2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
احتمالاً بیش از یک بار شنیده اید که دوست داشتن خود بسیار مهم و ضروری است … و شاید با خود فکر کرده باشید - عشق برای خودت چیست؟ چرا باید خودتان را دوست داشته باشید؟ خوب ، یا حداقل مثل خودتان…. خودت را قبول کن…. با خود خوب رفتار کنید؟ ممکن است پاسخ های زیادی وجود داشته باشد ، اما اول از همه ، برای خود ، برای عزیزانتان ، برای فرزندانتان ضروری و مهم است.
عشق به خود نقطه شروع برای حل هر مشکلی است. این چیزی است که هر رابطه هماهنگ بر اساس آن بنا شده است. این چیزی است که به شما امکان می دهد از زندگی 100 enjoy لذت ببرید ، بهترین را برای خود انتخاب کنید و تصمیمات درست بگیرید. همه شادی ها ، موفقیت ها ، شکست ها ، تمام زندگی ما بر اساس آن بنا شده است ، گویی در حال ساختن یک ساختمان چند طبقه روی یک پایه محکم هستیم …
همه ما برای عشق تلاش می کنیم ، به دنبال آن هستیم ، به آن نیاز داریم. ما به دنبال کسی هستیم که ما را دوست داشته باشد و ما را خوشحال کند … و در این مسابقه بی پایان برای خوشبختی ، گاهی مهمترین چیز را فراموش می کنیم - این که ما خودمان زندگی خودمان را ایجاد می کنیم ، ما خودمان نگرش افراد اطراف را شکل می دهیم ما به خودمان! و اگر ما خودمان را دوست نداشته باشیم و قدر خود را ندانیم - اطرافیان ما ، اقوام ، جهان به ما عشق نمی دهد … ☹️
آنها همانطور که با خودمان رفتار می کنیم با ما رفتار خواهند کرد. مکانیزم های نمایشی به این شکل عمل می کنند. برای تغییر نگرش جهان و دیگران ، مهم است که خود را بپذیرید و دوست داشته باشید ، منحصر به فرد بودن خود را ببینید و برای خود ارزشمندترین و عزیزترین فرد شوید!
در اینجا نشانگرهای اصلی وجود دارد که نشان می دهد مشکلاتی در عشق برای خود وجود دارد:
هیچ درکی از آنچه از زندگی می خواهید وجود ندارد ، این شادی را به ارمغان نمی آورد
اغلب احساس غم و خستگی ، گیر افتادن در افسردگی ، ترس ، خلق و خوی بد
غفلت از علایق ، سرگرمی ها و برنامه های خود به خاطر دیگران
نه اعتماد به نفس و نه اعتماد به نفس
احساس کنترل دائمی و هیچ اجازه ای برای استراحت
ناراحت کننده بودن ترسناک است ، ترس از نشان دادن احساسات خود ، ترس از اینکه مورد قبول شما واقع نشود
وظیفه اصلی این است که بفهمیم عشق به خود را می توان توسعه داد! از ظاهر شدن خودخواه نترسید. خودخواهی ناشی از فقدان عشق است ، در حالی که شما تنها زمانی می توانید خود را دوست داشته باشید که در حالت فراوانی قرار دارید.
تولد این معجزه - عشق به خودتان با عشق والدین ما به ما آغاز می شود … آنها چگونه با کودک رفتار می کنند - به عنوان یک ارزش ، شخصیت یا به عنوان یک بازنده ، ناچیز؟ از این گذشته ، والدین اغلب ، کاملاً ناخودآگاه ، زخم های روانی به ما وارد می کنند ، که با گذشت زمان ما آنها را بر روی شرکای خود و روابطمان نشان می دهیم.
اما ما به عنوان بچه ها به این دنیا آمدیم - خالص ، باز ، محبت ، اعتماد ، خوشحال. فرد بزرگ می شود ، اما کودک در داخل می ماند. با گذشت زمان ، لایه هایی از رابطه ما با جهان بر روی این اولین لایه تمیز رشد می کند. این تمام داستان دوران کودکی ماست. ممکن است درد ، صدمه ، صدمه و ترس ما وجود داشته باشد. ما کل سناریوی زندگی را تا 7 سالگی می نویسیم.
قبل از اینکه روح ما به این جهان بیاید ، برای خود برنامه ریزی کرد که کارهای خاصی را انجام دهد ، درس بگذراند ، بدهی ها را تقسیم کند. بر این اساس ، ما محیط ، والدین و حتی خانواده خود را انتخاب کرده ایم. در کودکی ، ما این طرح را به صورت مینیاتوری تجسم کردیم ، به عنوان آمادگی برای زندگی آینده. ما سناریوی خاصی را طراحی کرده ایم که در تمام زندگی ما بارها و بارها پخش می شود ، مانند یک رکورد تا زمانی که متوجه نشویم ، الگوها را نمی بینیم ، نمی خواهیم از این حلقه خارج شویم. اما چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟
اول ، ما باید با فرزند داخلی خود ارتباط برقرار کنیم. او به ما خواهد آموخت که شاد و خودجوش باشیم. این بخشی از شخصیت ما است که نیاز به حمایت ، حمایت و تشویق ما دارد. ما باید والدین مراقبت کننده و حامی خود باشیم ، آنچه را که همیشه می خواستیم از والدین خود دریافت کنیم برای خودمان بگوییم و انجام دهیم ، بنابراین کمبودهای دوران کودکی را جبران می کنیم - توجه ، کلمات محبت آمیز ، حمایت ، به خودمان حس امنیت و اهمیت
لوئیز هی ، نویسنده کتاب بدن خود را شفا دهید ، توصیه می کند: "با سوالات ساده شروع کنید: چه کاری می توانم انجام دهم تا شما را خوشحال کند؟ امروز چه می خواهید؟ به عنوان مثال ، می توان به کودک گفت: "من می خواهم دویدم" ، و او پاسخ می دهد: "بیایید به ساحل بدویم." قطعاً ارتباطات بهبود خواهد یافت. پشتکار نشان دهید. اگر موفق شدید ، سعی کنید چندین بار در روز با فرزند خود تماس بگیرید ، خواهید دید که زندگی بسیار بهتر است."
doing این کار را هر روز به مدت یک ماه شروع کنید - و ببینید چه اتفاقی می افتد:
this-اینگونه است که با خود ارتباط برقرار می کنیم ، یاد می گیریم که دوباره خود را دوست داشته باشیم ، به منابع شخصی دسترسی پیدا می کنیم (گشودگی به احساسات ، بازیگوشی ، بیان گرایی ، اعتماد به نفس ، نبوغ ، کنجکاوی ، عشق بی قید و شرط)
how-اینگونه است که تاریخ دوران کودکی شما با زندگی در احساسات دلپذیر جدید و پر کردن کودک درونی با آنها بازنویسی می شود
🧸- اینگونه است که "والدین درونی" در خود رشد می کند
energy-اینگونه است که انرژی قدیمی ترک می کند ، هر چیزی که مانع از خودمان می شود ، مانع تجلی روح ما می شود. در عوض ، ما با انرژی جدیدی پر شده ایم که برای حمایت از آن نیاز داریم و آن را باز کرده ، درمان می کنیم.
-اینگونه است که ما قدرت لازم را برای مرحله جدیدی در زندگی داریم
ولی!!! ما همه اینها را با دقت ، با دقت و مراقبت از خود انجام می دهیم. از این گذشته ، ما نمی خواهیم بیشتر به خود آسیب برسانیم ، بلکه می خواهیم یاد بگیریم که خودمان را همانطور که هستیم دوست داشته باشیم (البته ، ما حق خودسازی را برای خود محفوظ می داریم) - و خود را کاملاً دوست داشته باشیم: بدن ، ذهن ، سبک ، سرگرمی ها ، شیوه زندگی … توانایی مراقبت از خود ، تحقق رویاهایتان ، انجام آنچه دوست دارید ، احترام گذاشتن به سلیقه و عادات خود.
🌺 خوب ، اگر در بازنویسی سناریوی زندگی به تنهایی با مشکل روبرو هستید ، به شما توصیه می کنم به افراد آموزش دیده - روانشناسان مراجعه کنید ، با کمک آنها می توانید به سرعت تغییرات دلخواه را در زندگی خود ایجاد کنید. و سپس ، من به شما اطمینان می دهم ، شما قادر خواهید بود از فراز و نشیب زندگی روزمره فراتر بروید و با چشمانی گشاده به جهان بنگرید به عنوان هزاران فرصت جدید که از لحظه اولین نفس ما پیش روی همه ما قرار گرفته و همه ما را همراهی می کند. زندگی!
توصیه شده:
دوست یابی با تلفن هوشمند: چگونه در عصر تکنولوژی بر زندگی خود کنترل داشته باشیم
برای اولین بار در تاریخ بشر ، ما به جایی رسیده ایم که خلق دست ما بیش از اراده خود بر وجود ما کنترل دارد. سطح توسعه فناوری امروزه بسیار بیشتر از درک ما از نحوه عملکرد روان ماست. فرهنگ قرن بیست و یکم ما را تشویق می کند که مسئولیت زندگی خود را به هر کسی غیر از خودمان واگذار کنیم.
"حواس فکری. اتصال قطب ها "یا" چگونه شغل خود را دوست داشته باشیم؟ "
وقتی اولین قدم های خود را در روانشناسی عملی برداشتم ، با روانشناسان و روان درمانگران روبرو شدم که با صدای بلند و مداوم در مورد مضرات "تفکر" اظهار می کردند. یکی از بحث های اصلی و قابل توجه مخالفت افکار با احساسات بود. گویی آنها دو قطبی هستند که با صدای بلند بحث می کنند و (مطمئناً
چگونه خود را دوست داشته باشیم و از تمام دنیا متنفر نباشیم
در حال حاضر بسیار محبوب و حتی شیک شده است - همه در تلاش هستند تا بفهمند چگونه درست زندگی کنند و خوشحال شوند. سرزنش در این مورد دشوار است ، زیرا بسیار طبیعی است که یک فرد بخواهد زندگی بهتر و دلپذیرتری داشته باشد و کار روانشناسان و روان درمانگران دقیقاً برای کمک به مراجعه کننده به این هدف است.
چگونه خود را دوست داشته باشیم؟
یکی از خوانندگان فیس بوک من موضوع مشاوره روانشناسان "خود را دوست داشته باش" را مطرح کرد. من فکر می کنم این توصیه یکی از توصیه هایی است که مشتری را عصبانی می کند. زیرا با این امر است که شخص به روانشناس مراجعه می کند ، این تجربه عشق را برای خود ندارد و به احتمال زیاد در اوایل دوران کودکی تجربه عشق از افراد مهم وجود ندارد.
چگونه خود را دوست داشته باشیم؟ چرا خودت را دوست نداری؟
مسائل مربوط به عشق به خود ارتباط مستقیمی با عزت نفس فرد دارد. چگونه یاد بگیریم که دوباره خود را دوست داشته باشیم؟ برای شروع ، شما باید در ناخودآگاه دلیلی را پیدا کنید که بر تضعیف همدردی با "من" درونی شما تأثیر می گذارد - در برهه ای از زندگی شما شروع به تحت فشار قرار دادن خود کردید ، و بسیار مهم است که بفهمید دقیقاً چه زمانی اتفاق افتاد به عنوان یک قاعده ، مردم ابتدا سالهای نوجوانی خود را یاد می کنند ، سپس مدرسه راهنمایی و ابتدایی ، و تنها پس از آن مهد کودک و موقعیتهای