2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ابتدا بیایید بفهمیم تروما چیست. تروما یک رویداد غیرمنتظره و تکان دهنده است که تهدید کننده و همراه با احساس وحشت و درماندگی است. تروما بر بقیه عمر شما تأثیر می گذارد و اغلب اتفاق می افتد که یک فرد زندگی خود را در اطراف ضربه ایجاد می کند. احتمالاً می دانید که به این "سناریوی آسیب زا" می گویند که در آن افراد یا بارها و بارها در شرایط آسیب زا به زندگی خود ادامه می دهند یا تمام تلاش خود را برای اجتناب از آن انجام می دهند. درست است ، در این مورد ، مسئولیت پیروی از این سناریو و تنظیم زندگی بسیار دشوار است. "این برای من اتفاق افتاد. هیچ کس هرگز نمی خواهد این وحشت را تجربه کند. اگر این وضعیت بارها و بارها تکرار شود ، آیا این بدان معناست که من شایسته این هستم؟ آیا این بدان معناست که من همیشه احساس درماندگی خواهم کرد؟"
دشواری پذیرفتن مسئولیت به سادگی قابل توجیه است اگر کسی بفهمد کدام جنبه از شخصیت تحت تأثیر ضربه قرار می گیرد. به دلیل احساسات بسیار قوی (گاهی غیرقابل تحمل) ، افرادی که حوادث آسیب زا را تجربه کرده اند همچنان وحشتی را تجربه می کنند که زمانی نمی توانستند با آن کنار بیایند. این در ترس از مرگ ، ترس از دیوانه شدن ، ناشناخته بودن ، خشونت ، آینده ، بیماری و همچنین ترس از متفاوت بودن ، متفاوت بودن بیان می شود. احساس درماندگی این افراد را رها نمی کند. رنج با فوران خشم همراه است ، و سپس با تنهایی غیرقابل تحمل جایگزین می شود.
ضربه به شدت بر رشد هویت تأثیر می گذارد ، یعنی اینکه چگونه شخص خود را درک می کند ، چگونه خود را توصیف می کند و خود را چه کسی می داند.
بازمانده از تروما همیشه به این تجربه معنا می بخشد. نه تنها یک فرد بزرگسال ، حتی یک کودک از خود س questionsال می پرسد: چرا این اتفاق برای من افتاد؟ من چیکار کردم که این اتفاق بیفته؟ چرا من مثل بقیه نیستم؟ و این س questionsالات احساس اضطراب ، افسردگی و ناامیدی را تشدید می کند.
تروما همیشه به عنوان چیزی غیر طبیعی تجربه می شود. "عادی" در این زمینه امن ، آشنا است. زندگی به "قبل" و "بعد" تقسیم می شود و همه چیز جدید ، غیرمعمول و غیر معمول غیر طبیعی می شود (همراه با ضربه). این باعث اضطراب می شود که می تواند به وحشت تبدیل شود. و تلاشهای مأیوس کننده برای کنترل ، منزوی کردن خود از تغییرات و فرصتها خواهد بود.
خوش بینی و امید نیز از بین رفته است - به نظر می رسد که هرگز بهتر نمی شود ، زندگی "قبل" قابل بازگشت نیست. این بدان معناست که شما نباید تلاش کنید.
پس با این همه چه باید کرد.
1. سناریوی آسیب زا و باورهای زیر بنای آن را دنبال کنید. اگر این ضربه در کودکی تجربه شده است ، مهم است که مفاهیمی را که ممکن است در دوران کودکی به آن رسیده اید درک کنید. و اکنون آنها را در بزرگسالی مرور کنید.
2. درک کنید که کدام تصویر از خود (هویت) با ضربه همراه است.
3. مزایای ثانویه سناریوی ضربه را درک کنید. ما قبلاً چند مورد را کشف کرده ایم - این قابل پیش بینی و آشنایی با وضعیت آسیب زا است. به هر حال ، شما قبلاً آن را تجربه کرده اید. همچنین مهم است که از خود بپرسید "چرا من این وضعیت را انتخاب می کنم؟ این چه چیزی به من می دهد؟"
4- منابع شخصی برای تغییر بسیار مهم هستند. ممکن است لازم باشد با یک روانشناس ، کمک و حمایت دوستان و خانواده کار کنید.
برخورد با ضربه معمولاً طولانی مدت است و نیاز به شجاعت و اراده دارد. اما ارزشش را دارد ، به من اعتماد کن
توصیه شده:
آسیب های دوران کودکی - مبارزه یا یادگیری زندگی با آنها؟
آسیب های دوران کودکی - مبارزه یا یادگیری زندگی با آنها؟ این واقعیت که همه آسیب های ما از دوران کودکی به مدت طولانی گفته شده است که حتی با این واقعیت بحث نمی کنند. بسیاری از مطالعات ثابت کرده اند که این واقعیت دارد. دو هفته پیش من یک وبینار در این زمینه برگزار کردم.
فقط منو رها نکن! ترس از دست دادن شریک زندگی ، ترس از رها شدن. آسیب رها کردن
برخلاف ترس از طرد شدن ، که بر اساس احساس شرمندگی برای نیازهای احساس شده و ویژگی های شخصی است ، ترس از رها شدن بسیار عمیق تر از وحشت ناشی از فراموشی ، عدم است. چگونه بفهمیم فردی این ترس را دارد؟ دلایل وقوع آن چیست؟ باید باهاش چکار کنم؟ به طور کلی ، ریشه های این بیماری را باید در اوایل کودکی ، در سن حداکثر یک سالگی جستجو کرد.
زندگی چه کسی را داریم زندگی می کنیم؟ مختصری در مورد سناریوهای زندگی
ما روزانه صدها انتخاب می کنیم. ما انتخاب می کنیم که با چه کسی و چه زمانی تماس بگیریم ، کودک را به کدام مهد کودک بفرستیم ، آیا شغل خود را تغییر دهد یا در مهدکودک قدیمی بماند. و هرچه تصمیم جدی تر باشد ، بار مسئولیت را بیشتر احساس می کنیم! با برداشتن این یا آن مرحله از زندگی ، ممکن است حتی از آن آگاه نباشیم ، اما طبق سناریوی خاصی عمل کنیم.
چگونه می توان زندگی خود را زندگی کرد و نه یک زندگی دیگر یا درباره ارزشهای واقعی و اعمال شده
در جامعه ما ، الگوها و قواعدی به وضوح تعریف شده است که شما برای زندگی "نیاز" و رعایت آنها "نیاز" دارید. از کودکی به ما می گویند وقتی بزرگ شدیم باید چگونه باشیم ، آنها اغلب تصمیم می گیرند که باید چه کار کنیم ، در کدام دانشگاه وارد شویم ، چه نوع منتخبی را در کنار ما می بینند ، به طور کلی سنی پذیرفته شده است حق داشتن فرزندان و این نیز تا حدی وظیفه است - مشاغل ایجاد کنید ، خانواده و فرزندان داشته باشید.
معنای زندگی؟ زندگی کن ، فقط زندگی کن
نویسنده: واسیلاکی ایرینا حس زندگی چیست؟ سوالی که می خواهید پاسخ آن را بیابید. و پاسخ ، همانطور که بسیاری از مردم فکر می کنند ، باید تا حدودی غیر معمول باشد. یا یکی که هیچکس فکرش را نمی کرد. - شما هدفی دارید که به دنبال آن به خواسته خود می رسید ، - از یک نوجوان 16 ساله می پرسم.