خانواده و نحوه زنده ماندن در آن

تصویری: خانواده و نحوه زنده ماندن در آن

تصویری: خانواده و نحوه زنده ماندن در آن
تصویری: زنه با یه مردی حشری تو آسانسور گیر فتاده بود و این اتفاق براش افتاد 2024, ممکن است
خانواده و نحوه زنده ماندن در آن
خانواده و نحوه زنده ماندن در آن
Anonim

یک زن از شوهرش شکایت کرد. - خسته ام. او خودش را بسیار راحت کرد. تا صد بار به شما یادآوری نشود که چه کاری باید انجام شود ، او حتی تکان نمی خورد. ابتکارات صفر است. او به مشکلاتی که باعث انفجار سرم می شود اهمیتی نمی دهد ، نحوه حل آنها برایش اهمیتی ندارد. - معلوم می شود که او نسبت به آنچه برای شما مهم است بی تفاوت است؟ - کاملا. من مثل نخود به دیوار می گویم! - و خودش به چه چیزی علاقه دارد؟ - همه مزخرف است. هر چیزی ، فقط توجه نکنید ، مشکلات واقعی را حل نکنید. خودخواه ، فقط به خودش فکر می کند ، - زن با عصبانیت پاسخ داد. پرده. چرخه بی تفاوتی و خودخواهی در روابط. داستان جالبی رقم می خورد. برخی از ویژگیهای درونی خود را آشکار نمی کنیم ، ما با کمک فرافکنی "زایمان می کنیم" ، شیئی که این ویژگیهای بیرونی را تحریک می کند. اکنون مطمئن هستیم که کل موضوع در دیگری (و در چه کسی دیگری) است ، بدون توجه به اینکه میزان تظاهرات تحریک کننده در دیگری قوی تر است ، بیشتر از مشاهده موارد مشابه در خود خودداری می کنیم. آنها ممکن است در چیز دیگری وجود داشته باشند ، اما به دلیل امتناع از تشخیص خودمان در چیزی مشابه ، آنها را به دیگری "می دهیم" ، که به نظر می رسد حتی تعداد بیشتری از آنها در او وجود دارد. بنابراین ما رقابت می کنیم ، کدام یک از ما دو نفر بیشتر خودخواه و بی احساس هستیم ، دیگر درست نیست.

در برهه ای از زندگی ، من خود زنی هستم که از شوهرش شکایت می کند و می خواهد او تغییر کند. به نظر من موقعیت من صحیح ترین است و علایق مشترک را در نظر می گیرد. یک سری اقدامات در ذهن من ساخته شده است و به وضوح توزیع شده است که چه کسی ، چگونه و چه کاری انجام می دهد. اما من جدا می شوم ، زیرا شوهرم هرطور که می تواند و می خواهد انجام می دهد. یا اصلاً این کار را نمی کند ، زیرا او نیز موقعیت و برنامه عمل دارد. من می خواهم در این مورد صحبت کنم ، اما اغلب ، در حال حاضر ، احساسات از نمودار خارج است. من نمی خواهم چیزی را بفهمم ، وارد موقعیت شوم ، اما می خواهم او گاهی اوقات آنطور که می خواهم عمل کند ، تمام نگرانی ها را بر عهده بگیرد ، به اهمیت خواسته های من اعتراف کند ، و او را متقاعد کند که طبیعی است باشد تا کسی از من قدردانی کند در چنین لحظاتی ، من به اطراف نگاه می کنم و فقط خودم را می بینم: تنهایی ، خستگی ، کینه ، متناوباً خشم و ناتوانی را احساس می کنم. من درک می کنم که در این مرحله با نیاز به نوعی تصمیم ارادی و یخ زدن مواجه هستم. من درونم یخ می زنم ، اما در ظاهر همچنان کینه ، بی تفاوتی ، غرور را نشان می دهم. و در مواقع دیگر ، بدون کمک روان درمانگر من ، امکان مشاهده چیز دیگری وجود دارد. از خودم سوال می پرسم. و این مرد (شوهرم) در کنار من چه احساسی دارد؟ چه احساسی برای او احساس می کند که زنش به او اعتقاد ندارد ، و اینکه او می خواهد کسی شود که هنوز تبدیل نشده است؟ شاید او خطر را احساس می کند ، بنابراین با خرابکاری در درخواست ها از خود دفاع می کند؟ یا کینه؟ یا عصبانیت؟ یا ناامیدی؟ آیا من خودم حق دارم که از او چیزی بخواهم اگر خودم در دفاع و بسته به درخواست ها هستم؟ اگر معتقدم که او بر احساس من در اطراف خود تأثیر می گذارد ، احتمالاً من نیز بر احساس او در اطرافم تأثیر می گذارم؟ ما بخشی از یک حوزه مشترک تعامل هستیم و رفتار یکدیگر را متقابل شرط می کنیم. البته می توانید برای مدت طولانی با یکدیگر بحث کنید ، کدام یک از ما بزرگترین "احمق" هستیم ، اما چرا؟ و اگرچه در ظاهر ما شیوه های مختلف رفتار را نشان می دهیم ، شاید در اعماق وجودمان ، ما یک چیز را احساس کنیم؟ این به هیچ وجه از احساسات من کم نمی کند ، تجربیاتی را که در بالا نوشتم لغو نمی کند ، اما به خروج از قربانی درونی کمک می کند. غیر از خود شخص دیگری را ببینید. به یاد داشته باشید که در طرف دیگر رابطه ، وضعیت متفاوت است. مشخص نیست چگونه ، اما شما می توانید در مورد این موضوع با یکدیگر صحبت کنید ، گاهی اوقات تعجب کنید که وضعیت دیگری چگونه متفاوت است ، چگونه یک موقعیت را متفاوت می بینیم و چرا این اتفاق افتاده است؟ روابط ، مدرسه ای عالی برای رشد شخصی است. R. Skiner در کتاب خود "خانواده و چگونگی زنده ماندن در آن" کلمات فوق العاده ای دارد. "شریک شما فردی است که با او سریعتر بزرگ می شوید ، اما همچنین کسی است که به احتمال زیاد با او گیر می کنید. علاوه بر این ، شما ممکن است به اندازه دیگران از او متنفر باشید.همه چیز بستگی به این دارد که زن و شوهر چقدر مایل به اعتراف به آنچه در پشت "صفحه نمایش" پنهان شده است ، و آمادگی "پشت صفحه" ، چقدر هستند. هرچه تمایل و شجاعت بیشتری برای پذیرش این واقعیت ناخوشایند داشته باشند که از "خودنگاره های" خیالی فاصله دارند ، در صورت بروز مشکلات بیشتر با آنها کنار می آیند."

توصیه شده: