2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
احتمالاً یافتن حرفه دیگری که پر از تعصب و افسانه باشد ، دشوار است. شروع از تصویر درمانگر به عنوان یک زن سختگیر شوروی با کت سفید با سرنگ و پایان دادن به توانایی های فوق بشری او ، از جمله ذهن خوانی و فالگیری.
جای تعجب نیست که درمانگران مرعوب شده و عجله ای برای ملاقات با آنها ندارند. بنابراین ، من پیشنهاد می کنم سعی کنید رایج ترین اسطوره ها و افسانه های عامیانه در مورد موضوع را درک کنید. و در نهایت برای درک اینکه کدام یک از آنها درست و کدام نادرست است.
- روان درمانی فقط برای افراد بیمار است … از آنجا ، این ایده به وجود می آید که شرم آور است که به یک درمانگر بروید و "خدا نکند کسی متوجه شود که من به آنجا می روم". اصلا. تا حدی ، روان درمانی در شکل امروزی خود از طریق پزشکی شکل گرفت (عمو فروید پزشک بود ، بله) ، اما مدتهاست که گسترده تر شده است. اکثر مراجعه کنندگان رواندرمانگر افراد سالمی هستند که به دلایلی از کیفیت زندگی خود راضی نیستند. بهبود کیفیت زندگی مشتریان - این دقیقاً وظیفه اصلی روان درمانی است. و عدم تجویز داروهای ضد روان پریشی و درمان با شوک الکتریکی - متخصصان کاملاً متفاوتی در این زمینه مشغول هستند. پای: بنابراین اگر ناگهان روان درمانگر شما بعد از جلسه تصمیم گرفت برای شما قرص تجویز کند ، حتماً بپرسید آیا تحصیلات پزشکی دارد یا خیر. اگر نه ، فرار کنید.
- ارزش این را دارد که فقط در مواقعی که بسیار بد است به درمانگر مراجعه کنید … در فرهنگ ما ، واقعاً مرسوم است که فقط در صورت گاز گرفتن کسی از چیزی از متخصصان کمک بخواهیم. مدت طولانی سرماخوردگی را روی پاهای خود حمل می کنیم و با عوارض شدید به پزشک می آییم. ما تربیت بدنی را در مدرسه دوست نداریم و بعد از یک تن اولیویه و قول به ساعت خوش صدا به باشگاه می رویم "مطمئن باشید تا تابستان 10 کیلو وزن کم کنید". و البته رعایت بهداشت روانی برای ما مرسوم نیست. به همین دلیل است که من معتقدم هرچه تعداد روان درمانگران در جهان بیشتر باشد ، بهتر است. زیرا درمان ساعت شخصی شما در هفته برای خود و نیازهای شما است. این یک فرصت قانونی برای گریه ، خندیدن ، ترسیدن و دریافت پاسخ صادقانه به همه اینها از یک شخص واقعاً زنده است. این فرصتی است برای لمس خواسته های خود و پیروی از آنها ، زندگی شما را بهبود می بخشد. بنابراین ، هرچه زودتر به آنجا برسید ، زودتر زندگی خود را شروع می کنید.
- روان درمانگر یک متخصص مجرب است که مشاوره می دهد … و هر چه سنش بالاتر است ، البته بهتر است. احتمالاً همه تصویری را مشاهده کرده اند که اخیراً در اینترنت منتشر شده است. در آنجا ، یک رسانه اوکراینی تصمیم گرفت اینفوگرافی در مورد اینکه یک روانشناس کیست تهیه کند. و معلوم شد که یک روانشناس لزوماً یک زن ، میانسال ، با کت و شلوار تجاری و عینک ، با همسر و فرزندانش است (ما فقط در آن زنان مشابه هستیم - یعنی ، برای من ، همه چیز به طور کامل از بین نمی رود ؛)) و لزوما - تجربه زندگی غنی! در حقیقت ، روانشناسان در قرن گذشته تحقیقات واقعی در مورد اثربخشی درمان انجام دادند. و معلوم شد که عمدتا تحت تأثیر دو عامل است - تجربه حرفه ای (!!! ، نه زندگی) درمانگر و همدردی شخصی متقابل. بنابراین ، هنگامی که به عکس او نگاه می کنید یا با او تلفنی صحبت می کنید ، به تجربه یک متخصص و خودتان توجه دقیق داشته باشید. و البته ، اگر درمانگر شما به شدت به شما می گوید چگونه زندگی کنید و چگونه عمل کنید ، بدوید. یک درمانگر حرفه ای توصیه نمی کند ، او به شما کمک می کند تا به تنهایی پاسخ سوالات را بیابید.
- هزینه درمان روان درمانگر بی دلیل است … دوستم می گوید: "آنها فقط پول شما را پاره می کنند." یکی از آشنایان می گوید: "روان درمانگر فقط می نشیند ، گوش می دهد ، سرش را تکان می دهد و برای این کار دستمزد می گیرد." اخیراً فکر کردم که با مبلغی که صرف آموزش روان درمانی کرده ام ، می توانم یک آپارتمان در کیف بخرم. آپارتمان ، کارل! همچنین ، در مجموع ، تحصیلات روانی و روان درمانی من 10 ، 5 سال از عمر من را گرفت.چرا اینقدر گران و زیاد است؟ زیرا این یکی از معدود مشاغلی است که شما ابزار اصلی کار در آن هستید. در فرآیند یادگیری ، شما نه تنها قوانین را مطالعه می کنید ، تکنیک ها را فرا می گیرید و تمرین می کنید ، بلکه به طور مداوم روی خود کار می کنید و صدها ساعت آموزش ، نظارت ، درمان شخصی و گروهی را پشت سر می گذارید. و در حال حاضر کار می کند ، درمانگر هر روز با هزاران درد دیگران روبرو می شود ، در حالی که زنده و حساس است. درمانگر همیشه باید تمرکز خود را نه تنها بر مراجعه کننده ، بلکه بر خود و رابطه آنها نیز حفظ کند. او باید با همه پیچیدگی های روابط برخورد کند ، در آنها بماند و دائماً ویژگی های کار خود را با همکاران مرتب کند. بنابراین ، اگر ناگهان درمانگر شما رایگان با شما کار می کند ، فکر کنید و نگاه دقیق تری داشته باشید.
پای: البته ، این فقط دیدگاه ذهنی من در مورد این مسئله است ، بر اساس مشاهدات ، بحث ها ، گفتگوهای من با همکاران و منشور رویکردی که من در آن تمرین می کنم (گشتالت درمانی).
پای: من آنقدر افسانه و افسانه پیدا کردم که در یک پست قرار نگرفت. به همین دلیل است که ادامه می دهد. ؛)
توصیه شده:
تغییر در روان درمانی: افسانه یا واقعیت؟
چرا مردم به روان درمانگر مراجعه می کنند؟ آنها برای تغییر می آیند. روان درمانگران بسته به میزان کفایت خود وعده تغییر را تغییر می دهند یا مثلاً تبلیغاتی برای ویزیت های یکبار استفاده می کنند. آن دسته از روان درمانگران که وعده تغییر نمی دهند باید چه کنند؟ من می خواهم آنچه را که ما انجام می دهیم توضیح دهیم ، تا به مشتریان بالقوه بگویم که روان درمانی چگونه کار می کند و چگونه تغییراتی در زندگی بیماران ایجاد می شود که ما قول نمی دهیم.
افسانه ها و افسانه های روان درمانی. قسمت 3
ما به تجزیه و تحلیل رایج ترین ایده ها در مورد روان درمانی در جامعه ادامه می دهیم. روان درمانی همیشه خوشایند و آسان است متأسفانه ، در طول درمان ، ما اغلب به خوشایندترین چیزها نمی پردازیم. گاهی اوقات باید شکایات قدیمی را به خاطر بسپارید ، شرم یا ترس را تجربه کنید ، با واقعیت آنطور که هست مواجه شوید.
روان درمانی: افسانه ها و واقعیت قسمت 2
به درخواست خوانندگان ، من تجزیه و تحلیل رایج ترین افسانه ها در مورد روان درمانی را ادامه می دهم. به نظر می رسد موضوع بسیار مرتبط است ، و در این دو هفته لیست من با چندین مورد دیگر تکمیل شده است. پس بزن بریم. - "یک روان درمانگر مشکلات شما را برای شما حل می کند.
روان درمانی یک روان درمانگر ، یا اینکه چرا روان درمانی طولانی مدت با یک درمانگر همیشه م Moreثرتر است
مقاله ای در مورد اینکه اگر هرکسی روانشناس خاص خود را داشته باشد چه عالی خواهد بود! من فقط می خواهم افکار خود را به اشتراک بگذارم. من فکر می کنم که جهان آرام تر خواهد بود ، اگر هرکسی روانشناس خود را داشته باشد ، اضطراب در ما کمتر خواهد بود.
افسانه ها و واقعیت روان درمانی
غالباً ، افراد هنگام تصمیم به رفتن به درمان یا عدم درمان ، با انبوه اطلاعات اطراف هدایت می شوند ، گیج می شوند ، گم می شوند و نمی توانند به هیچ وجه تصمیم بگیرند که آیا ارزشش را دارد … قبلاً پذیرفته شده است ، به عنوان فرصتی برای به خود بگویم که احتمالاً درمان به من کمک نمی کند و متوقف می شود.