💥 ؛ CHILDFREY ، تنهایی شخصی و هورمون ها. 💥 ؛ چرا من خانواده و کودکان نمی خواهم - پاسخ به پرسش شما در مقاله پیدا خواهید کرد. 💥 ؛ نکات روانشناسی

فهرست مطالب:

💥 ؛ CHILDFREY ، تنهایی شخصی و هورمون ها. 💥 ؛ چرا من خانواده و کودکان نمی خواهم - پاسخ به پرسش شما در مقاله پیدا خواهید کرد. 💥 ؛ نکات روانشناسی
💥 ؛ CHILDFREY ، تنهایی شخصی و هورمون ها. 💥 ؛ چرا من خانواده و کودکان نمی خواهم - پاسخ به پرسش شما در مقاله پیدا خواهید کرد. 💥 ؛ نکات روانشناسی
Anonim

بدون کودک ، تنهایی شخصی و هورمون ها. این مقاله به طور خاص برای کسانی که مایل به درک پدیده "بدون کودک" در فرهنگ مدرن هستند ، برای درک روانشناسی این افراد نوشته شده است. اما مخصوصاً برای خود زنان و مردان محترم بدون کودک! زیرا ، به عنوان یک روانشناس تمرین کننده ، برای من بسیار دردناک است که هم تصورات غلط در مورد خودمان را که برای بسیاری از بچه ها "مشخص است" مشاهده کنم ، و هم عواقبی که در 40+ سالگی بر برخی از آنها غلبه می کند.

بیایید مستقیماً به موضوع بپردازیم: زنان و مردان بدون کودک مردانی هستند که تمایل عمیقاً آگاهانه ای برای بچه دار شدن ندارند. آنها بر آگاهی بالای انتخاب خود در رد فرزندپروری و رفتار جنسیتی (جنسی) تأکید می کنند و به منطقی بودن این موقعیت اشاره می کنند. مانند ، ما خوب فکر کردیم ؛ همه جوانب مثبت و منفی را وزن کرد ؛ همه چیز در نظر گرفته شد ؛ زندگی یکی است و بنابراین چیزی برای خرج کردن پوشک و پاک کردن چرک و مدفوع نوزاد و همه اینها وجود ندارد! از آنجایی که تابوتها تک نفره هستند ، باید وقت داشته باشید که فقط روی خود ، عزیزان خود سرمایه گذاری کنید ، نه نمایندگان جنس مخالف و فرزندان. " به هر حال ، در ادامه منطق خود ، بسیاری از کودکان بدون فرزند نیز اصولاً با نهاد خانواده مخالفند. برخلاف خود "زن و مرد" ، گاهی اوقات - حتی علیه جنسیت ، به عنوان نشانه ای از "حیوانیت".

همه چیز در ظاهر منطقی و زیبا به نظر می رسد. اما نه از نظر روانشناس. روانشناس می داند: رفتار انسان ، علاوه بر مجموعه ای از حوادث بی پایان ، توسط هفت عامل اساسی تعیین می شود:

1. ژنتیک ، یعنی وراثت 2. ویژگی های بارداری و زایمان یک زن. 3. صدمات و بیماریها؛ 4. هورمون ها ؛ 5. آموزش کودکان و نوجوانان (اول از همه ، در خانواده). 6. اجتماعی شدن ، ابتدا در نوجوانی و سپس در محیط اجتماعی بزرگسالان. با توجه به شرایط آن: ارزشهای فرهنگی ، معانی ، سنتها ، هنجارها ، مفاهیم دینی ، ایدئولوژی و غیره).

