2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یکی از دلپذیرترین احساسات اساسی انسان ، انزجار است که به طور طبیعی در غریزه ما حفظ می شود و همان وظیفه را انجام می دهد - محافظت از بدن در برابر چیزهای غیرقابل هضم که به مرز آن حمله می کند.
به "اولیه" تقسیم می شود - این یک واکنش ذهنی تقریبا ناخودآگاه به ناخالصی ها ، بوها ، غذای خراب ، لاروها و غیره است. - و "ثانویه" ، یا اخلاقی ، در مورد اشیاء یا افراد انتزاعی تر - به عنوان مثال ، ترسوها ، سیاستمداران فریبکار ، افراد بی خانمان ، افراد الکلی و غیره.
انزجار به شما این امکان را می دهد که از عفونت ها و انگل ها اجتناب کنید ، از خوردن غذاهای ناخواسته و خطرناک (یا نخوردن غذاهای مختلف در یک جلسه) اجتناب کنید و همچنین نشان دهنده رفتارهای سمی در برخی افراد است.
انزجار باعث حالت تهوع و چروک خاصی می شود (پیشانی چروکیده است ، ابروها افتاده است ، بینی چروکیده شده ، سوراخ های بینی گشاد شده ، لب فوقانی کمی بالا آمده است ، لب پایینی از بالا بیرون زده یا بالا آمده و بسته شده است و گوشه های دهان کاهش می یابد).
این می تواند در نتیجه نقض مرزها ظاهر شود (هنگامی که فرد صلح می خواهد ، اما همچنان رفتار اجباری شریک را تحمل می کند یا توهین را می بلعد ، وانمود می کند که همه چیز خوب است) ، نگرش های اشتباه ("شما باید پسر خوبی باشید") ، "یک زن باید تحمل کند" ، "عصبانی شدن بر مردم غیرممکن است") و غیره ، و اغلب مسدود می شود.
این زمانی اتفاق می افتد که مادری به دلیل احساس تنفر از یک کودک کوچک (که به عنوان مثال غذای بی مزه را بیرون می ریزد) تحریک شده و رفتار او را سرکوب می کند. او را متهم می کند که از مادر بزرگ بوی ناخوشایند می بوسد و به هر طرد و دفاع از مرزهایش واکنش دردناک نشان می دهد.
شخصی که در نتیجه چنین اقداماتی از سوی والدینش ، سرکوب انزجار خود را آموخته است ، نمی داند چگونه یک فاصله راحت برای خود تعیین کند و معتقد است که می توان به هر کسی که دوست دارید نزدیک شد و با او ادغام شد "در یک کل" زمانی که لمس یا بوی شریک زندگی ناخوشایند می شود احساس گناه می کند. او خود را به خاطر این امر سرزنش می کند و همچنان سرکوب انزجار را ادامه می دهد ، زیرا فکر می کند به این ترتیب محبوب خود را رد می کند.
از سوی دیگر ، او انتظار همان پذیرش کامل را از طرف شریک خود خواهد داشت. و اگر او ناگهان تصمیم به تعیین مرزهای خود گرفت ، این امر به عنوان رد "او مرا دوست ندارد!" درک می شود. در نتیجه ، انزجار سرکوب شده می تواند به روان پریشی تبدیل شود: تهوع ، استفراغ مداوم ، مشکلات دستگاه گوارش و غیره. فرد تصور می کند که با غذای خراب مسموم شده است ، اما در واقع او توسط احساسات سمی مسموم شده است.
خروج از ادغام با سرکوب انزجار غیرممکن است. پس از همه ، این دقیقاً انزجار است که سیگنال این است که رابطه سمی است و نمی تواند این راه را ادامه دهد.
برای اینکه شخص بتواند تصمیم بگیرد که در رابطه چیزی را تغییر دهد و یاد بگیرد که به نیازهای خود تکیه کند ، قبل از هر چیز باید آگاهی از این احساس را بازیابی کند. و ساده ترین راه برای انجام این کار ، کمک روانشناس است.
به محض بازگشت احساس انزجار در طول درمان ، خروج از ادغام آغاز می شود. من دیگر نمی خواهم آنچه را که نفرت انگیز است تحمل کنم. یک فرد یاد می گیرد که به ترجیحات خود و آنچه مناسب او نیست توجه کند. شروع به تدریج ایجاد مرزهای شخصی می کند.
و در نتیجه ، او یک رابطه مناسب و مناسب می گیرد ، که در آن مجبور نیستید مدام سم را ببلعید و حالت تهوع را سرکوب کنید. اما دستیابی به این امر بدون رفع انسداد غیرممکن است.
یادگیری صحبت در مورد انزجار دشوار ، شرم آور ، ناخوشایند و ترسناک است ، به ویژه اگر در یک زوج از مدت ها پیش معمول بوده که توجه نداشته باشند و تحمل نکنند. اما به تدریج و با دقت می توان عبارات لازم را پیدا کرد و عشق را حفظ کرد و آن را کاملاً به یک اعتیاد تبدیل نکرد.
به عنوان مثال ، برای اینکه به همسرتان صدمه نزنید و در عین حال خود را سرکوب نکنید ، می توانید هر بار اضافه کنید که او را دوست دارید و قصد رد او را ندارید. شما فقط بوی دهانش را در صبح دوست ندارید.
اما این نیز اتفاق می افتد که انزجار آنقدر شدید است که منجر به فاصله و فرار از هر گونه تماس با شریک می شود. به عنوان مثال ، در مورد خیانت ، توهین های مداوم ، اتهامات و تحقیرها ، ضرب و شتم و …
از این گذشته ، احساس انزجار با تمام وجود در تلاش است تا زندگی ما را بهتر و ایمن تر کند.
توصیه شده:
چگونه از انتقاد از خود دست بردارید و حمایت خود را شروع کنید؟ و چرا درمانگر نمی تواند به شما بگوید که چقدر سریع می تواند به شما کمک کند؟
عادت به انتقاد از خود یکی از مخرب ترین عادات برای رفاه افراد است. برای رفاه داخلی ، قبل از هر چیز. در ظاهر ، یک فرد می تواند خوب و حتی موفق به نظر برسد. و در درون - احساس عدم وجودی که نمی تواند با زندگی خود کنار بیاید. متأسفانه ، این یک اتفاق نادر نیست.
روان درمانی سایکودینامیک: چگونه دانستن درباره شما به زندگی شما کمک می کند
آن و برایان عاشق می شوند و بسیار خوشحال هستند ، از کار ، معاشرت با دوستان ، زندگی عاشقانه و جنسی لذت می برند. پس از سه سال آشنایی ، آنها زندگی مشترک را آغاز می کنند. به زودی برایان تحریک پذیر می شود ، در مورد آن نگران است ، رابطه جنسی نادر شده است.
پذیرایی باز: مرد شما سعی می کند به همه کمک کند
ماشا و اولگ با هم به اولین پذیرایی آمدند. اما ، منتظر شروع مشاوره در لابی ، آنها به طرز شگفت انگیزی به گوشه های مختلف پراکنده شدند و خود را در تلفن های خود دفن کردند. آنها در همان سکوت وارد دفتر شدند ، روی صندلی های صندلی نشستند ، با چشم های آنها برخورد کردند و حتی بیشتر اخم کردند.
از سناریوی والدین خارج شوید و خودتان شوید. چگونه حرفه رویایی خود را پیدا کردم
وقتی به یاد 17 سالگی ام می افتم ، دیوار خاکستری خانه ای قدیمی را می بینم. ژاکت پشمی مرطوب پوست را گاز می گیرد و "خواسته" من - "رویای" من قطره های ابری از موها روی گونه هایم می چکد. سال 1993 بود. زمان تاجران "خوب"
اطلاع رسانی گفتار به عنوان ابزاری برای تأثیرگذاری بر گفتگو یا اینکه چگونه آموزش حافظه به شما کمک می کند در یک بحث پیروز شوید
حالا از شما می خواهم چیزی را به خاطر بسپارید. فکر می کنم خیلی سخت نباشد. سعی کنید به یاد داشته باشید آخرین باری که با توجه و علاقه واقعی به یکی از دوستان یا آشنایان خود گوش داده اید کی بوده است؟ فکر می کنم پاسخ به این سوال برای شما سخت نباشد.