جادوگر فاجعه بار

جادوگر فاجعه بار
جادوگر فاجعه بار
Anonim

تقدیم به والدین عالی!

"جادوگر فاجعه بار" او در کودکی بی ضرر بزرگ شد که از والدین خود اطاعت می کرد ، مورد احترام بود ، جسورانه تر می توان گفت "با مادربزرگش و بزرگترین نمایندگان ورودی شماره 4 بحث نکرد."

به دلایلی ، سامسون ، و این نام این پسر طلایی بود که دفتر خاطرات مدرسه را کاملاً پر کرده بود ، مرتب لباس پوشیده بود و باعث لبخندهای شاد معلمان ، اطرافیان و عمو میرون می شد.. برای همکلاسی ها خوب نبود و بچه های مدرسه بد

با بزرگ شدن خسته کننده و اشباع از بلغور ، او بیشتر و بیشتر فکر می کرد که چرا نام سامسون ، چرا ورودی شماره 4 و چرا باید ریاضیدان شود؟

و در عمق شب ، "ریاضیدان آینده" آرزو داشت که جادوگر و جادوگر شود. او در رویای تبدیل آب به لیموناد مورد علاقه خود ، داشتن آبشش ، پرواز مانند عقاب و حرکت به جزیره اسکلت ها با یک موج چوب جادویی خود بود. اما او می دانست که مادرش به طور قطع می داند که سامسونچیک قطعاً ریاضیدان و نابغه ای بزرگ خواهد بود.

در همان زمان ، مخفی ترین ، مخفی ترین رویای جادویی سامسون ، تبدیل شدن به یک دزد دریایی و رفتار بد و نافرمانی از کسی بود ، همیشه در دریاها و اقیانوس ها قایقرانی کنید و بسیاری از چیزها را بدون نمرات خوب به صورت رایگان دریافت کنید ، یک چشم خود را با یک چشم بپوشانید. چشم بند بزنید ، تف کنید ، فرمان دهید و مسواک نزنید….

سالها بعد..

و ، البته ، جادوگر سامسون فاجعه بار بیرون آمد ، بنابراین می توان گفت که نتیجه ای نداشت ، اما سامسون یک دزد دریایی در زندگی شد …

به سامسون تبریک می گویم!

(ج) اوکسانا هولود

توصیه شده: