2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
وقتی مشتری یک رویا را برای درمان به ارمغان می آورد ، همیشه دشوار است که بگوییم کار بعدی در مورد چیست و در پایان به کجا خواهیم رسید.
خواب یک پیام رمزگذاری شده از روان ما است که وقتی "رمزگشایی" می شود ، به مشتری کمک می کند تا وضعیت زندگی خود را که در حال حاضر در آن قرار دارد ، احساسات خود را نسبت به برخی رویدادها و افراد درک کند.
منظور من از "رمزگشایی" تفسیر مستقیم تصاویر نیست ، بلکه پیاده سازی تکنیک های خاصی است ، در گشتالت درمانی این همانندسازی با تصاویر یک رویا است ، که نقش یک رویا را بازی می کند.
و آنچه معمولی است ، وقتی در خواب ، مشتریان برخی از تصاویر جذاب جذاب را می بینند: یک گردنبند گران قیمت ، یک خواننده مورد علاقه ، عزیزان ، سپس در چنین مواردی در جلسه ، آنها بدون هیچ گونه تردید و تردیدی ، یک تصویر مورد علاقه و مناسب را امتحان می کنند. منبع پنهان شده در تصویر اما اگر در خواب می بینید که از نظر اجتماعی غیرقابل قبول است ، به عنوان مثال یک جنایتکار یا چیزی ناخوشایند: برخی حیوانات ، مرده ، هیولا ، پس ایده تلاش برای این نقش ، به عنوان یک قاعده ، باعث مقاومت می شود. گویی اگر شخصی این کار را انجام دهد ، بلافاصله به این جنایتکار یا هیولا تبدیل می شود. اگرچه ، البته ، این اتفاق نمی افتد ، فقط یک فرد با چیزی قوی ، مدبر یا برعکس آسیب پذیر و ترسو تماس می گیرد - یعنی با آن قسمت از خود که معمولاً در خود متوجه آن نمی شود و که دسترسی ضعیفی دارد ، اما به احتمال زیاد در این دوره از زندگی برای او بسیار مناسب است. بنابراین ، بازی در نقش های ناخوشایند اولیه ، شخصیت های رویایی نیز می تواند مفید باشد. علاوه بر این ، هدف از پخش تصویر مناسب سازی آن نیست ، بلکه مناسب سازی شیوه های عمل ، فعالیت ، عزم ، و برقراری ارتباط با انرژی آن است. از آنجا که اغلب معلوم می شود که برای رویاپرداز در زندگی معمولی مسدود شده است. و هرچه بیشتر مسدود شود ، قهرمانان رویا و خود رویا روشن تر و وحشتناک تر خواهند بود.
برای روشن تر شدن مطلب ، می خواهم یک مثال بزنم. داستان جمعی است و تصویر مشتری خیالی است.
مشتری من یک بار در خواب دید که مادربزرگش فوت کرده است و مشتری برای خداحافظی به خانه اش آمد. او به اتاقی که معمولاً می خوابید رفت و دو نفر را روی تخت دید: مادربزرگ مرده و شوهرش در کنارش. علاوه بر این ، او بسیار افسرده و به نوعی بی روح به نظر می رسید.
و البته ، اگرچه تصویر زن مرده ، با قضاوت بر اساس داستان مشتری ، بیشترین تنش را ایجاد کرد و واضح ترین بود ، اما او بلافاصله از انجام این نقش امتناع کرد. بنابراین ، در ابتدا او در نقش پدربزرگ بود ، اما از آنجا که این امر او را به درک بهتر خود نزدیک نکرد ، با این وجود من او را به تصویر مادربزرگ برگرداندم. و به طرز شگفت انگیزی ، از این نقش یک زن مرده ، او شروع به گفتن کرد: "خوب ، در اصل ، من از چیزی پشیمان نیستم ، من یک زندگی طولانی و پرحادثه داشتم ، همه چیز را مدیریت کردم ، برای من خوب است که استراحت کنم … -سپس مکث کرد و ادامه داد - … اما من نمی فهمم چرا شوهرم کنار من دراز کشیده است؟ چرا؟ چطور جرات میکنه ؟! - او مستقیماً با عصبانیت و حتی کمی تحریک گفت - چرا؟! بالاخره شما هنوز زنده اید! بله ، اگر من هنوز زندگی می کردم ، خیلی بیشتر از این کار می کردم! ".
من متوجه یک نزاع آشکار شدم و از آنجا که در خواب همه شخصیت ها و عناصر آن بازتاب های مختلف رویاپرداز هستند ، درگیری در خواب منعکس کننده نوعی درگیری داخلی است. و در اینجا ، در این رویا ، دو قسمت قبلاً متمایز شده بود ، دو حالت مشتری: غیرفعال ، که بیشتر مشخصه او بود و بسیار پر انرژی ، فعال. واضح بود که هنوز هیچ گفت و گویی بین آنها انجام نشده است ، بنابراین پیشنهاد کردم که شروع شود. من یک مشتری از نقش مادربزرگ مرده را دعوت کردم تا برای شوهرش پیامی ارسال کند. و او تقریباً بلافاصله شروع به صحبت کرد: "من می خواهم شما زندگی کنید ، شما برای من بسیار ارزشمند هستید ، مهم است ، اما زندگی شما ادامه دارد …".
سپس من به طور متناوب نقشهای او را تغییر دادم تا گفتگوی بین شخصیتها (قسمتهای مختلف آن) را بازسازی کنم.در نتیجه کار ، مشتری گفت که او احساس آزادی و تدبیر بیشتری می کند و گویی اجازه زندگی کامل را دریافت کرده است. سپس ، در پایان جلسه ، ما زمان بیشتری را به بحث در مورد چگونگی فعالیت او در زندگی اختصاص دادیم.
به طور کلی ، این کار به منبعی برای مراجعه کننده تبدیل شد ، زیرا او دوره مالیخولیایی طولانی در زندگی خود داشت ، جایی که انرژی او کاهش یافته بود ، و سپس با بخشی از او تماس گرفت ، که او را به زندگی ترغیب کرد ، اقدامات فعال ، و حتی به او نشان داد که زندگی محدود است و ما زمان محدودی داریم ، و در همان زمان به نوعی او را الهام بخشید ، حتی تقریباً خواستار زندگی کاملتر بود.
البته ، اغلب یک رویا برای تغییر اساسی چیزی در زندگی شما کافی نیست ، اما می تواند نقطه شروع برای کارهای بعدی باشد.
هنگامی که ما یک رویا را می بینیم ، تمام اقدامات موجود در آن جلوی ما آشکار می شود و ما اغلب خود را در نقش شاهدان عینی آنچه اتفاق می افتد می بینیم. اما وقتی بعداً دوباره رویای خود را بازتولید می کنیم و نقش هر یک از شخصیت ها را ایفا می کنیم ، بنابراین انرژی ، کیفیت و اقدامات آنها را به کار می گیریم ، که در حال حاضر ممکن است برای ما بسیار مهم و ضروری باشد. بنابراین ، ما می توانیم شیوه های رفتاری ، احساساتی را که زمانی از دست رفته بود ، برای خود مناسب سازیم و خودانگیختگی ، توانایی انتخاب واکنش ها و شیوه های رفتار را به دست آوریم.
توصیه شده:
جنسیت ، جنسیت ، همجنس گرایی: آیا برای روان درمانگران آسان است که با مراجعان "در مورد" صحبت کنند؟
صحبت با عزیزان در مورد مشکلات حوزه جنسی ، نارضایتی ، تخیلات غیر معمول اغلب دشوار ، غیر معمول یا نامناسب است. مرسوم نیست که این س questionsالات را به پزشکان و روانشناسان در کشور ما بپردازیم ، اما بیهوده … آنچه روانشناسان در مورد جنسیت می گویند - در مصاحبه ای با درمانگر گشتالت فرانسوی ، نویسنده سمینارهای جنسی ، سیلویا شوخ د نوفورن .
"شبه -ناشنوایی" - "مردان در مورد چه چیزی صحبت می کنند؟"
- دکتر گفت همه چیز از نظر شنوایی مرتب است ، این روانی است … من می دانم ، آنها به من گفتند که بچه ها وقتی گوش های زیادی فریاد می کشد ، نزاع می کند ، توهین می کند ، و غیره ، اما این در مورد نیست همه چیز در مورد ما. من و شوهرم رابطه خوبی داریم و به طور کلی آنقدر خسته می شویم که فقط می توانیم به استراحت فکر کنیم ، هیچ وقت برای جیغ زدن نداریم … پرستار بچه ما بسیار مهربان است ، او اولین کسی بود که متوجه مشکل شد کودک … - فکر نمی کنی …؟ - نه ، نه ، ما دوربین داریم ، می دانم که ا
آیا کودکان باید در مورد نقاط ضعف خود صحبت کنند
با فرزندان خود در مورد نقاط ضعف خود صحبت کنید. آنها چگونه به این نیاز دارند و نه "من در سن پنج سالگی شما بلند شدم ، گاوها را دوشیدم ، دوما در اصل به بی خانمان ها احترام گذاشت" ، روز دیگر که بعد از ملاقات با دخترم قدم می زنیم ، من خواستم و اعتراف کردم:
چیزی که همه درباره آن سکوت می کنند ، یا سعی می کنند وانمود کنند که هیچ اتفاقی نمی افتد
امروز ، گروهی از روان درمانگران موضوع عملیات نظامی در خاک اوکراین را مورد بحث قرار دادند. موضوع پیچیده ، غم انگیز ، غم انگیز و دردناک است. به خصوص برای افرادی که بستگان آنها در منطقه ATO زندگی می کنند. یکی از همکارانش می گوید که او خویشاوندان خود را به اودسا فرا می خواند ، سپس منتظر بمانید ، و سپس ، مانند آن ، خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.
من به مردم یاد می دهم بدون روانشناس فکر کنند ، انگار با یک روانشناس صحبت می کنند
وقتی صحبت از Roitman در فضای اینترنت می شود ، هیچ کس بی تفاوت نمی ماند. او به عنوان یک تحریک کننده ، قانون شکن ، شوخی و حقه بازی شناخته می شود. پرچم کسانی که فریاد می زنند "بر او باد" مطمئناً برافراشته می شود و کسانی که فریاد می زنند "