2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
این اتفاق می افتد که عزیزان ما در تلاش ها و خواسته های ما به صورت شفاهی از ما حمایت می کنند. من تکرار می کنم - در کلمات. برعکس ، اقدامات آنها موانعی ایجاد می کند.
مثلا:
شما مدت زیادی در مرخصی زایمان ماندید و به شوهر خود گفتید که می خواهید به دوره های توسعه خود ، تناسب اندام بروید یا شغل پاره وقت پیدا کنید. شوهر چیزی شبیه به این می گوید: "خیلی خوب است که تصمیم گرفتی این کار را بکنی! من همچنین دوست ندارم که این همه وقت را در خانه بگذرانی. وقتی دوره هایی (تناسب اندام ، مصاحبه ، ملاقات با دوستان) دارید ، با کودک می نشینم. " شما در حال آماده شدن برای تغییر هستید ، اما … خواهید فهمید که او دیر سر کار است ، در ترافیک گیر کرده است ، و غیره ، وقتی دیگر دیر نیست که به دنبال کسی باشید که کودک را با او کنار بگذارد. و کجا بروید - در خانه بمانید ، نوزاد را تنها نگذارید … چنین فورس ماژوری هر بار که شما نیاز به ترک دارید اتفاق می افتد.
والدین شما می توانند از تمایل شما برای یافتن شغل جدید حمایت کنند. اما قبل از هر مصاحبه ، اتفاقی می افتد که شما را مجبور می کند به سراغ آنها بروید. بنابراین می تواند قبل از هر یک از قرارهای شما باشد.
شما تصمیم گرفتید به درمان بروید ، در مورد آن با بستگان خود صحبت کنید ، آنها شما را حمایت و تشویق می کنند ، اما … به طور پایدار در همان زمان - هنگام مشاوره ، بستگان شما به کمک فوری شما نیاز دارند.
به طور رسمی ، هیچ کس چیزی را به شما منع نکرد ، اما در واقع شما مجاز نیستید آنچه را که می خواهید انجام دهید. این در مورد حیله گری خویشاوندان نیست. در بیشتر موارد ، این رفتار توسط ناخودآگاه آنها دیکته می شود ، که در برابر تغییر مقاومت می کند. چنین مقاومتی باعث می شود یک فرد فقیر ، که ناگهان مبلغ هنگفتی دریافت کرد ، خیلی سریع همه چیز را از دست بدهد و مانند گذشته زندگی کند.
این واقعیت که شما چیزی را در زندگی خود و خود تغییر می دهید به معنای تغییر در زندگی آنها است. چه اتفاقی می افتد اگر همسر از یک فرد ناامن و کمی خارج از حالت در خانه به یک زن موفق و دیدنی تبدیل شود؟ چه اتفاقی می افتد اگر به جای شغل کسل کننده ای که والدین شما به آن عادت دارند ، یک شغل خوب و جالب داشته باشید؟ متفاوت خواهد بود ، طبق معمول نخواهد بود و از طرف ناخودآگاه مقاومت و تلاش برای بازگشت "همانطور که بود" وجود خواهد داشت.
از نظر فکری ، خانواده شما ، البته ، مزایای چنین تغییراتی ، از جمله برای خودشان را درک می کنند. در سطح آگاهانه ، آنها می خواهند شما موفق شوید. اما گاهی ناخودآگاه فرمان رژه را می دهد.
ناخودآگاه شما نیز از این تغییرات می ترسد. و "موانع" از سوی عزیزان می تواند بهانه ای شود برای تغییر هیچ چیز. شما می توانید خود را با تلاش توجیه کنید ، اما … و هیچ کاری نکنید.
همچنین ، می توانید راهی برای دور زدن ممنوعیت ها پیدا کنید ، که حتی واضح نیستند. به عنوان مثال ، شما نمی توانید به والدین خود بگویید که برای مصاحبه می روید (زمان کار را خواهید گفت) ، پرستار بچه را استخدام کنید تا فورس ماژور شوهر مانع اجرای برنامه شما نشود ، خانه را ترک کنید 10 دقایقی زودتر به منظور داشتن زمان برای دلداری دادن به فرزند خود و در عین حال به موقع آمدن … با گذشت زمان ، همه به تغییرات عادت می کنند و از خود می پرسند که چگونه می توانستید متفاوت زندگی کنید.
توصیه شده:
ممنوعیت های والدین: "متعلق به خودت نباش!"
نویسنده: واسیلاکی ایرینا اگر کودکی مجاز به تعلق به خود و گروه سنی خود نباشد ، به چه کسی اجازه تعلق دارد؟ مامان! مامان اجازه می دهد کودک فقط متعلق به خودش باشد. او کودک را بین خود و دنیای خارج قرار می دهد تا از خود در برابر این جهان محافظت کند.
سابقه خشونت محجبه و مرزهای شکسته شده در روان درمانی. موردی از تمرین
موردی که می خواهم توصیف کنم وضعیت نظارت بر مکاتبات را نشان می دهد. درمانگر-ورونیکا ، زنی 32 ساله که در دوره روان درمانی با وضعیت نقض مرزهای خود روبرو شد. مشتری روبرت است ، مرد قدیمی ، موفق ، خوش تیپ ، خوش ساخت ، مجرد ، دارای موقعیت اجتماعی بالایی است.
اجازه دهید خودتان باشید ، یا ممنوعیت های داخلی و پیامدهای آن
ناراحتی احساسی در زندگی ما اغلب با این واقعیت همراه است که ما نمی توانیم بین "خواستن" و "نیاز" یکی را انتخاب کنیم. این می تواند در فعالیتها (من می خواهم استراحت کنم ، باید کار کنم) ، در احساسات (من می خواهم گریه کنم ، باید صورتم را حفظ کنم) خود را نشان دهد.
ممنوعیت خواسته ها ، ممنوعیت احساسات
امروز می خواهم به موضوع کلمات ، عباراتی که والدین به کمک آنها با فرزندان خود ارتباط برقرار می کنند ، بپردازم. "چه کسی اهمیت می دهد که شما چه می خواهید!" - ما بیش از یک بار از والدین ، دوستان ، همکاران شنیده ایم. آنها گفتند:
ممنوعیت های اساسی تمرین 1-3
تمرین 1 چه چیزی مانع تغییر زندگی شما می شود؟ از موفقیت یا از فراوانی؟ به نظر می رسد که شما صادقانه همه اینها را می خواهید. اما چرا آن قدم هایی را برنمی دارید که به خواسته شما می انجامد؟ در واقع چه شستشوها و ترسهایی شما را آزار می دهند و از کجا ناشی می شوند؟ من پیشنهاد می کنم لیستی از ممنوعیت هایی را که هنوز ناخودآگاه بر اساس آنها هدایت می شوید تنظیم کنید.