و درصد را در کنار آن بنویسید."

مشتری: (می نویسد).

درمانگر: "خوب ، اکنون بیایید با هم یک کارت مقابله تشکیل دهیم که شما را به یاد نتیجه ای که امروز در کار ما گرفته اید ، بیاندازد."

Image
Image

من مشتریان را تشویق می کنم که هر روز صبح و در طول روز یادداشت های درمانی را در صورت نیاز دوباره بخوانند. تکرار منظم می تواند به تغییر مsetثرتر ذهنیت عادی شما نسبت به خواندن یادداشت ها در مواقع ناراحتی عاطفی ، به یک روش مفیدتر و واقع بینانه کمک کند.

ستون پنجم. نتیجه

هنگامی که کار اصلی انجام شد ، به مرحله نهایی می رویم ، که در آن وضعیت عاطفی مراجعه کننده و میزان محکومیت وی را در AM قبلی ارزیابی می کنیم. سپس می پرسیم که او دوست دارد در این شرایط چگونه عمل کند و پاسخ های او را در ستون پنجم وارد می کنیم.

پاسخ های مشتری در این ستون نشان می دهد که کار درمانی چقدر برای او مفید بوده است.

درمانگر: "حالا بیایید ستون پنجم آخر را پر کنیم. اکنون چقدر به فکر خودکار خود اعتقاد دارید و چه احساسی دارید؟"

مشتری: من 10 درصد را باور دارم و دیگر نگران نیستم."

درمانگر: "تمایل دارید چه کار کنید؟"

مشتری: "دفعه بعد که با این دختر ملاقات می کنم ، می روم و او را ملاقات می کنم."

درمانگر: "شگفت انگیز! اجازه دهید این اطلاعات را در ستون پنجم بنویسیم و درجه شدت را در کنار آن نشان دهیم. این به ما کمک می کند تا نتیجه کار خود را ببینیم."

این مهم است که درک کنیم همه افکار منفی ممکن است فوراً ناپدید نشوند. اگر کار با فرم تا 10 درصد کمک کند ، این نتیجه خوبی است.

پروتکل FZM را به طور کامل تکمیل کرد

Image
Image

تکالیف شماره 2

پس از اینکه نحوه پر کردن فرم را با هم آموختیم ، به مشتریان دستور می دهم که سعی کنند فرم را به تنهایی پر کنند. من توجه آنها را به این واقعیت جلب می کنم که حتی اگر چیزی به نتیجه نرسد ، باز هم مفید است و به جمع آوری اطلاعات مهم برای کارهای بعدی کمک می کند.

درمانگر: "امروز کار ما با فرم مفید بود - شدت اضطراب از 70 به 20 dropped کاهش یافت. آیا فکر می کنید FZM می تواند در آینده به شما کمک کند؟"

مشتری: "بله ، من در این مورد مطمئن هستم."

درمانگر: "می دانید ، وقتی روحیه من بدتر می شود ، می نشینم تا خودم فرم را پر کنم. به من کمک می کند احساس بهتری داشته باشم. چگونه این ایده را دوست دارید ، به عنوان یک تکلیف که سعی می کنید خودتان فرم را پر کنید؟"

مشتری: "ایده خوبی است ، البته سعی می کنم."

درمانگر: "احتمال اینکه این کار را از 0 تا 100 درصد انجام دهید چقدر است؟"

مشتری: "به احتمال زیاد من می خواهم. 90 درصد کاری که من انجام خواهم داد."

درمانگر: " اگر بتوانید FZM را به طور کامل پر کنید - عالی خواهد بود! اما اگر در روند کار با مشکل روبرو هستید ، اشکالی ندارد. در جلسه بعدی ما در مورد آنچه برای شما مفید نبود بحث خواهیم کرد."

سیگنال این که زمان پر کردن فرم فرا رسیده است بدتر شدن حال و هوای مشتری است. بنابراین ، در پایان جلسه ، ما یک کارت مقابله تشکیل می دهیم که این موضوع را به او یادآوری می کند.

Image
Image

با وجود همه مفید بودن تکنیک ها و فرم های CBT ، اکثر مشتریان مرحله ای را طی می کنند که پر کردن فرم ها نتیجه مورد انتظار را به همراه ندارد. بنابراین ، مهم است که به آنها توضیح دهیم که مشکلات همیشه چیز جدیدی به ما می آموزند. این به مشتریان کمک می کند تا از افکار منفی در مورد توانایی ها ، شکل و درمان خود اجتناب کنند.

نتیجه

کار با پروتکل FPM به مشتریان امکان می دهد تا افکار خودکار خود را به طور مستقل ارزیابی کرده و پاسخ های منطقی به آنها ارائه دهند ، این به آنها کمک می کند احساس بهتری داشته باشند. با استفاده طولانی مدت ، فرم به نوعی مربی برای تفکر تبدیل می شود - مشتریان شروع به تفکر گسترده تر ، منطقی تر و واقع بینانه تر می کنند و زندگی آنها از نظر کیفی به سمت بهتر تغییر می کند.

کتابشناسی - فهرست کتب:

  1. بک جودیت. درمان شناختی: راهنمای کامل: در. از انگلیسی - M: OOO "ID Williams"، 2006. - 400 ثانیه: بیمار. - موازی. تیتر انگلیسی
  2. بک جودیت. درمان شناختی رفتاری: از مبانی تا جهت. - SPb.: پیتر ، 2018.- 416 ثانیه: بیمار. - (مجموعه "کارشناسی ارشد روانشناسی")

توصیه شده: