کاریزما - چگونه می توان یک هدیه تغییر دهنده زندگی به دست آورد

فهرست مطالب:

تصویری: کاریزما - چگونه می توان یک هدیه تغییر دهنده زندگی به دست آورد

تصویری: کاریزما - چگونه می توان یک هدیه تغییر دهنده زندگی به دست آورد
تصویری: parsidari | داستان زندگی بودا Who was Buddha 2024, ممکن است
کاریزما - چگونه می توان یک هدیه تغییر دهنده زندگی به دست آورد
کاریزما - چگونه می توان یک هدیه تغییر دهنده زندگی به دست آورد
Anonim

جذابیت - این چیزی است که هر شخصی می خواهد داشته باشد ، اما هیچ کس نمی تواند این کاریزما را به طور کامل توضیح دهد. کجا می توان آن را پیدا کرد ، یک فرد کاریزماتیک چه ویژگی هایی دارد؟ این چه چیزی است که تقریباً عرفانی روی مردم تأثیر می گذارد؟

تفاوت اصلی بین افراد کاریزماتیک این است که می توانند با شخصیت خود بر افراد دیگر تأثیر بگذارند. و دومی حتی آن را دوست خواهد داشت. این در درجه اول هم در محل کار ، هم در تجارت و هم به طور کلی در زندگی مفید است.

جذابیت مجموعه ای کامل از پارامترهای روانی ، ارتباطی ، مختلف داخلی و خارجی است. این نشان دهنده هویت شرکتی خاص ، تصویر ، انحصاری بودن ، استعداد یک فرد ، ویژگیهای روانی-احساسی خاص است که به او اجازه می دهد بر دیگران تأثیر بگذارد ، یک روش ارتباطی فردی است که دیگران را جذب و جذب می کند. چنین مجموعه ای از ویژگی ها و ویژگی ها برای دیگران به عنوان یک انرژی داخلی فریبنده ظاهر می شود و آنها را مجبور به پیروی می کند.

معنای این کلمه به طرز زیبایی از طریق ریشه یونانی باستان آن آشکار می شود و نشان دهنده هدیه ای از طرف خدا ، مسح شده است.

کاریزماتیک بودن یعنی پرشور بودن. در واقع ، اگر کسانی را به یاد بیاوریم که می توانیم با اطمینان آنها را کاریزماتیک بنامیم - همه آنها مشتاق کار انتخابی خود بودند ، انرژی فوق العاده ای داشتند ، با جرقه ای در چشمانشان ، به نظر می رسید در یک جریان خاص ، متفاوت از زندگی روزمره خاکستری ، شناور بودند. بخش عمده ای از مردم با تلاش های یکسان ، اقدامات مشابه ، نتیجه تأثیر و کار یک فرد کاریزماتیک و فردی که مشتاق نیست ، تفاوت چشمگیری دارد.

رهبران کاریزماتیک سرنوشت مردم و دولتها را تغییر می دهند ، رویدادهای جهانی را تعیین می کنند و برای همیشه در تاریخ باقی می مانند. با این حال ، نه تنها رهبران بزرگ و رهبران معنوی دارای کاریزما هستند. در میان مردم عادی که با دستاوردهای بزرگ خود را متمایز نکرده اند ، می توان شخصیت هایی با جذابیت قوی را نیز تشخیص داد.

آنها بیشتر از بقیه بر افراد تأثیر می گذارند. توصیه های آنها گوش داده می شود ، مورد احترام و دوست داشتن است. از آنجا که همه مردم به طور کلی موجودات اجتماعی هستند و جامعه و مکان در آن برای خوشبختی افراد اهمیت زیادی دارد ، می توان صاحبان کاریزما را خوش شانس نامید.

کاریزما چگونه بر زندگی شما تأثیر می گذارد:

بین موفقیت و کاریزما ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. بیشتر موفقیت و رفاه ما به ارتباط ما با دیگران بستگی دارد. هر چه محیط اطراف ما نسبت به ما واکنش بهتری نشان دهد ، به آسانی می توانیم آنچه را که می خواهیم به دست آوریم. در اصل ، وقتی درباره کاریزما بحث می کنیم ، به قانون جذب می رسیم. در زمان های مختلف ، به روش های مختلف تفسیر شد. با این حال ، به طور کلی ، این قانون منجر به این واقعیت می شود که شما به ناچار آن افراد و موقعیت هایی را که با حالت و افکار شما هماهنگ هستند ، وارد زندگی می کنید. شما مانند یک آهنربای زنده هستید و حالت شما دائماً امواج خاصی را ارسال می کند که مانند امواج صوتی از یک ایستگاه رادیویی هستند. آنها کسانی هستند که شما را درک می کنند.

افکار تقویت شده توسط احساسات شما ، مانند امواج رادیویی تقویت شده توسط تکانه های الکتریکی ، شما را ترک می کند و توسط کسانی که در ابتدا با یک موج مشترک با شما تنظیم شده اند ، ثبت می شوند. و در زندگی افراد ، ایده ها ، فرصت های لازم ، وسایل ، موقعیت های جالب ، پول ، چیزهای دیگر که با طرز فکر و حالت شخصی شما مطابقت دارد ، جذب شما می شوند. این الگو دقیقاً توضیح می دهد که چگونه می توانید کاریزمای خود را افزایش دهید تا بتوانید بر افرادی که همکاری آنها ، حمایت و عشق آنها را دوست دارید ، تأثیر مثبت بگذارید. مهمترین نکته ای که باید به خاطر داشته باشید این است که کاریزما تا حد زیادی بر اساس ادراک استوار است. نکته اصلی این نیست که دقیقاً چه کسی هستید ، بلکه این است که مردم چگونه شما را تصور می کنند. این خیلی وضعیت واقعی امور نیست ، بلکه نحوه درک دیگران از شماست.

6 نشانه جذابیت:

حساسیت احساسی.افراد کاریزماتیک می دانند که چگونه نه تنها احساسات خود را آلوده کنند ، بلکه احساسات احساسی اولیه دیگران را نیز با ظرافت احساس کنند ، و همچنین بر اساس این نگرش تعامل ایجاد کنند. آنها به سرعت با افراد ارتباط عاطفی برقرار می کنند ، به طوری که طرف مقابل خیلی زود احساس می کند "تنها شخص در اتاق" است ، و چه کسی دوست ندارد چنین کسی باشد؟

طبیعی بودن این مظهر منحصر به فرد بودن و نبوغ آن است. اما این نتیجه طبیعت است. منحصر به فرد داشتن بنیان درونی و عمل به آن است. منحصر به فرد بودن توانایی انجام کارهایی است که از آن لذت می برید بدون ترس از قضاوت دیگران. و خیلی مهم نیست درست / غلط باشد.

کنترل آگاهانه بر حوزه احساسی. افراد کاریزماتیک می دانند چگونه احساسات خود را کنترل کنند. حالت عاطفی ابزار آنها می شود ، آنها از آن برای اهداف خود استفاده می کنند ، اما احساسات آنها از این طریق صداقت خود را از دست نمی دهند.

توانایی بیان صحیح افکار خود. تقریباً همه افراد کاریزماتیک گویندگان خوبی هستند ، بنابراین نه تنها با کمک احساسات ، بلکه با کمک کلمات ، روی گفتگوکنندگان تأثیر می گذارند.

حساسیت اجتماعی افراد کاریزماتیک دارای حس ظریفی از تعاملات اجتماعی هستند ، آنها می دانند چگونه گوش دهند و در طول موج با طرف مقابل خود باشند. بنابراین ، چنین افرادی تقریباً همیشه مراقب محیط اطراف خود هستند.

خودکنترلی در ارتباطات این یک مهارت اساسی برای افراد کاریزماتیک است که هنگام برخورد با هر مخاطبی ، آرامش و لطف خود را حفظ کنند. آنها می توانند با هر بخش از جمعیت ارتباط عاطفی برقرار کنند.

انواع کاریزما:

  • جذابیت یک بیننده این است که به افراد الهام بخشیده و آنها را وادار به باور کند. مثال آن استیو جابز است.
  • جذابیت مهربانی این است که به دیگران احساس اهمیت دهید. نمونه آن دالایی لاما است.
  • جذابیت اقتدار این است که دیگران را وادار کنید که قدرت تغییر زندگی آنها را دارید. یک مثال بیل گیتس است.
  • کاریزمای تمرکز این است که به شخص نشان دهید که در حال حاضر فقط روی او تمرکز کرده اید. نمونه آن بیل کلینتون است.

انتخاب نوع کاریزما به چندین چیز بستگی دارد: شخصیت ، اهداف و موقعیت شما. به همین دلیل است که شما نباید سبکی را انتخاب کنید و آموزش دهید که با شخصیت شما مطابقت ندارد. اگر فردی باز و مهربان هستید ، نباید سعی کنید بیش از حد از اقتدار خود استفاده کنید. به خصوص اگر احساس می کنید که مغایر با اصول شماست.

خوب ، حالا بیایید در مورد توسعه کاریزما صحبت کنیم؟

خبر خوب این است که کاریزما متولد نمی شود. این را می توان تأیید کرد. برای مثال ، به هر شخصی که فکر می کنید کاریزماتیک است فکر کنید. اگر بیشتر از یک بار در هفته با او ارتباط برقرار می کنید ، متوجه می شوید که کاریزمای او همیشه وجود ندارد. هیچ کس نمی تواند به طور شبانه روزی کاریزماتیک باشد. منابع زیادی می خواهد. بنابراین ، این یک پارامتر توسعه یافته است.

در مرحله بعد ، نحوه انجام این کار را به طور سیستماتیک ، حداقل در سطح اولیه ، خواهید آموخت.

- محکومیت … نمی توان افراد را درگیر چیزی کرد که خود شما به آن اعتقاد ندارید. به همین دلیل است که شما باید قبل از هر چیز بفهمید و بدانید که می خواهید در مورد چه چیزی به طرف مقابل بگویید.

- حداکثر حضور در هر کجا که هستید. برای انجام این کار ، باید سعی کنید از همه محرکهای بیرونی و داخلی غیر ضروری جدا شوید و تمرکز توجه را به مکان یا موقعیتی که در آن هستید هدایت کنید. اگر می توانید در حال حاضر اینجا و اکنون با طرف مقابل خود باشید ، این امر شما را از بقیه متمایز می کند. مردم توجه شما را احساس خواهند کرد و آنها همه چیز برای شما هستند. حداقل فعلا.

- به مصاحبه کننده احترام بگذارید و به حرف او گوش دهید. اگر انتقال حالت عاطفی آسان نیست ، یادگیری حساسیت اجتماعی بسیار آسان تر است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که خود را مهمترین فرد جهان ندانید و به طرف مقابل توجه کنید. به شخص احساس شخصی بدهید. و هیچ کاری برای انجام این کار در ابتدای ارتباط مانند تماس با نام کمک نمی کند.هرچه بیشتر نام شخص را می گویید ، بیشتر او پاسخ می دهد و پیام شما را که مخصوص اوست ، بهتر درک می کند.

گوش دادن به دیگران یک هنر واقعی است. اگر به حرف طرف مقابل گوش دهید و به او علاقه مند شوید ، او احساس خاصی می کند. من فکر نمی کنم ارزش توضیح دادن در مورد احساس خوب را داشته باشد.

- "من" را با "ما" و "شما" جایگزین کنید. شنیدن نام خود برای طرف مقابل همیشه خوشایندتر خواهد بود ، و او فعال تر خواهد بود و تمایل بیشتری به پذیرش پیشنهاداتی که در مورد مزایای شخصی وی می گویند ، خواهد داشت. به عنوان مثال ، نه "من می خواهم نشان دهم" ، بلکه "شما قادر خواهید بود ببینید ، و قطعاً برای شما جالب خواهد بود". به نظر می رسد که بیشتر در مورد دیگران صحبت می کنید و نه در مورد خودتان ، دیوار جدایی بین شما شکسته می شود ، زیرا همه می خواهند درک شوند ، به او علاقه مند شده و به او توجه کنند. به این ترتیب به مردم نزدیک می شوید. اما از این توصیه سوء استفاده نکنید ، زیرا اجتناب از "من" می تواند مانند ضعف او و تلاش برای تقسیم مسئولیت به نظر برسد ، که در رفتار منفی تلقی می شود.

- صداقت احساسات ، احساسات و تجربیات. قبل از آلوده شدن به ایده ها و احساسات ، باید خودتان با آنها آتش بگیرید. شما نمی توانید افراد دیگر را با چیزی که خودتان از آن مطمئن نیستید آلوده کنید. بنابراین ، قبل از آلوده کردن احساسات به دیگران و ایجاد اعتماد به نفس در آنها ، باید بیاموزید که چگونه همه اینها را خودتان تجربه کنید.

سرکوب احساسات خود را متوقف کنید. اگر چیزی شما را خوشحال می کند ، از ته دل بخندید ، سعی نکنید خنده را سرکوب کنید ، و اگر شما را ناراحت کرد ، چهره ای بی تفاوت نداشته باشید ، احساسات را به طور کامل تجربه کنید ، طبیعی باشید.

البته ، نباید همه احساسات را بر روی طرفین پخش کرد ، این مملو از گریز از مرکز است و این بر محبوبیت شما نخواهد افزود. همه مردم می خواهند شجاع و مثبت اندیش باشند نه اینکه به خود و نقاط قوت خود شک کنند. اگر این احساسات را تجربه کنید و آشکارا مثبت و اعتماد به نفس را از خود ساطع کنید ، به اطرافیان شما نیز منتقل می شود.

- زبان بدن موثر. موقعیت بدن در طول مکالمه ، اقدامات دست ها ، حالات چهره - همه اینها بر درک دیگران از شما تأثیر زیادی می گذارد. حتی اگر عصبی بودن و عدم اطمینان شما مورد توجه هوشیار طرف مقابل قرار نگیرد ، ضمیر ناخودآگاه مطمئناً به او می گوید که آیا ارزش برقراری ارتباط با شما را دارد یا خیر.

خوشبختانه زبان بدن در جهت عکس عمل می کند: اگر حالت آرام تری داشته باشید ، احساس آرامش بیشتری می کنید ، اگر لبخند بزنید ، روح شما کمی روشن تر می شود.

مشخص است که لحن به سلامت ، وضعیت بدن و حالت عاطفی عمومی بستگی دارد. تمرینات ویژه ای برای تقویت قدرت صدا وجود دارد. نکته اصلی که باید بدانید این است که صدا باید از قفسه سینه باشد ، اما از سطح گلو نیست. با صدای قفسه سینه ، نوار شما دلپذیرتر می شود و گوش را نوازش می کند ، که هنگام برقراری ارتباط با جنس مخالف بسیار مهم است.

شما همچنین باید بدانید که چگونه احساسات در حرکات و لحن بیان می شوند ، که نه تنها بیان م effectiveثرتری از خود و تأثیرگذاری هدفمند بر مخاطبین شما ، بلکه خواندن صحیح احساسات آنها را نیز به شما ارائه می دهد. توجه به م componentsلفه های غیر کلامی بسیار مهم است ، زیرا اولین برداشت معمولاً حتی قبل از مکالمه رخ می دهد ، در چند ثانیه اول ، ناخودآگاه اتفاق می افتد.

بنابراین مواضع و رفتار بدن خود را زیر نظر داشته باشید: حتی در حین شدیدترین مکالمه خم نشوید ، با وسایلی که در دستان شماست نیاموزید و انگشتان خود را چروک نکنید ، سعی کنید بیشتر لبخند بزنید و ژست های بسته نگیرید.

- سوالات باز بپرسید ، که به طرف مقابل اجازه می دهد پاسخ خود را گسترش دهد ، در حالی که پاسخ های بسته تنها به چند گزینه پاسخ ، معمولاً "بله" یا "نه" دلالت دارد. س questionsالات باز به شما این امکان را می دهد که از مکالمه حمایت کنید ، آن را عمیق کنید ، در مورد طرف مقابل اطلاعات بیشتری کسب کنید و به او اجازه دهید ظاهر شود. به موضوع خود علاقه مند باشید ، از او س openالات باز درباره سرگرمی ها ، رویدادهای روز خود بپرسید ، با سرزندگی و صداقت بپرسید ، و سپس شگفت زده خواهید شد که چگونه با علاقه با شما تماس خواهند گرفت.

در رابطه با این توصیه ، ما می گوییم که بسیار مهم است که ابتدا دریابیم که منافع مخاطب یا مخاطب در کدام منطقه است ، برای برقراری ارتباط آماده شود. س questionsالات اصلی را بپرسید ، و سپس بر اساس اطلاعاتی که دریافت می کنید ، ارتباط بیشتری برقرار کنید ، آنچه را که مخاطب به شما گفته است در صحبت خود بگنجانید ، بر نکاتی که با ارزشهای او مطابقت دارد ، تأکید کنید ، و او با توجه بیشتر به شما گوش می دهد.

و به نظر شما ، آیا می توان کاریزما را توسعه داد یا این یک هدیه ذاتی است که در غیاب آن هیچ کاری نمی توان انجام داد؟

فقط همین. تا دفعه بعد. خالصانه دیمیتری پوتیف.

توصیه شده: