💥 ؛ چگونه شوهر را از خانواده خارج می کنند؟ 💥 ؛ زبروفسکی ، روانشناس خانواده ، تمام ترفندها و ترفندهای معشوقه ها را بیان خواهد کرد

فهرست مطالب:

💥 ؛ چگونه شوهر را از خانواده خارج می کنند؟ 💥 ؛ زبروفسکی ، روانشناس خانواده ، تمام ترفندها و ترفندهای معشوقه ها را بیان خواهد کرد
💥 ؛ چگونه شوهر را از خانواده خارج می کنند؟ 💥 ؛ زبروفسکی ، روانشناس خانواده ، تمام ترفندها و ترفندهای معشوقه ها را بیان خواهد کرد
Anonim

مرحله 1. رابطه جنسی خانواده را برای یک معشوقه ترک می کند

از آنجا که تعداد واقعی تماس های جنسی مناسب یک فرد معمولی سه تا چهار بار در هفته است ، جلسات شخصی عاشقان باید حداقل سه بار در هفته انجام شود و همیشه با صمیمیت همراه باشد. سپس شوهر به تدریج از علاقه به همسر خود (حتی جوان ، زیبا ، لاغر و سکسی) به عنوان یک زن دست می کشد. این کار حتی اگر شوهر در زمان ظهور رابطه "چپ" رابطه صمیمی کاملاً عادی با همسر خود داشته باشد ، کار می کند. اگر صمیمیت زناشویی در آغاز خیانت نادر و جالب نبود ، این امر آن را کاملاً از بین می برد. با مرگ صمیمیت همسر ، روابط خانوادگی خودشان مانند خانه ای از کارت شروع به تجزیه می کنند ، که از زیر آن یک کارت پایه بیرون کشیده شد. زنی که تنش جنسی را افزایش داده است ، شروع به انجام وظیفه زناشویی از شوهر می کند ، اما معمولاً تعداد کمی از افراد رابطه جنسی را بر اساس اصل "خارج از دست" می پذیرند. به این ترتیب طرح معمول حلقه برگشت بوجود می آید:

رابطه جنسی کمتر به معنای استرس عاطفی بیشتر در خانواده است

استرس عاطفی بیشتر در خانواده - رابطه جنسی کمتر

سپس همه چیز در یک دایره می رود ، اولین مورد از دوم ، دوم از اول دنبال می شود. در نتیجه ، حتی سه بار قهرمانانه همسر برای بهبود وضعیت در رابطه جنسی خانوادگی به ندرت موفق می شود.

مرحله 2. خانواده در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات هستند

یکی از روزهایی که عاشقان ملاقات می کنند باید یک روز مرخصی باشد. در این حالت ، همسر حتی عصبی تر می شود. از آنجا که تعطیلات آخر هفته به طور سنتی توسط همه خانواده ها به عنوان فرصتی برای ملاقات با اقوام یا دوستان استفاده می شود ، شغل ابدی شوهر در تعطیلات آخر هفته منجر به این می شود که ارتباط خانواده با حلقه اجتماعی سنتی خود قطع شود. خویشاوندان و دوستان احساس می کنند "چیزی اشتباه است" در این خانواده. این امر به تدریج آنها را از نظر ذهنی برای وخامت آینده وضعیت آماده می کند. علاوه بر این ، یک زن و شوهر بدون سرگرمی خانوادگی فعال در آخر هفته شروع به صراحت در ارتباط می کنند. همچنین ، به دلیل اشتغال ابدی شوهر و معشوقه اش در تعطیلات آخر هفته ، کارهای خانه انجام نشده در بسیاری از افراد شروع به جمع شدن می کند: چیزی خراب نمی شود ، خارج نمی شود ، خریداری یا تعمیر نمی شود. به همین دلیل ، زن شروع به تحت فشار قرار دادن شوهر خود می کند ، که همچنان باعث بدتر شدن فضای روانی در خانواده و فلج صمیمیت خانوادگی می شود.

مرحله 3. تشکیل بودجه سایه شوهر

یک مرد متاهل به تدریج به این واقعیت عادت می کند که هر ملاقات با معشوقه اش هزینه هایی دارد: یک فنجان قهوه ، دسرهای خوشمزه ، ناهارهای تجاری ، شام ، هدیه ، گل و شکلات. دوره گل نبات در رابطه با روابط عاشقانه فقط برای ایجاد یک بودجه سایه جداگانه برای شوهران فریبکار ، جایگزینی برای بودجه خانواده ، ایجاد شد. همانطور که یک سلول در فرآیند تولید مثل دائماً به دو تقسیم می شود ، بودجه خانواده موجود نیز به دلیل فعالیت شوهر در مورد پرورش آینده خود با زن دیگر ، شروع به تقسیم به دو قسمت می کند. البته این به طور خودکار منجر به کاهش هزینه های خانواده می شود که این امر نیز باعث تنش در روابط با همسر ربوده شده می شود.

اگر در طول سال معشوقه نتواند دو یا سه جلسه و تماس جنسی پایدار در هفته (با تعطیلات آخر هفته) از یک مرد متاهل و هزینه های ارتباط آنها برقرار کند ، رابطه آنها هرگز توسعه نمی یابد. در آینده ، به ابتکار کسی ، او محدود می شود. با این حال ، اگر معشوقه موفق شود ، این رابطه می تواند سالها طول بکشد.پس از حدود یک سال از چنین رابطه ای ، یک مرد متاهل عادت می کند که در چنین ریتمی زندگی کند ، در واقع - در دو زن ، در دو خانه. با این حال ، یک نکته وجود دارد:

ثبات زن دوم

همیشه به معنای بی ثبات سازی اول است

یعنی تقویت موقعیت معشوقه همیشه وخامت موقعیت همسر است. که کاملاً منطقی است. در یک دوره ثبات ، هر فردی شروع به رویا می کند که سالها این چنین خواهد بود ، و ترجیحاً تمام عمر او. مردان متاهل نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در اینجا نکته اصلی برای معشوقه این است که هنوز صبوری آهنین داشته باشد تا چنین مردی را نترساند و یک یا دو سال دیگر در همان حالت در کنار او بماند. دشمن اصلی معشوقه در این مورد بی حوصلگی و عجله او خواهد بود. اگر او خیلی زود به مرد فشار بیاورد ، او مانند ماهی که وقت کافی برای بلعیدن قلاب نداشته است ، می تواند شل شده و برود. اگر دختر دو یا سه سال تحمل کند ، احتمال گرفتن ارتفاعات کلیدی جدید ، که مراحل 4-6 هستند ، به طرز چشمگیری افزایش می یابد.

مرحله 4. تشکیل لانه خانوادگی جایگزین

هرچه بیشتر از وابستگی اخلاقی و صمیمی خود به این دختر آگاه است ، و نمی خواهد تمام این "شادی غیرقانونی" را متوقف کند ، مطمئناً عاشق متاهل شروع به تقویت پایگاه مادی جلسات می کند. و خودش. او یک آپارتمان برای یک دختر اجاره می کند ، مشکل خوابگاه او را حل می کند ، به او کمک می کند خانه خود را بخرد و در صورت وجود او را به یکی از آپارتمان های خود منتقل می کند. در محل زندگی خود تعمیر می کند ، مبلمان و لوازم خانگی می خرد. کت خز ، بلیط به دریا یا ماشین می دهد. با توجه به این مورد ، اول از همه ، "در مورد خود ، محبوب" ، مرد ، با این وجود ، در حال حاضر اقدامات مستقیمی را برای ایجاد پایه مادی برای خانواده آینده انجام می دهد. بنابراین او قبلاً خود را در ازدواج دوم می بیند ، اگرچه همیشه این را نمی فهمد.

عادت کردن به خانه دوم همیشه ضربه ای به خانه اول است.

در این مورد ، مناسب است که به س ofال بسیاری از زنان پاسخ دهیم که چرا شوهرانشان ، معمولاً بسیار خسیس ، این همه سخاوتمندانه پول زیادی برای معشوقه خود خرج می کنند. این در مورد رابطه جنسی و عادت است. در طول ازدواج ، یک مرد به این ایده عادت می کند که تمام هزینه های او برای یک زن سرمایه گذاری روی خودش است ، زیرا همه چیز در خانه است! او به طور خودکار این کلیشه رفتاری را به معشوقه خود منتقل می کند. علاوه بر این ، از آنجا که غریزه باروری قوی تر از غریزه حفظ خود است ، بسیاری از شوهران به سادگی این ایده را قبول ندارند که معشوقه هایشان می توانند هر چیزی را که اهدا کرده اند تصاحب کنند. از این رو بسیاری از عاشقان فریب خورده و سرقت شده وجود دارند … با این حال ، اجازه ندهید به آنها دلسوزی کنیم: شما باید هزینه همه چیز را با پول بپردازید. از جمله رابطه جنسی و تحصیلات. مخصوصاً برای آموزش.

زندگی همیشه فقط با پرداخت هزینه آموزش می دهد. گاهی قیمت فقط مال نیست ، بلکه خود زندگی است.

تشکیل موفقیت آمیز یک لانه خانوادگی جایگزین همیشه منجر به این واقعیت می شود که یک شوهر خاص دارای خانه خانواده دوم است. صرف نظر از اینکه چه کسی مالک آن است و از چه کسی حمایت می شود ، آنها همیشه بسیار منتظر او هستند! پس از تعریف واضح از یک مکان ثابت برای جلسات ، وضعیتی بسیار خوشایند برای یک مرد بوجود می آید ، هنگامی که یک دختر زیبا همیشه با لبخند بر لب او را ملاقات می کند و با غم و اشک ، با همه ظاهر خود ، او را از بین می برد. برای همیشه ماندن اگر زن و شوهری به چنین موقعیتی برسند ، به این معنی است که برای همسر مرد ، وضعیت بسیار پیچیده تر می شود. اگر زن و شوهر چنین "لانه عشق" ایجاد نکنند ، این رابطه عاشقانه ، با درجه بالایی از احتمال ، فرو می ریزد ، "حل می شود" حتی بدون برخی اقدامات متقابل از طرف همسر.

یک عاشق بدون گوشه خودش هدیه ای به همسرش است!

مخصوصاً اگر خود شوهر ثروتمند نباشد. بیشتر اوقات ، همسر حتی از این روابط اطلاع ندارد ، زیرا آنها به چیزی تبدیل نمی شوند.

مرحله 5. درگیر کردن مرد متاهل در شبکه دروغ

شوهر که وقت زیادی را با معشوقه خود صرف می کند و برای او سرمایه گذاری می کند ، مجبور است حجم دروغ های خود را به تدریج به همسر و فرزندان خود افزایش دهد.از آنجا که او مجبور است آنها را چندین بار در هفته فریب دهد و حافظه انسان نامحدود نیست ، شوهر در شهادت خود گیج می شود: کجا بود ، چه کرد ، با چه کسی ارتباط برقرار کرد. شوهر بی وفا از ترس اینکه بطور تصادفی اجازه ندهد ، سعی می کند تا حد ممکن با همسر خود ارتباط برقرار کند. برعکس ، که بیشتر و بیشتر مشکلات رو به رشد خانواده را احساس می کند ، کاملاً همه آنچه را که شوهرش به او می گوید به خاطر می آورد. بنابراین ، شوهر در آینده دلایل فزاینده ای برای نارضایتی از رفتار همسر خود ارائه می دهد. وقتی همسر از خیانت مطلع می شود ، بعداً در تنظیم رابطه نقش خواهد داشت. در نتیجه ، خود شوهر جو اخلاقی و روانی را در خانواده خود بدتر می کند که برخلاف آنها ، رابطه با معشوقه اش بیشتر و بیشتر صریح ، جالب و مثبت به نظر می رسد. اگرچه در واقع رابطه با معشوقه او می تواند همیشه در یک سطح باشد یا حتی بدتر شود ، اما به نظر می رسد که روابط شوهر در حال افزایش است.

مرحله 6. ظهور احساس گناه مرد نسبت به معشوقه خود ، احساس گناه را نسبت به خانواده اش خاموش می کند

بعد از اینکه رابطه عاشقانه از یک سال تا سه سال به طول انجامید ، یک مرد مسئول و مسئول بیشتر احساس گناه شخصی خود را برای ربودن زمان زندگی از دوست دخترش احساس می کند. با بیان این مطلب ، یک نکته مهم باید رعایت شود:

برای ایجاد یک رابطه طولانی مدت با یک معشوقه

فقط مردان بسیار مسئول و شایسته می روند

دسته های دیگر مردان به سادگی این کار را نمی کنند! مصرف کنندگان مرد عموما تمایلی به ملاقات طولانی مدت با کسی ندارند. علاوه بر این ، آنها نمی خواهند احساس کنند که به کسی بدهکار یا بدهکار هستند. و زنان باهوش نیز نیازی به روابط با چنین مردان خودخواهی ندارند که بیش از بخشش می پردازند. در همین حال ، فقط دختران صبور و مسئولیت پذیر قادر به ایجاد روابط طولانی مدت هستند. البته ، همیشه نه بسیار اخلاقی ، اما در هر صورت - نه احمق. بنابراین معلوم می شود که فقط مردان بسیار مسئول و شایسته ای که با همان دختران مسئول و صبور ملاقات کرده اند ، معشوقه های طولانی مدت پیدا می کنند. مانند کشتی های اقیانوسی پوشیده از پوسته ، مردان شایسته ای که در دریای زندگی قایقرانی می کنند غرق در روابط عاشقانه طولانی مدت هستند ، که مصلحت آنها همیشه برای خود آنها روشن نیست. اما برای همه زنان آنها ، چه قانونی و چه غیرقانونی ، قابل درک است. همه اینها کاملاً شگفت آور و کاملاً منطقی است. واقعیت این است که:

فقط شوهرهای خوب همیشه عاشق پایدار هستند.

به هر حال ، این ویژگیها - مسئولیت پذیری ، نجابت و مهربانی (اغلب - حتی مدیریت پذیری) ، هنگامی که آنها توسط همسران کنونی به عنوان شوهرشان انتخاب شدند! بنابراین اگر برخی از زنان آماده ازدواج با این مردان بودند و آنها را به شدت با خود ازدواج می کردند ، پس کاملاً قابل درک است که چنین غیرتی در مورد این زنان دیگر وجود دارد که از موقعیت اولیه معشوقه ها شروع می کنند. انصافاً باید توجه داشت که همه همسران مشروط را می توان به طور مشروط به سه دسته تقسیم کرد:

- نیمی از شوهر آینده خود در برابر دوست دخترهای سابق و سایر رقبا دفاع کردند (از جمله - با همسر اول ضرب و شتم کردند) ؛

- یک سوم اصلاً او را فریب داد و به او کمک کرد تا برای اولین بار زندگی صمیمی را آغاز کند.

- فقط یک سوم قربانی خواستگاری مداوم شوهرش شد.

به همین دلیل است که من تز را تأیید می کنم ، که در ابتدا ممکن است برای بسیاری اغوا کننده به نظر برسد:

مردان متاهل با معشوقه های طولانی مدت

در اصل ، همه آنها یکسان مسئول و شایسته هستند

اگر کسی با استفاده از مفهوم "شایسته" در رابطه با شوهران فریبکار موافق نیست ، توضیح خواهم داد. به معنای وسیع کلمه ، واژه "شایسته" را نمی توان در مورد هیچ یک از مردانی که حداقل یکبار قبل از ازدواج با یک زن تماس صمیمی داشته اند ، به کار برد ، و اینها اکثریت مطلق در زمان ما هستند! از دیدگاه من ، به عنوان یک روانشناس ، مردان مسئولیت پذیر و شایسته کسانی هستند که همیشه تلاش می کنند "هم برای خود و هم برای شما" خوب عمل کنند: وظیفه خود را به عنوان همسر و پدر به صورت وظیفه شناسانه در خانواده موجود و در حضور معشوقه انجام دهند. در مورد او از نقطه ای از زمان (همانطور که به نظر می رسد) شروع به مسئولیت می کند. آنچه در واقع ، دومی از آن با قدرت و اصلی استفاده می کند.

بر اساس یک درک واضح است که شوهران بدون عادت های بد ، که با جدیت برای خانواده تلاش می کنند ، نباید پراکنده شوند و آنها را به هر کسی که مایل به استفاده از آنها است ، ارائه دهند ، نویسنده اصولاً از زنانی که شوهران خود را محکوم کرده اند ، دلسرد می شود خیانت از تصمیمات سریع در مورد طلاق من متقاعد شدم:

نیازی به هدیه دادن به کسانی نیست که لیاقت آنها را ندارند.

اینها دیگر هدیه نیستند ، بلکه ادای احترام است

حالا من به ایده اصلی خودم برمی گردم.

اعتراف به گناه خود ، پذیرش مسئولیت فرد است

پذیرش مسئولیت همیشه گامی در جهت جبران خسارت است

غرامت مطلوب برای زندگی بدون خانواده یا پول است ،

یا هنوز با کسی که دوستش دارید خانواده ایجاد کنید

از این رو ، پس از یک یا دو یا سه سال ، هر عاشق متاهل شایسته با وحشت متوجه می شود که بهترین سالهای زندگی کسی را که با وجود این که ازدواج کرده است با این وجود زندگی اش را با او در ارتباط است ، می دزدد. علاوه بر این ، هر معشوقه باهوش صدها بار بر سر "مرد متاهل" خود می کوبد و فکر می کند که قبل از آن هرگز فکر نمی کرد که با یک مرد متاهل ملاقات کند و حتی او را دوست داشته باشد … اما عشق شر است ، و این مرد متاهل بسیار دردناک است و سعی می کند عاشق خود شود و بنابراین مسئولیت مورد نظر را بر عهده می گیرد … بنابراین ، یک مرد متاهل می فهمد که تعهدات بسیار جدی نسبت به معشوقه خود دارد. و همانطور که در بالا ذکر شد ، این افراد عادت دارند به هر قیمتی که شده به تعهدات خود عمل کنند. غم انگیزترین قسمت هم به قیمت خوشبختی خود شماست و هم خوشبختی همسر و فرزندان. به این ترتیب یک پارادوکس غم انگیز بوجود می آید:

با یک رابطه عاشقانه طولانی مدت ، احساس گناه نسبت به معشوقه ، که بهترین سالهای زندگی خود را می دزدد ، اغلب قوی تر از احساس گناه نسبت به همسر است ، که در واقع شوهرش حتی بیشتر قابل توجه است بخشی از بیوگرافی او

تا زمانی که معشوقه (هنگامی که - ظریف و محجوب ، و یک بار - صریحاً و صریح) به مرد متاهلی اعلام می کند که سالها در حال گذر است ، زمان زایمان او فرا رسیده است و خود مرد (به قول خودش) - از زندگی با همسر مورد علاقه رنج می برد ، او قبلاً ارتباط خود با همسرش را عمیقا احساس می کند. حداقل صمیمیت و خسته کننده است. رفتن به سینما و گروهی از دوستان - به دلیل نیاز به برقراری ارتباط. ارتباط با همسر - فقط در مورد موضوع: چه چیزی بخرم ، چه چیزی بپزم ، بچه چطور است؟ علاوه بر این ، اکثر شوهران به دلیل این بدتر شدن ، یا به عبارت بهتر ، رسمی شدن روابط با همسر خود احساس گناه چندانی نمی کنند. و نکته اصلا این نیست که آنها در روح خراب شده و سخت شده اند. اصلا! همانطور که تمرین تجربیات آنها پس از طلاق نشان می دهد ، همه چیز با روح و درد روحی آنها مرتب است. فقط در یک دوره زمانی معین ، یک نظم روانی خاصی عمل می کند:

انسان فقط احساس گناه می کند

در مقابل افرادی که راحت با آنها ارتباط برقرار می کند

اما او تمایل دارد همه چیز را به گردن آن افراد بیندازد

که برای او بی تفاوت یا ناخوشایند است

به عنوان مثال ، همسری که با او نه رابطه جنسی مناسبی دارد ، نه اوقات فراغت دلپذیری دارد و نه قصد دارد در کنار دریای گرم بازنشستگی بگذراند. او به نظر همسرش مقصر است ، اگرچه او هنوز زمانی را به یاد می آورد که همه چیز در خانواده خوب بود. بنابراین ، احساس گناه شوهر قبل از همسرش با تأثیرات شهوانی دوست داشتنی دوست دخترش بیهوش می شود. اما در مقابل یک معشوق طولانی مدت ، که گذراندن روزها و شبها با او بسیار دلپذیر است ، احساس گناه به دلیل عدم رسیدگی به طلاق و عروسی جدید به تدریج غیرقابل تحمل می شود.

به محض این که یک مرد متاهل در مقابل معشوقه خود احساس ناخوشایندی کرد ، به محض اینکه فهمید که زمان تحقق وعده های مبهم خود "برای همیشه در کنار هم ، برای همیشه" است ، شروع به فکر کردن در مورد جنبه های فنی می کند. فرآیند. این در حال حاضر مرحله 7 است.

مرحله 7 درک توسط یک مرد متاهل که او در بن بست است

مشاهدات من نشان می دهد که نه تنها پس از یک یا دو سال ، بلکه حتی پس از سه تا پنج یا هفت سال زندگی در دو خانواده ، مردان متاهل هنوز برای طلاق دادن همسر خود عجله ای ندارند.

با این حال ، بیشتر اوقات ، مردان متاهل هنوز به وعده های خود عمل نمی کنند ، آنها همه چیز را می کشند و می کشند.این لحظه در زمان است که نقطه انشعاب ، تیزترین قله برای تعیین سرنوشت کل مثلث عشق است. اگر زن کار درستی انجام دهد و معشوقه اشتباه کند ، شوهر با احساس رضایت زیاد به آغوش خانواده باز می گردد. علاوه بر این ، او با تسکینی که خداوند آن را از بین برده است ، عبور می کند. اگر همسر اشتباه می کند و معشوقه همه چیز را درست انجام می دهد ، شانس او ، اگرچه صد در صد نخواهد شد ، اما به طرز چشمگیری افزایش می یابد. اما ، مهمتر از همه: به محض این که یک مرد متاهل شروع به آشکارا اجرای عملی تصمیم به ظاهر طولانی و طولانی مدت برای طلاق می کند ، به عنوان یک قاعده ، دو چیز اتفاق می افتد:

- یا شوهر که از نظر اخلاقی از زندگی دوگانه خسته شده است ، خود شروع به انجام چنین اشتباهات رفتاری می کند که لزوماً منجر به کشف ارتباط توسط همسرش می شود.

- یا یک عاشق باهوش متوجه می شود که در این مورد باید فقط به خودش تکیه کند. و یا خودش مردی را ترک می کند که بیش از حد تصمیم گیر نیست ، یا خودش شروع به رفتار می کند تا همسرش از وجود او مطلع شود. حرکت او در این جهت گام شماره 8 خواهد بود.

مرحله شماره 8 زن از وجود معشوقه طولانی مدت شوهرش مطلع می شود

با ذکر اشتباهات اصلی معشوقه ، در مورد این واقعیت صحبت کردیم که او نباید زودتر ارتباط خود را در حضور همسرش فاش کند. با این حال ، به محض تثبیت رابطه عاشقانه ، بیش از یک یا دو سال به طول انجامید ، اما در همان زمان مشخص شد که مردی که بر قلاب جذابیت های زنانه نشسته است هنوز ترسیده و دردناک است که خانواده را ترک کند ، معشوقه مجبور به اقدام شد و برخی از تفاوت های ظریف در اینجا وجود دارد.

معشوقه احمق خود مردی را از خانواده اش می گیرد ،

باهوش باعث می شود شوهرش توسط همسرش از خانه بیرون شود

در این سناریو ، این زن است که مسئولیت تخریب خانواده را بر عهده شیر می گیرد ، شوهر بی وفا به "طرف آسیب دیده" تبدیل می شود و معشوقه هیچ ارتباطی با آن ندارد. برای به دست آوردن این نتیجه ایده آل برای عاشقان ، قبل از هر چیز ، آنها باید حضور خود را به همسر معشوق اعلام کنند. همه وسایل برای این کار مناسب است. در حضور وظیفه "تشخیص ارتباط" ، مهم نیست که مرد چقدر مراقب باشد ، مهم نیست که چگونه سعی می کند امکان سوراخ شدن خود را منتفی کند ، به لطف کمک مستقیم یا غیرمستقیم معشوقه اش ، زن همچنان پیدا خواهد کرد از همه چیز بیرون پس از انفجار احساسات در خانواده ، هنگامی که جیغ و اشک عصبانی فروکش می کند ، حتی تسکین خاصی در روح مرد ایجاد می شود: "از این به بعد ، زن همه چیز را می داند! در نهایت ، دیگر نمی توانید مخفی شوید و بازی کنید! پروردگار ، به همان اندازه که به من آسیب می رساند ، تشخیص هنوز برای بهترین است. " اکنون زمان مرحله 9 است.

مرحله 9 حمایت اخلاقی از یک عاشق در درگیری با همسرش

وقتی همه رازها روشن شود ، هر سوم شوهر که به همسرش خیانت کرده است خانواده خود را ترک می کند و می رود. کجا می رود و چرا ، در فصل های اول کتاب گفته شد ، بنابراین من خودم را تکرار نمی کنم. 15-20 درصد دیگر از شوهران مردد هستند و می توانند ظرف چند هفته خانه را ترک کنند. حدود نیمی از مردان سرسختانه به زندگی در خانه خود ادامه می دهند ، حتی از نظر اخلاقی تصمیم به طلاق می گیرند. بسیاری در همان زمان از اعمال خود توبه می کنند ، سعی می کنند با همسر خود آشتی کنند. در این دوره دشوار زندگی ، اکثر معشوقه ها باید از مردان از همه این دسته ها حمایت اخلاقی کنند. چرا دقیقاً همه ، و نه فقط کسانی که خانه را ترک می کنند؟ زیرا "فتنه برای همیشه از بین می رود یا باقی می ماند؟" برای مدت طولانی ، گاهی تا یک سال ادامه می یابد.

راهکارهای حمایت از شوهران بی وفا متفاوت است. برخی از معشوقه ها سعی می کنند با قاطعیت نجیب رفتار کنند و اعلام کنند: " عزیز ، اگر خانواده شما برای شما اهمیت زیادی دارند ، می توانم خود را فدای این کار کنم … مرا رها کن و طوری زندگی کن که گویی هیچ چیز نداریم … ". بنابراین ، آنها از مسئولیت آنچه اتفاق می افتد اجتناب می کنند و بر این واقعیت حساب می کنند که آمادگی خارجی آنها برای فداکاری به خاطر یک عزیز ، پاداش های اضافی به آنها می دهد.

دیگران به طور مصنوعی عاشقان خود را با عباراتی مانند: "خوب ، آیا شما سزاوار اینگونه رفتار با شما هستید؟" بعد از اینکه شما سالها یک شوهر و پدر کاملاً شایسته بودید ، چگونه همسرتان می توانست شما را بگیرد و از شما بیرون بکشد؟! شما هرگز نمی دانید که زن دیگری دارید ، بالاخره همه آنها را دارند … اعتراف می کنم: وقتی از همسر خود به من شکایت کردید ، من شما را باور نمی کردم ، فکر می کردم که شما خیانت می کنید. با این حال ، اکنون من واقعاً می بینم که او چه زرنگ وحشتناکی است! من واقعا برای شما متاسفم شما ، به عنوان یک مرد ، شوهر و پدر ، شایسته زندگی بهتر هستید. در حد توان فروتنانه ام ، سعی می کنم زندگی شما را درخشان تر و مهربان تر کنم!"

برخی دیگر ، به ویژه دخترانی از جمله کسانی که مدتها قبل از کشف رابطه از همسر این مرد انتقاد کردند ، با رضایت خاطر اظهار کردند: خوب ، همان چیزی که همیشه به شما می گفتم اتفاق افتاد ، و شما باورم نمی کردید: شما مورد اهانت و اخراج قرار گرفتید! خواهید دید ، آنها آپارتمان را نیز خواهند برد! و سپس تمام عمر به او پول می دهید تا او مانند پنیر در کره اسکیت کند … وقت آن رسیده بود که او را ترک کنید! من چیزهای درست را به شما می گویم ، اما شما هرگز به حرف من گوش نمی دهید …”.

راهکارهای حمایتی هرچه باشد ، آنها دارای یک اصل هستند: متقاعد کردن مرد متاهلی که استرس شدید را تجربه کرده است (مهم نیست چند سال برای یک گفتگوی قاطع با همسرش آماده می شود ، هیچ کس برای این کار آمادگی کامل ندارد!) که همه چیز اتفاق افتاده کاملاً یک تراژدی نیست! علاوه بر این ، رسوایی با همسرش فقط شروع زندگی خانوادگی جدید است ، که بسیار بهتر از زندگی قبلی خواهد بود. اول از همه ، زیرا اکنون در کنار این مرد یک دختر بسیار بهتر از قبل وجود خواهد داشت! بنابراین ، هیچ دلیلی برای ناراحتی یا پرخوری وجود ندارد ، وقت آن است که اقدام کنید: درخواست طلاق ، ازدواج و داشتن فرزندان جدید!

پس از کشف خیانت همسرش ، سخت گیرتر و پرخاشگرتر می شود

زن رفتار خواهد کرد ، آسان تر برای معشوقه است که او را برای خود بگیرد

اوج حمایت اخلاقی اظهارات معشوقه در مورد آمادگی او برای پذیرش مردی است که خانواده را ترک می کند: در خانه خود ، آپارتمان والدینش ، مسکن اجاره ای یا حتی خوابگاه. یا به طور مشترک نوعی مسکن مشترک اجاره کنید. بنابراین ، پایان این مرحله جابجایی شوهر است که خانواده را به "زن رویاهای خود" سپرده است.

مرحله 10 ایجاد یک شوهر فراری در محل سکونت جدید با چنین شرایط زندگی راحت که از شرایط زندگی او در خانواده کمتر نخواهد بود

این مرحله کلیدی است. مهم نیست که یک مرد معشوقه خود را دوست دارد ، مهم نیست که چقدر سکسی ، ثروتمند یا شغلی باشد ، مهم نیست که همسرش چقدر او را آزرده خاطر می کند ، مهم نیست که شوهر چقدر احساسی یا اصولی باشد - به مدت یک هفته تا یک سال ، او هنوز به خود می آید ، سطح کفایت آن به طور چشمگیری افزایش می یابد. و کل نتیجه نهایی این دنیای نامرئی مبارزه دو زن برای یک شوهر بستگی به چیزی دارد که او دقیقاً در لحظه روشن شدن آگاهی در اطراف خود می بیند. از این رو ، این زنان وظایف بسیار خاصی دارند: وظیفه اولویت معشوقه این است که پس از کشف خیانت و اسکان مجدد مردی که خانواده را با او ترک کرده است ، تا آنجا که ممکن است به یک همسر کلاسیک تبدیل نشود ، بلکه دقیقاً مانند او رفتار کند معشوقه تا زمان اجرای طلاق و ایجاد یک ازدواج جدید ، تمام "ده فرمان یک معشوقه موفق" را به شدت دنبال کنید. اگر او خیلی سریع نقش همسر را بر عهده بگیرد و از مردی که در استرس یا افسردگی است تقاضای بیش از حد کند ، مطمئناً از نظر روانی خراب می شود. حتی اگر معشوقه از شادی باردار شود ، خراب می شود. یک مرد شکسته یا به خانواده باز می گردد ، یا هیچ یک از زنان با شروع زندگی جدید به آن نمی رسند ، یا منافع معشوقه را برآورده نمی کند و او شخصاً شوهر فرسوده اخلاقی را پشت سر می گذارد. به همسرش بنابراین ، تبدیل معشوقه به همسر نباید به یکباره انجام شود (که بلافاصله مرد را از او خواهد ترساند) ، بلکه مرحله ای و بسیار دوزدار و با دقت انجام شود.

وظیفه اولویت زن این است که به شوهر خود ثابت کند که معشوقه او دارای نقصهای آشکاری در رفتار خود است که شوهر به سادگی هنوز وقت نکرده است که ببیند و متوجه شود ، و خود همسر نیز به خوبی می تواند رفتار خود را بازسازی کند ، در مقایسه با او رقابت کند. با اشتیاق خود ، شرایط زندگی راحت را برای شوهر ایجاد کنید. از جمله - اخلاقی و روانی. هرچه زودتر زن به این امر دست یابد ، سریعتر و برای مدت طولانی شوهر به خانواده باز می گردد. در عین حال ، ما در مورد این واقعیت صحبت نمی کنیم که همسر عصبانی نیز بلافاصله شروع به پیروی از هر ده فرمان معشوقه خود کرد! اگرچه ، البته ، شما باید چیزی را از آنجا ببرید. اما نکته اصلی این است که در این شرایط دشوار زندگی ، همسر باید نه تنها به عنوان همسر ، بلکه به عنوان زن نیز خود را به شوهر مردد یا مرده نشان دهد!

تأکید می کنم: این یک زن و یک زن همزمان است! واقعیت این است که اکثر زنانی که متوجه می شوند شوهرشان رابطه عاشقانه جدی دارد ، به اشتباه شروع به بازی در نقش یک مادر ناراضی فریب خورده و رها شده می کنند. از این رو ، آنها یا سعی می کنند شوهر خود را به هر قیمتی به خانه باز گردانند و در نهایت تحقیر فرو می روند. یا برعکس ، آنها بدون هیچ ابهامی او را به طلاق می کشانند و سعی می کنند حداکثر ارزش مادی و نفقه را از شوهر بی وفا خارج کنند. البته ، زنان عصبانی را می توان درک کرد ، اما دیدن چیز دیگری مهم است: مهم نیست که یک مرد فرزند خود را دوست دارد ، مهم نیست که چقدر همسرش با او بازی می کند ، بیشتر اوقات می فهمد: معشوقه قادر است برای به دنیا آوردن بچه های دیگر! اگر همسر نیز چنین اشتباهی فاحش را مرتکب شود که شروع به چرخاندن کودک / فرزندان علیه پدر می کند ، در این صورت او را با درجه بالایی از دست می دهد. این به این دلیل است که نقش زن و زن بسیار گسترده تر از نقش مادر است ، زیرا نقش همسر به طور خودکار شامل نقش زن جنسی ، نقش خانه دار و نقش مادر است. محدود کردن وضعیت همسر در طول مبارزه برای شوهرش به عنوان نقش یک مادر ، شرایط شروع مطلوبی را برای چنین عاشق باهوشی ایجاد می کند که می تواند به تدریج تصویر یک زن خانه دار دلسوز و سپس یک مادر را به نقش معشوق خود اضافه کند. و زن سکسی و خوش قیافه بعداً در این مورد صحبت خواهیم کرد. حالا چیز دیگری مهم است:

اگر مردی که همسرش را برای معشوقه اش رها کرده با او راحت باشد ، دیگر بر نمی گردد. اگر سطح راحتی زندگی برای معشوقه شروع به کاهش کند و برای همسر - افزایش یابد ، بازگشت شوهر ولخرج یک امر زمان می شود.

این کل فتنه اصلی رفتار همسر و معشوقه در دوره پس از کشف حقیقت خیانت از سوی همسر توسط همسر است. هر کس تا آنجا که ممکن است عاقلانه رفتار کند ، شوهر می گیرد.

توصیه شده: