Roksolana - "مروارید" اسلاوها

تصویری: Roksolana - "مروارید" اسلاوها

تصویری: Roksolana -
تصویری: 2020 خانمها تابستان کره ای مد سبز سیاه و سفید لباس سکسی لباس کوتاه آستین کوتاه گردن Slim Mini لباس 2024, ممکن است
Roksolana - "مروارید" اسلاوها
Roksolana - "مروارید" اسلاوها
Anonim

از برده ها تا ملکه ها!

زندگی نستیا لیسوفسکایا مانند یک افسانه فوق العاده است: یک دختر 13 ساله از روهاتین در منطقه ایوانو-فرانکفسک ، دختر یک کشیش فقیر محلی گابریل لیسوفسکی ، در سال 1518 ربوده شد و به بردگی فروخته شد.

دختر می فهمد چه چیزی در انتظار است … سرنوشت برده ای که وظیفه اش جلب رضایت اربابان است. نستیا به حرمسرای سلطان سلیمان اول جوان می افتد که به تازگی بر تخت پادشاهی نشسته است. در آنجا به الکساندرا آناستازیا لیسوفسکا = "شاد" می گویند.

سلطان عاشقانه عاشق می شود. به زودی ، زن جوان مقام رسمی "اولین همسر سلطان" (حسکی سلطان) را دریافت می کند و به مرور زمان فرمانروای سلیمان می شود ، که در آن عظمت امپراتوری به اوج خود رسید.

الکساندرا آناستازیا لیسوفسکا نامه های ملایم با سلطان مبادله کرد. روکسولانا: «سلطان من ، چه درد بی حد و حصر جدایی! نجاتم بده ، بدبخت ، و نامه های زیبایت را به تأخیر نینداز. از جهان!"

او در مقام 53 نفر در این ایالت در سن 53 سالگی درگذشت و احترام و عشق سلطان را احاطه کرده بود ، که بی نهایت غمگین بود و حافظه او را جاودانه کرد. به دستور سلیمان ، مقبره ای فوق العاده در پایتخت ساخته شد. برای کسی که ، به گفته معاصران ، "بسیار زیبا بود تا زیبا". تصویری که پرتره اش در سال 1555 توسط تیتیان بزرگ با نام "La Sultana Rossa" - "sultana -Rusinka" یا "sultana متولد روسیه" نقاشی شد.

آیا این یک معجزه در تاریخ است یا تصادفی از شرایط "ستاره" ، ویژگی های شخصی و تمایل جامعه برای تغییر؟

چه حاکمان بزرگ دیگری می شناسید؟

خشم الکساندرا آناستازیا لیسوفسکا

(روایت از طرف قهرمان)

نام من روکسولانا است - الکساندرا آناستازیا لیسوفسکا - فرمانروای بزرگ امپراتوری عثمانی. معاصران هم مرا تحسین می کنند و هم به من اهانت می کنند. عادت کردم راحت کار کنم اما چیزهای جدی در زندگی وجود دارد که محافظت از آنها مهم است. در غیر این صورت ، زندگی ، خانواده ، کشور آسیب می بیند. …

سپس احساس خشم به نجات می رسد. من بنفش می شوم ، صورت و گردنم با لکه های زرشکی پوشانده شده است. صدا شبیه غرش شیر زن عصبانی است. چشمها گشاد می شوند و به طرز وحشیانه ای می چرخند. من واضح و واضح اشاره می کنم. اطرافیان می فهمند که بهتر است دوری کنید ، در غیر این صورت من به شما آسیب می رسانم. …

در مقابل آنها ، مردم یک قطار رشته ای را می بینند. تراکتور دود را بیرون می زند و با بخار کامل پرواز می کند. خدای نکرده سر راه این ترکیب نباشیم. این "وسیله نقلیه" وظایف زیر را انجام می دهد: حمل ، تحویل ، دریافت. به هر حال ، نیروهای داخلی زیادی وجود دارد ، قدرت ، که به مقابله با سرعت سریع زندگی با تکنولوژی بالا کمک می کند.

آیا می دانید الکساندرا آناستازیا لیسوفسکا درباره چه وضعیتی صحبت می کند؟