2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
پیرو ایده های M. Ainsworth ، P. Fonagi الگوهای زیر از رفتار کودکان را با انواع مختلف دلبستگی توصیف می کند.
- بچه های آرام
کودکان مضطرب / اجتنابی
کودکان مضطرب / شیطان
کودکان بی نظم / آشفته
* کودکان آرام:
- آنها در حضور سرپرستان خود در کاوش همه چیز در اطراف بسیار فعال هستند.
- در ملاقات با یک غریبه ، آنها با اضطراب واکنش نشان می دهند و از او دوری می کنند.
- اگر سرپرستان آنها را برای مدتی ترک کنند ، ناراحت می شوند.
- وقتی مراقبین برمی گردند ، با آنها ارتباط برقرار می کنند و آرام می شوند.
در این موارد ، مراقب موفق می شود رفتار نامنظم و طغیان های احساسی کودک را بازیابی کند.
* کودکان مضطرب / اجتنابی:
- جدایی آنها را تا حدودی نگران می کند.
آنها سرپرست را بر غریبه ترجیح نمی دهند.
- پس از جدایی از سرپرستان خود ، به دنبال صمیمیت نیستند.
- این کودکان تحت نظارت هستند.
در این موارد ، مراقب تجربه و رفتار کودک را بازیابی نمی کند. کودک بیش از حد کنترل می شود ؛ این بدان معناست که او از آستانه محرک لازم برای فعال کردن سیستم دلبستگی خود فراتر می رود. در نتیجه ، او نسبت به وضعیت غیبت سرپرست بی تفاوت است. والدینشان می توانند این کودکان را آرام و معاشرتی توصیف کنند ، آماده بودن در دست هر کسی و بدون شکایت از ماندن نزد پرستار بچه یا بستگان.
* کودکان مضطرب / شیطان:
- آنها محیط اطراف خود را کاوش نمی کنند و فعالانه بازی نمی کنند.
- هنگام جدایی ناراحت می شوند.
- در حضور سرپرست ، اگر کودکان ، به عنوان مثال ، در ملاقات پزشک هستند ، نمی توان آنها را آرام کرد یا متقاعد کرد.
- مقررات ضعیفی دارند.
کودک آستانه پایینی از حالتهای ترسناک دارد ، او نگران تماس با سرپرست است ، اما حتی با این تماس احساس ناامیدی می کند.
* کودکان بی نظم / آشفته:
- رفتار آنها هدف ندارد.
- از آنجا که ، به عنوان یک قاعده ، آنها قربانی سوء استفاده هستند ، به منظور محافظت از خود ، در سطح ذهنی ، او رابطه نزدیکی با مجرم ایجاد می کند تا بتواند خطر را پیش بینی کند. با این وجود ، این صمیمیت غیرقابل تحمل باقی می ماند و به طور متناقض ، با جستجوی محبت جسمانی با همان سوء استفاده کننده همراه است ، زیرا حتی به عنوان قربانیان سوء استفاده ، همچنان به متجاوز وابسته هستند و او را دوست دارند. بی نظمی از اینجا ناشی می شود.
- آنها از تقسیم تطبیقی توانایی بازتابی خود به بخش هایی استفاده می کنند ، یعنی قادرند انواع خاصی از رفتارهای افراد دیگر را در زمینه های خاصی که باید با آن سازگار شوند درک کنند ، اما آنها فقط به قیمت تقسیم و تفکیک عاطفی موفق می شوند. ایالت ها.
از آنجا که سرپرست منبع اعتماد و ترس بود ، دلبستگی منبع نزاع است. با این حال ، یک نوع دلبستگی نامنظم نیز می تواند در غیاب اختلالات مراقبت ایجاد شود: محافظت بیش از حد همچنین می تواند منجر به شکل گیری این نوع دلبستگی شود ، و ترکیبی از استراتژی های متقابل برای مراقبت از کودک با ناتوانی والدین در تنظیم هیجان کودک است. ، که ناشی از ترس است.
توصیه شده:
کهن الگوهای زنانه مادر زمینی و مادر بزرگ
کهن الگوها کهن الگوها پر کننده روح ما هستند ، این زبانی است که می توانیم با آن با ناخودآگاه خود صحبت کنیم. تنها با برقراری ارتباط با روح خود ، می توانیم خود ، احساسات و اعمال خود را درک کنیم. اما کهن الگو چیزی است که در روح هر فردی زندگی می کند ، در هر کجای جهان که زندگی می کند ، مهم نیست که به چه زبانی صحبت می کند ، بدون توجه به رنگ پوست او ، از مذهبش.
انواع ارتباط در درمان ، انواع مشتری ، انتظارات مشتریان
کودک-نوع والدین. مشتری انتظار همدردی ، ستایش ، مراقبت و پشتیبانی را دارد. درمانگر از افراد بدبخت ، گیج ، آسیب دیده و غیره مراقبت می کند. مشتری. این مدل رابطه خطرناک است زیرا خود مراجعه کننده خود را یک شهید فقیر می داند ، که این امر خطر ناسازگاری را افزایش می دهد.
روانشناسی توسعه کودکان: نکته اصلی در مراحل مختلف رشد
سن نوزاد (تا 1 سال) . اولین سال زندگی نوزاد برای رشد روانی او فوق العاده مهم است - به هر حال ، در این دوره است که "اعتماد اولیه در جهان" و دلبستگی شکل می گیرد ، که بعداً به عشق و ایجاد روابط نزدیک با افراد تبدیل می شود. . وظیفه اصلی مادر در این دوره این است که حساس و "
روانشناس خصوصی کودکان: چه چیزی به ایجاد ارتباط با کودکان کمک می کند
روانشناس خصوصی کودکان: چه چیزی به ایجاد ارتباط با کودکان کمک می کند. نکاتی از روانشناس خصوصی کودک در مورد نحوه ارتباط با کودکان. مطالعات نشان داده است که سه عامل بر محیط خانه تأثیر می گذارد: شایستگی والدین ، سازگاری کودک و رضایت زناشویی.
چرا هنگام خندیدن والدین برای کودکان مهم است یا چگونه بداهه نوازی را به کودکان بیاموزیم؟
تقریباً هرکسی دوستی دارد که هر بار یک شوخی مشابه می گوید و با صدای بلند می خندد. برای او کار بزرگی است که شما را با چیزی غیر از این حکایت بخنداند. یا هنگام برقراری ارتباط با او ، فقط درباره رویدادهای واقعی زندگی او صحبت می کنید. و تقریباً مطمئناً این رویدادها یکنواخت و خسته کننده هستند.