2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در اغلب موارد س situationsالاتی در مورد معنای زندگی مطرح می شود که افراد از چیزی راضی نیستند. اگر همه چیز مرتب باشد و طبق معمول پیش برود ، هیچ کس چنین س questionsالاتی نمی پرسد. این س ofال درباره معنای وجود زمانی مطرح می شود که شخص در وضعیت ناراحتی روانی عمیق یا بحران وجودی قرار دارد ، که ممکن است با بحران های زندگی همراه باشد - از دست دادن شغل ، طلاق ، تولد یا ترک خانواده. در چنین دوره هایی ، این س aboutال مطرح می شود که بعد از آن چه باید کرد و چگونه زندگی کرد. اغلب یک فرد می خواهد به طور کامل در زندگی خود تجدید نظر کند. بنابراین چگونه می توان معنای وجود خود را پیدا کرد؟
همه س questionsالات در مورد معنای زندگی در نهایت به یافتن خود ، احساس ارزش و لذت بردن از زندگی خلاصه می شود.
برای حل این مشکلات ، می توانید اهداف را تعیین کرده و به آنها برسید ، اما اگر آنها در خط ارزش شخص خاصی قرار نگیرند (واسیا و پتیت این کار را انجام دادند ، و من چنین می خواهم!) ، در نتیجه بحران بدتر از این ، فرد از زندگی رضایت نمی گیرد و دوباره در مورد معنای وجود س questionsال می کند. چرا؟ زیرا ما به طور کلی می خواهیم خوشبخت باشیم و می توان پرسش از معنای وجود را از نو شکل داد - "چگونه شاد باشیم؟"
بنابراین ، اگر به چنین وجودی به زندگی نگاه کنید ، باید درک کنید که برای هر شخصی تنها یک نتیجه وجود دارد - یک "مسکن" کوچک برای بدن ، که در 2 متر زیر زمین واقع شده است. به همین دلیل است که فقط کیفیت زندگی و احساسات اهمیت دارد ، برای برخی افراد - کیفیت ارتباط ، تماس با دیگران. به طور کلی ، هر دقیقه وجود باید با طغیان های احساسی پر شود.
روانشناسان توصیه می کنند همه معانی زندگی را به 3 دسته اصلی تقسیم کنید:
- مواد ؛
- عاطفی؛
- معنوی
دسته اول شامل توانایی به دست آوردن مقدار مشخصی از پول به روش انتخابی است. پول به خودی خود نمی تواند معنای زندگی باشد ، در غیر این صورت فرد در مورد چنین س questionsالاتی فکر نمی کند. از نظر مادی ، برای بسیاری ، مهارتی که در حین کسب درآمد پمپاژ می شود ، همان فرآیندی که از طریق آن این منفعت مادی به دست می آید ، از اهمیت بالایی برخوردار است. پول و امنیت پایه و اساس زندگی ما هستند ، یک بخش مهم و جدایی ناپذیر. کجا زندگی کنیم و چه بخوریم وظایف اصلی هستند ، بدون رضایت از آنها به سادگی نمی توان به چیز دیگری فکر کرد. بنابراین ، برآوردن ساده ترین اما حیاتی ترین نیازها اولین قدم در جهت درک معنای وجود است.
معنای احساسی زندگی کل عمق و کلیت تجربیات بشری است. احساسات ، توانایی لذت بردن از هر دقیقه از زندگی ، بودن در اینجا و اکنون ، دریافت رضایت اخلاقی از تمام اعمال خود (حتی از درد) ، این علم که می توان این درد را با فردی نزدیک به روح تقسیم کرد ، بخش جدایی ناپذیر زندگی
معنای معنوی زندگی را می توان مهمترین نامید ، زیرا بدون آن است که جزء مادی به سرعت ارزش خود را از دست می دهد. این توانایی مقاومت در برابر همه مشکلات و مشکلات زندگی است ، تغییر ، به نفع جهان ، توسعه ، قوی شدن و عاقلانه تر شدن در هر شرایط و بحران دردناک است. همچنین ، بخش قابل توجهی از معنای معنوی خدمت و کمک به مردم است. به طور متوسط 99 درصد مردم مفید بودن برای جامعه را مهم می دانند. این مهم است که نه تنها از اقدامات خود لذت ببرید ، بلکه باید کسی به آن توجه کند ، برای کسی مفید ، دلپذیر ، جالب بود. بنابراین ، مردم احساس بهتری دارند ، این امر به آنها انگیزه می دهد و آنها را وادار به حرکت می کند.
مسیر معنوی می تواند نه تنها بیرونی ، بلکه داخلی نیز باشد ، اما در هر صورت ، فرد احساس می کند چگونه رشد می کند و بهتر می شود. از این نظر ، بدون معانی معنوی و عاطفی ، رضایت مادی وجود نخواهد داشت و برعکس. همه اینها به هم متصل هستند ، بنابراین شما باید معنای وجود را به عنوان یک تصویر سه بعدی جامع درک کنید.
به طور کلی ، اگر ما در مورد معنای زندگی صحبت کنیم ، برای بسیاری از مردم این خود زندگی است ، از هر دقیقه زندگی لذت می برند ، از روند کار و فداکاری ، بهبود ویژگی های روحی آنها ، توانایی تحمل آزمایشات سخت زندگی و استرس های احساسی (شادی دیوانه کننده) ، اندوه ، تجربیات دشوار) ، توسعه مستمر شخصی و حرفه ای.
چگونه می توان معنای زندگی خود را درک کرد؟ این ساده است - شما باید درک کنید که شخص از چه چیزی لذت می برد ، این زندگی او را با معنا پر می کند.
توصیه شده:
خیانت تقلب معنای بیولوژیکی قدرتمندی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله شده است ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر کرده و شما را در حاشیه غریزه قرار داده است
قرنهاست که خیانت با ضربه ای به قلب با خنجر مقایسه می شود. واقعیت این است که تقلب یک معنی بیولوژیکی قوی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله می شود ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر می کند ، شما را در حاشیه غریزه باروری قرار می دهد و شما را تنها می گذارد.
چرا نمی توانم ازدواج کنم و کار پیدا کنم؟
"من تحصیلات خوبی دارم ، اجتماعی هستم و می دانم که خوب به نظر می رسم ، اما در عین حال به طور مزمن قادر به یافتن مردی نیستم که در نهایت می خواهم با او زندگی کنم و شغلی که دوست دارم در آن کار کنم. . مردانی که من را دوست دارند ، من را دوست ندارند.
شما به دنبال شادی هستید ، نه معنای زندگی ، و اینکه چگونه شما را تهدید می کند
لوگوتراپی به عنوان یک ایده در زمان اقامت ویکتور فرانکل در اردوگاه کار اجباری شکل گرفت. در چنین شرایطی ، جایی که فرصت بیرون آمدن زنده از آنجا به نسبت 1:29 بود ، روند روانشناختی در مورد اهمیت معنای زندگی و اراده آزاد ظاهر شد. بنابراین ، روانشناس شروع به مشاهده الگویی بین افراد درگذشته و بین افرادی کرد که قادر به زنده ماندن در چنین شرایط غیرانسانی بودند.
چگونه می توان معنای زندگی را پس از 30 سال پیدا کرد؟
انسان از بدو تولد یک موجود ساده لوح است و در دوران کودکی بسیار قابل پیشنهاد است. اما با گذشت سالها از بین می رود. و در نقطه ای ، در بازه زمانی بین 30 تا 40 سال (هرچند کسی زودتر ، کسی دیرتر ، و کسی هرگز اصلاً) لحظه ای فرا می رسد که متوجه می شوید همه آنچه قبلاً به عنوان اهداف مورد استفاده قرار گرفته اند ، به عنوان چیزی از اهمیت و ارزش ، چیزی بیش از یک "
من نمی توانم جایی برای خودم پیدا کنم ، یا چگونه می توان آرامش روحی ، آرامش روانی را پیدا کرد؟
اگر شخصی این س ofال را مطرح کند که چگونه می توان به آرامش روانی دست یافت ، منطقی است که فرض کنیم در حال حاضر در روح خود بیقرار است. دو دلیل می تواند داشته باشد: خلأی در روح وجود دارد که شما را تحت فشار قرار می دهد و شما را رنج می دهد - چیزی برای "