در عین حال ، نکته هفتم ، با تمام احترام به شعور ما ، فقط "گیلاس روی کیک" ، تزئین روی کیک است و خود کیک نیست. آگاهی ما تنها حدود 10 درصد از افکار و اعمال تقریباً یک درصد از جمعیت جهان را ارائه می دهد. ژنتیک ، وراثت بسیار مهم است ، اما همیشه در چشم است! همه چیز با آن روشن است ، زیرا می توان آن را اصلاح کرد. نازک - چاق ، چاق - لاغر ، ماهیچه ها و استعدادها - برای رشد ، مو - رنگ آمیزی یا برش ، صورت و دندان - بازسازی و غیره. همه سعی می کنند بارداری را راحت کنند ، به طور متوسط همه کودکان برای این مورد. آسیب ها و بیماری ها درمان یا جبران می شوند ، آنها نیز قابل مشاهده هستند. حلقه و حرفه اجتماعی در بزرگسالی را می توان بارها تغییر داد. مانند شریک جنسی ، کشور ، منطقه ، دین ، موقعیت و غیره.

تعیین کننده ترین موارد 4 و 5 است ، زیرا حداکثر تأثیر بلند مدت را بر زندگی و مسیر شخصی افراد حفظ می کند. چگونه در دوران کودکی بزرگ شدیم (با چه کتابها ، مثالها ، دانش ، رویدادها و مهارتها و غیره) ، بیشتر اوقات این گونه خواهیم بود. و هورمونهای جنسی ما از بین می روند ، که بعد از 10-12 سال به طور فعال فعال می شوند و شروع به تعیین جذابیت جنسی ، شجاعت و نشاط ما ، مهارت های ارتباطی و ارتباطی ، آمادگی برای چیزهای جدید ، اهداف و جهت اقدامات ما می کنند ، و غیره. یا برعکس ، ابتدا هورمون ها ، و سپس فرهنگ دوران کودکی ما.در اینجا نادانی بزرگی از مردم در مورد دلایل ظهور چفری ها و تصور غلط بزرگ بدون کودک در مورد خود نهفته است. همراه با برآورد بیش از حد از میزان آگاهی انتخابی و دست کم گرفتن عوامل خانوادگی / کودکی و هورمون ها. علاوه بر این ، به دلایل معتبر: بیشتر اوقات ، به سادگی از روی ناآگاهی.

بنابراین ، من به عنوان یک روانشناس تمرین کننده ، می خواهم این نادانی خودمان و عواملی را که تفکر و رفتار ما را تعیین می کند ، کاهش دهم. برای اینکه گمراهی های توهم یا توهم خود را بدون فرزند گروگان نگیرید.

بیایید با هورمون ها شروع کنیم. هورمونهای جنسی مردانه و زنانه (استروژن ها ، آندروژن ها) از 10-12 سالگی شروع به خودنمایی بیشتر و بیشتر می کنند و نه تنها بدن دختران و پسران بزرگسال ، بلکه رفتار آنها را نیز تغییر می دهند. نه تنها شکل گیری میل مشترک برای برقراری ارتباط با اعضای جنس مخالف ، بلکه آنها را تشویق به فعالیت بیشتر در مسائل ارتباطی می کند. در فاصله 14 تا 20 سال ، فراخوانی هورمون ها باید به اوج خود برسد وقتی فرد دیگر نتواند در برابر آنها مقاومت کند ، مجموعه های مختلف را کنار بگذارد و شروع به ایجاد عشق و روابط صمیمی کند. بدست آوردن آن تجربه مهم ، بدون آن در آینده تشکیل خانواده و تحقق پدر و مادر برای او دشوار خواهد بود.

و در اینجا یک شرایط مهم وجود دارد. برای اینکه همه اینها به درستی کار کند ، طبق الگوهای بیولوژیکی و اجتماعی که در هزاره های مختلف ایجاد شده است ، پسران و دختران ، پسران و دختران باید پنج شرط را رعایت کنند:

  • - تا آنجا که ممکن است وقت خود را در خارج از منزل بگذرانید ، یعنی در معرض نور خورشید باشید.
  • - سعی کنید به اندازه کافی بخوابید ، از جمله خوابیدن قبل از ساعت 10 شب.
  • - خوب غذا بخورید ، با توجه ویژه به حضور رژیم غذایی نه تنها کربوهیدرات ها ، بلکه پروتئین ها و چربی ها ، منشاء حیوانی و گیاهی (از آنجا که تنها همه ضروری ترین مواد معدنی ، عناصر کمیاب و اسیدهای آمینه ، مانند تریپتوفان را تأمین می کنند).
  • - مشغول فعالیت بدنی ، ورزش ، تحریک عضلات با تنش ، اطمینان از رشد توده عضلانی خود با خستگی ؛
  • - امکان برقراری ارتباط شخصی غیررسمی با سایر همسالان ، هم جنس خود و هم جنس مخالف.

چرا؟ از آنجا که تنها مجموعه ای از این پنج شرایط به بدن ما (به ویژه یک فرد جوان و در حال رشد) اجازه می دهد تا در مقادیر کافی هورمون های اساسی مانند سروتونین و ملاتونین تولید کند. کمبود این هورمون ها ریتم شبانه روزی بدن را از بین می برد ، سیستم غدد درون ریز ما را تحت فشار قرار می دهد و در تولید منظم هورمون های جنسی اختلال ایجاد می کند. این امر منجر به این واقعیت می شود که دختران بیش از حد هورمون جنسی مردانه تستوسترون تولید می کنند و استروژن کافی ندارند ، در حالی که پسران و مردان جوان تستوسترون مردانه کافی ندارند.

و همین الان ، در سی سال گذشته ، به دلیل تغییرات جهانی علمی ، فنی و اقتصادی و اجتماعی ، زندگی پدیدار شده است ، که من آن را "زندگی بدون خورشید" می نامم.

ویژگی زندگی بدون خورشید دارای پنج ویژگی است:

♦ 1. افراد برای مطالعه و کار قبل از خورشید به زیر سقف می روند ، بعد از خورشید یا هنگام غروب محل را ترک می کنند. کودکان ، نوجوانان و بزرگسالان در حال حاضر عملاً هرگز به خورشید نمی روند و تمام وقت آزاد خود را بدون دریافت اشعه ماوراء بنفش در داخل خانه می گذرانند و بنابراین ویتامین های گروه B و D ، بدون آنها بدن با سنتز بسیاری از هورمون ها ، ویتامین های ضروری و آمینو اسید.

♦ 2. برق و تلویزیون ، افزایش ساعات روز ، منجر به این واقعیت شد که خوابیدن نه در 20-21 ساعت اتفاق می افتد ، همانطور که در هزاره ها مرسوم بود ، زمانی که مردم "مطابق خورشید" زندگی می کردند ، اما در 23-24 ساعت ، که ابتدا تولید هورمون های اصلی سروتونین و ملاتونین را در بدن متوقف می کند. و عدم وجود آنها ، با اثر دومینو ، منجر به کمبود هورمون های جنسی می شود.

♦ 3. میزان کربوهیدرات ها در رژیم غذایی به طرز چشمگیری افزایش یافته و سطح پروتئین ها و چربی ها کاهش یافته است ، به ویژه از منبع حیوانی. این دیگر به بدن مواد لازم برای ساخت هورمون های اساسی و جنسی را متوقف کرده است.

♦ 4. کاهش فعالیت بدنی (به ویژه اگر هنوز ورزشی وجود نداشته باشد) به بدن می گوید که فرد هنوز کودک است و هنوز مشکلات بزرگسالی را آغاز نکرده است ، که شامل تحریک فعال تولید سروتونین و هورمونهای جنسی

♦ 5. دیجیتالی شدن ارتباطات از طریق اینترنت ، به صورت آنلاین ، امکان برقراری ارتباط زنده را کاهش می دهد. و فقدان فرصت برای احساس بوی / فرمون دیگران و لمس ، باز هم شامل تحریک تولید هورمونهای جنسی و یا شامل رفتار جنسی نمی شود و همه اینها را به معنای واقعی کلمه رها می کند. " در سطح کودکان"

از این رو ، نتیجه: نقض فزاینده ای از نظم تعیین شده ژنتیکی ، زمان و حجم تولید ابتدا سروتونین و ملاتونین ، سپس هورمون های مردانه و زنانه! من با اطمینان به شما می گویم:

زندگی بدون خورشید ، پروتئین و چربی ، خواب ، ورزش و ارتباطات

= زندگی بدون عشق ، رابطه جنسی ، خانواده و والدین شاد.

بدن ما که در شرایط تولید ناکافی هورمونهای جنسی زندگی می کند ، همچنان تلاش می کند تا "حداقل بیولوژیکی" را برآورده کند ، زیرا حداقل دستگاه تولید مثل را در مردان و زنان جوان - دستگاه تناسلی تشکیل داده است. شبیه سازی با رایانه - ساخت سخت افزار. اما برای "نرم افزار" ، برای نرم افزار ، برای تأمین بی وقفه هورمون های لازم که نیازهای جنسیتی مناسب فرد را تشکیل می دهند و ابتدا ارتباط او را ایجاد می کنند ، و سپس رفتار جنسی و تولید مثل ، بدن دیگر قدرت کافی ندارد. بنابراین معلوم می شود که روانشناسان مشاهده می کنند: از نظر ظاهری یک فرد سالم و قوی است ، ویژگی های جنسی نر و ماده خارجی وجود دارد ، اما هیچ رفتار داخلی زن یا مرد وجود ندارد! مردان و زنان جوان نمی خواهند با جنس مخالف ارتباط برقرار کنند: بوسه ، لمس و بغل باعث تحریک می شود. نیاز به رابطه جنسی حداقل است ؛ من می خواهم تنها زندگی کنم ؛ غرایز مادری و پدری در خواب هستند. کودکان احساسات مثبت را برانگیخته نمی کنند. در دراز مدت - افسردگی و داروهای ضدافسردگی.

این حالت "خواب" ، هنگامی که مرد / زن در آنجا هستند ، اما هیچ تقاضا و رفتار جنسیتی وجود ندارد ، اغلب تا چهل سال طول می کشد. پس از آن ، مرد برنامه بیولوژیکی "موهای خاکستری در ریش - شیطان در دنده" را فعال می کند ، که هورمونهای جنسی بیشتری را در خود می ریزد و مرد همچنان عاشق می شود ، خانواده ایجاد می کند و فرزندان دارد. برای زنان مشکل تر است: با نزدیک شدن به دوران یائسگی ، میزان هورمون ها افزایش نمی یابد ، بلکه فقط ضعیف می شود. اما در سن "40+" وحشت شروع می شود. سپس یک تصمیم عاطفی یا منطقی برای زایمان خود گرفته می شود. سپس سفر از طریق پیچیدگی های متعدد مادران بزرگسال و مشکلات سلامتی آغاز می شود.

بنابراین ، با تمام احترامی که برای "بدون فرزند" قائل هستم ، معتقدم که میزان عقلانیت و وظیفه شناسی امتناع داوطلبانه آنها از عشق ، رابطه جنسی ، فرزندان و خانواده بسیار زیاد است! مردم به سادگی نمی دانند که هورمون ها تمام این تصمیمات را برای آنها گرفته اند. به طور دقیق ، نه خود هورمون ها ، بلکه عدم وجود آنها در مقادیر مناسب.

و سپس به دلایلی ما از رشد نوزادان و "رفتارهای کودکانه" در بزرگسالان ظاهری شگفت زده می شویم … بله ، زیرا هورمون های آنها در واقع به سطح بزرگسالان نرسیده بود! بنابراین ، ارائه نگرش کودک نسبت به خود ، نسبت به جهان اطراف و جنس مخالف و کودکان. از جمله اطمینان کودکان ساده لوح به اینکه رفتار آنها "بزرگسال و درست" است. این شبیه به این است که چگونه یک کودک هفت ساله ، با شروع به تحصیل در مدرسه ، قبلاً صادقانه متقاعد شده است که از این به بعد "در حقیقت" یک بزرگسال است. تقاضای نگرش مناسب نسبت به خود ، اما سرسختانه از نشان دادن نگرش بزرگسالان به زندگی ، مسئولیت بزرگسالان خودداری می کند. تمایل به داشتن تمام حقوق یک فرد بزرگسال ، اما مسئولیت ها کودکانه است!

سطح کودکانه پایین هورمونهای جنسی در بزرگسالان ، منطقی ایجاد می کند

نگرش کودکانه و بیهوده نسبت به عشق ، خانواده و فرزندان:

کودکان نمی توانند بچه بخواهند ، زیرا آنها هنوز بزرگ نشده اند!

این درباره هورمون ها است.اکنون درباره تربیت کودک / نوجوان در خانواده.

درباره کلیشه های جنسیتی از دوران کودکی پیش از این ، وقتی فرزندان زیادی در خانواده ها وجود داشت ، آنها به صورت گروهی زندگی می کردند و خود را بزرگ کردند. در حال حاضر تصویر متفاوت است: بیش از 50 children از کودکان خواهر و برادر ندارند ، به علاوه تقریباً 70 children از کودکان در غیاب زندگی با پدران خود بزرگ می شوند (آنها فوراً آنجا نبوده اند ، یا طلاق). با ابراز احترام شخصی و حرفه ای بسیار برای مادرانی که فرزندان خود را به تنهایی بزرگ می کنند ، با این وجود ، جدا از این واقعیت که چنین خانواده هایی نمونه هایی از مدل صحیح رفتار "زن و مرد" ندارند ، من چندین ویژگی روانشناسی مادرانه و رفتار والدین:

  • - مادران برای فرزندان خود بسیار می ترسند ، مانع راه رفتن آنها در هوای تازه و ارتباط غیررسمی شخصی با سایر کودکان می شوند. این تمایل مبالغه آمیز برای ساختن یک "مرد در پرونده" از کودک ، رشد جسمی و روانی او را پیچیده می کند.
  • - مادران ، غالباً از مردان بسیار آزرده می شوند ، در نتیجه دختران خود را در برابر مردان قرار می دهند یا مجموعه ای از گناه را برای "جنسیت / وضعیت مرد" در پسران در حال رشد ایجاد می کنند.
  • - مادران از از دست دادن کنترل بر کودک بسیار می ترسند (او تنها چیزی است که آنها دارند) ، و بنابراین ناخودآگاه مانع توسعه رابطه پسر / دختر با جنس مخالف ، تشکیل استقلال و خانواده می شود. از جمله ، یا مستقیماً مداخله و نزاع شرکا ، جدا کردن آنها. یا آنقدر نیازهای فرزندشان را برای شریک احتمالی آینده بالا می برند که اصولاً هیچ کس وارد آن نمی شود. و همچنین ، غالباً آنها به شدت بر نوجوان فشار می آورند ، با تمام وجود برای محافظت از او در برابر جنبه های جنسی زندگی ، به طوری که بدون هیچ گونه آگاهی از عشق و روابط صمیمی وارد بزرگسالی می شود ، سپس دریافت می کند یک ضربه روانی بیمارگونه در عشق ناخوشایند ، پس از آن سالها تحت حفاظت ناشنوایان قرار می گیرد. و بنابراین مرد / زن تنها می مانند و مجبور به بچه دار نمی شوند.
  • - گرمی و مراقبت بیش از حد مادرانه به طور عینی تقاضای نوجوانان را برای تماس های شخصی با جنس مخالف که رفتار جنسیتی را آموزش می دهد ، کاهش می دهد. این را می گویم:

تا زمانی که خانواده والدین به معنای واقعی کلمه "عاشق" هستند ، نیاز به ایجاد خانواده خود حتی ایجاد نمی شود!

مادران با ترس از سلامتی کودکان ، ایده خود را در مورد رژیم غذایی یا تحریم غذای نامناسب کودک به آنها تحمیل می کنند. در نتیجه ، برخی از کودکان از رژیم غذایی گیاهی استفاده می کنند ، در حالی که برخی دیگر از غذاهای فاقد کربوهیدرات ، چیپس و نوشابه بیش از حد اشباع شده اند ، پروتئین های لازم و چربی های با کیفیت بالا را دریافت نمی کنند

و همه این محدودیت های کودکان در زمینه تغذیه ، ارتباطات ، حرکت ، خورشید ، در پس زمینه عشق و توسعه انگلی و خودخواهی در آنها ، نه تنها به کودکان نمونه های جنسیتی صحیح را آموزش نمی دهد ، بلکه موانع فرهنگی دیگری را نیز برای آنها ایجاد می کند. اجرای برنامه های هورمونی که قبلاً با دلایل فوق توضیح داده شده است که با تغییر در مدل زندگی یک فرد مدرن ضعیف شده است.

ما می توانیم یک بحث علمی در مورد آنچه در مرحله اول قرار دارد انجام دهیم: هورمون ها یا معیارهای مخدوش فرهنگ جنسیتی که در دوران کودکی پذیرفته شده است. با این حال ، در عمل واقعی یک روانشناس ، وقتی با کودک بدون کودک یا فقط با فردی تنها ارتباط برقرار می کنید که صادقانه نمی فهمد چرا خانواده و فرزندان نمی خواهد ، یا چه چیزی مانع از ایجاد روابط با جنس مخالف می شود ، هر دو اغلب عوامل به طور همزمان مشاهده می شوند. در جایی - بیشتر ، جایی - کمتر ، در ترکیب های مختلف ، اما هنوز - هر دو! متاسفانه

بنابراین ، در عمل خود به عنوان روانشناس ، من شخصاً این رفتار بسیاری از مردان و زنان مدرن مجرد (اعم از هوشیار و ناخودآگاه) را به عنوان "خودکشی هورمونی" و "خودکشی جنسیتی" تعریف می کنم. و من می خواهم این مفاهیم را به یک چرخش روانشناسی علمی و حرفه ای معرفی کنم. زیرا آن استانداردهای زندگی و رفتار که توسط جامعه مدرن توسط ما تحمیل شده و منجر به فلج شدن زندگی صمیمی ، خانوادگی و والدینی ما می شود ، در واقع خودکشی هورمونی و جنسیتی است! وقتی خودمان را به عنوان مرد ، زن و پدر و مادر می کشیم! و این غیر قابل قبول است!

از این رو ، آرزوهای خوب من فقط برای مردان و زنان مجرد و برای کسانی است که تنهایی شخصی خود را زیر پرده زیبا "فرهنگ بدون کودک" پنهان می کنند. به اصطلاح زندگی هک می کند. ده مورد از آنها وجود دارد:

1. عجله نکنید که خود را به گوشه ای با چنین قوانین و هنجارهای خویشتنداری جنسیتی ببرید ، که به نظر شما یا شخصی تحمیل شده است ، یا صرفاً روندی از مد جوانان بوده است ، زمانی که هنوز وقت نداشتید از نظر جسمی و / یا روانی بالغ شوند. به قول معروف "هرگز نگو هرگز!" به ویژه در زمینه کسب شادی شخصی ، خانواده ، فرزندان.

2. دوران کودکی و نوجوانی خود را از نظر تشخیص آن دسته از عوامل سرکوب کننده هورمون های جنسی که با ویژگی های ساختار زندگی (شیوه فعالیت و خواب ، تغذیه و غیره) یا نمونه هایی از والدین و تربیت آنها مرتبط است ، تجزیه و تحلیل کنید..

3. اگر هنوز مجرد هستید یا میل جنسی شما بسیار پایین است ، از نظر هورمونهای تیروئید ، هورمونهای جنسی مرد / زن ، سطح کورتیزول (هورمون استرس) و همچنین ویتامینها (به عنوان مثال کم خونی ، یعنی فقر آهن) آزمایش شوید. ، و غیره.). و در مورد نرخ پایین آنها ، نه تنها یک روانشناس ، بلکه یک پزشک خوب نیز باید به ترتیب زندگی شخصی شما کمک کند: درمانگر ، متخصص غدد ، متخصص زنان ، اندرولوژیست و غیره. مکمل های غذایی به درستی انتخاب شده ، مجتمع های ویتامین ، محرک های ایمنی یا داروهای گیاهی می توانند به سرعت شرایطی را برای میل جنسی ، خانواده و فرزندان شما ایجاد کنند. یاد آوردن:

عدم احساس علاقه به ارتباطات ، زندگی صمیمی

با اعضای جنس مخالف ،

برای ایجاد خانواده و تولد فرزندان ،

مهم است که ابتدا پیش نیازهای هورمونی برای چنین رفتاری را حذف کنیم ،

و تنها پس از آن به دنبال توضیح آن در روندها و مجموعه های فرهنگی باشید.

4. ورزش را به طور سیستماتیک شروع کنید! افزایش توده عضلانی به احتمال زیاد باعث تحریک تولید هورمون های جنسی شما می شود. بنابراین ، به تدریج شروع به تأثیرگذاری بر رفتار جنسی خود می کنید ، و شما را بر می انگیزد تا با اعضای جنس مخالف ارتباط برقرار کنید. برخی از آنها ، ناگهان ، در کمال تعجب ، به نظر شما "بسیار حتی حتی هیچ"!

5. درصد پروتئین را در رژیم غذایی خود افزایش دهید و دیگر از ترس از چربی های سالم نترسید! هیچکس تا به حال در اثر فراوانی امگا 3 و دیگر اسیدهای چرب جان خود را از دست نداده است. اما از فقدان آنها کاملاً ممکن است بدون وارث بمیرند. و از اضافه وزن نترسید: به پاراگراف بالا مراجعه کنید.

6. در صورت امکان ، سعی کنید بیشتر از خورشید دیدن کنید! نور خورشید تاریکی افسردگی شما را از بین می برد و همچنین علاقه شما را به روابط عاشقانه برانگیخته می کند. تصادفی نیست که بسیاری از کودکان بی سر و صدا ، که برای زندگی به مناطق آفتابی تر رفته اند ، فوراً اصول خود را فراموش کرده و تشکیل خانواده می دهند. و من حتی در مورد عاشقانه های تفریحی صحبت نخواهم کرد: امیدوارم قبلاً درک کرده باشید که این یک تصادف نیست: مجموع خورشید ، کباب و فعالیت بدنی فوراً تمایل به آشنایی و ایجاد عشق را به شما تحمیل می کند! و از فرستادن فرزندان خود در تابستان به روستا نترسید: بگذارید زیر ناخن های شما خاک وجود داشته باشد ، اما هویت جنسیتی درست شکل می گیرد و شما نوه خواهید داشت!

7. خواب کافی و زودتر خوابیدن را یک قانون قرار دهید! این امر نه تنها ذخایر ملاتونین را در بدن شما بازیابی می کند ، ریتم های شبانه روزی را عادی می کند و حوزه جنسی شما را فعال می کند ، بلکه به شما در آن جنبه عشق و صمیمی که بدون آن هیچ گونه فرزندپروری وجود ندارد ، نیرو می بخشد.

8. لباس های روشن را شروع کنید تا نمایندگان جنس مخالف به شما توجه کنند! با شروع به آشنایی با شما و برقراری ارتباط ، آنها به طور سیستماتیک وارد فضای شخصی شما می شوند ، جایی که بینی شما بالاخره قادر خواهد بود فرمون های جنسی خود را - بوی آفردودیزیک ها - بویید. پس از آن ، سیستم غدد درون ریز شما برای پاسخ به تولید هورمونهای جنسی تحریک می شود و مغز شما نیز برای حفظ مهارتهای لازم رفتار جنسیتی تحریک می شود. و همه چیز شروع به کار می کند!

9. هنگام برقراری ارتباط با افراد ، از تماس نزدیک آنها دریغ نکنید ، آنها را به صورت دوستانه لمس کنید.از جمله ، در آغوش گرفتن ، بوسه با آنها "روی گونه" ، محکم دست دادن هنگام ملاقات! این دوباره باعث تحریک و بیداری سیستم غدد درون ریز شما و تحریک تولید هورمون های جنسی می شود. افسانه "درباره شاهزاده خانم خوابیده" را به خاطر بسپارید: تصادفی نیست که دختر خوابیده نه از جادوگری و داروها ، بلکه از بوسه یک مرد به خود آمد! بوسه و لمس هورمونهای جنسی او را بیدار کرد ، آنها به مغز فرمان دادند و ، وویلا: دور ، تنهایی! ما در حال حاضر یک خانواده و فرزندان داریم!

10. بیشتر بخندید و بخندید! جوک یاد بگیرید ، جوک ، فیلم های خنده دار و جوک برای همه کسانی که می شناسید و نمی شناسید در شبکه های اجتماعی ارسال کنید. شوخ طبعی یکی از انواع ارتباطات است ، خنده یک ضد افسردگی طبیعی است و بنابراین محرک تولید سروتونین و به دنبال آن هورمونهای جنسی است. افسانه "درباره شاهزاده نسمیانا" را به خاطر بسپارید: دختر با غم و اندوه در برج نشست (در اینجا او ، فقدان خورشید است!) ، نخندید و بنابراین نتوانست ازدواج کند. چگونه او را خنداندند ، و بلافاصله یک ازدواج خوشبخت! به یاد داشته باشید که هر تاریخ موفقی مملو از شوخی و حکایت است. این را می گویم:

شوخ طبعی خوب ، اشتیاق را بیدار می کند و سریعتر از قوی ترین الکل شما را به رختخوابی گرم می رساند!

باز هم ، بی دلیل نبود که آنها می گفتند: "لبخند بزنید و مردم بلافاصله با شما تماس می گیرند!" ابتدا از نظر احساسی ، و سپس با دست و سایر قسمتهای بدن)) اینجا بچه ها می روند!

با پیروی از این ساده ترین توصیه ها به صورت ترکیبی ، با احتمال بالایی می توانید:

  • - به طور قابل توجهی وضعیت جسمی و روانی خود را بهبود بخشید ، بر حالات افسردگی غلبه کنید.
  • - تحریک تولید بسیاری از هورمون ها در سیستم غدد درون ریز شما ، که زندگی و فعالیت جنسی شما به آن بستگی دارد. نه تنها توانایی های زایشی ، بلکه ارادی و فکری.
  • - از پیچیدگی های مختلف روانشناختی و کلیشه های غیر ضروری و خطرناک تفکر و رفتار (از جمله بدون کودک) که توسط والدین ، محیط یا مد به شما تحمیل شده است ، جدا خواهید شد.
  • - فعالیت و تحرک خود را در زندگی افزایش دهید ، انعطاف پذیری روانی خود را افزایش دهید.
  • - یاد بگیرید که با جنس مخالف ارتباط برقرار کنید ، خود را به عنوان یکی از عزیزان خود درآورید ، عاشق شوید و خانواده تشکیل دهید.
  • - بچه ها را به دنیا بیاورید ، خود را در نسل های جدید ادامه دهید و معانی زندگی و انگیزه بیشتری کسب کنید (کودکان بدون فرزند را فراموش کنید).

به عنوان یک خوش بین اصلاح ناپذیر ، مطمئن هستم: در این مورد ، ارزش آن را خواهد داشت!

مانند مقاله "بدون کودک ، تنهایی شخصی و هورمون ها"؟!

منتظر لایک ها و نظرات شما هستم!

توصیه شده: