2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
رفتار قاطعانه - توانایی اصرار بر خود ، مودبانه و صحیح - امروز ما در مورد این صحبت می کنیم. شاید در زندگی خود افرادی را ملاقات کرده باشید که می دانند چگونه با ملایمت و محبت افراد متجاوز را به انتقام بگیرند ، "نه" بگویند - در صورت نیاز ، بر حقوق خود پافشاری کنید. و هر بار که چنین شخصی را تماشا می کنید ، ناخواسته به او حسادت می کنید - این برای من یکسان خواهد بود. این دفاع از خود را نفوذ قاطع می نامند. فردی با چنین نفوذی می داند که چگونه به صحبت کننده گوش دهد و بشنود ، می تواند درگیری ها را حل کند ، سازش پیدا کند ، به روحیه و نیازهای دیگران توجه کند. در دنیای مدرن ، داشتن نفوذ قاطع دیگر فقط یک مزیت دلپذیر برای مزایا نیست ، بلکه کیفیت بسیار مفیدی در روند انجام تجارت است.
قاطع بودن به معنای حفظ آرامش در شرایط سخت و بحث برانگیز است. در روابط سه رفتار وجود دارد: پرخاشگر ، منفعل و قاطع. البته ، هیچ شخصی وجود ندارد که همیشه فقط از یک سبک استفاده کند.
یک فرد منفعل نیز گاهی به تجاوز تجاوز می کند ، همانطور که یک فرد پرخاشگر می تواند به طور غیر منتظره خود را منفعل نشان دهد. با این حال ، هر دوی این رفتارها مخرب هستند و منجر به عدم تعادل عاطفی درونی ، احساس گناه ، سرخوردگی و ناراحتی می شوند.
تنها شکل رفتاری که احساس رضایت ، آرامش و سهولت را ایجاد می کند ، تأثیر قاطع است. مدل منفعل: اولویت ها و نیازهای دیگران بالاتر از نیازهای خود قرار می گیرد. "من شایسته حفاظت نیستم و نمی توانم از خودم دفاع کنم" ؛ یک احساس (معمولاً ناخودآگاه) از ناتوانی خود وجود دارد. بهتر است درگیری را تحریک نکنید و وارد آن نشوید. به عنوان یک قاعده ، فردی با رفتار منفعلانه مورد احترام قرار نمی گیرد ، در بهترین حالت با ترحم با او رفتار می شود. همه اینها در کنار هم منجر به کاهش عزت نفس ، افسردگی ، استرس و سندرم قربانی می شود.
مدل پرخاشگر: آنها به دنبال دشمنان در اطراف خود هستند ، وارد درگیری می شوند و از حقوق خود به طرز بسیار خشن دفاع می کنند. آنها تمایل دارند هر روز با مردم رقابت کنند و ارزش خود را به عنوان یک فرد ثابت کنند. آنها به معنای واقعی کلمه احترام و توجه دیگران را به خود از بین می برند.
در اواسط دهه 50 ، به عنوان جایگزینی برای رفتار تهاجمی و دستکاری ، آنها شروع به ترویج و توسعه تکنیک هایی برای انجام صحیح تجارت کردند. اصطلاح "رفتار قاطع" به این ترتیب ظاهر شد.
مدل قاطع: مراقبت از احساسات و عواطف افراد دیگر و بنابراین قادر به انتقاد ، پرسیدن یا حتی شکایت به شیوه ظریف هستند. آنها انعطاف پذیر هستند ، بنابراین هر موقعیتی برخلاف افراد پرخاشگر به صورت جداگانه در نظر گرفته می شود. آنها مورد احترام و قدردانی هستند ، از تصمیم گیری نمی ترسند و آماده هستند که مسئولیت این تصمیمات را بر عهده بگیرند.
چگونه می توان این رفتار مفید را برای زندگی طولانی و شاد یاد گرفت؟
همه چیز ساده است ، اما مانند همیشه ، همه چیز ساده و مهربان نیاز به سخت کوشی و ثبات دارد. در اینجا نکاتی وجود دارد که به شما در ایجاد نفوذ قاطع کمک می کند: اهداف را تعیین کنید. حوزه های زندگی خود را که می خواهید اعمال نفوذ قاطعانه را آغاز کرده و تعیین ساده ترین و آسان ترین اهداف دست یافتنی را مشخص کرده و بنویسید. به عنوان مثال ، "من می خواهم دوستم از وقت من قدردانی کند و دیر وقت خود را متوقف کند." با دقت به این فکر کنید که چه کلمات ، لحنی را که به او می گویید ، چه چیزی چهره شما را همزمان بیان می کند. پس از رسیدن به هدف - خودتان را تحسین کنید ، برای خود شیرینی بخرید یا انگیزه های دلپذیر دیگری برای تقویت موفقیت خود به خود بدهید. پس از مدتی ، هدف سخت تر می شود.
منشور حقوق را بنویسید و برای خود تکرار کنید:
- من حق دارم از حل مشکلات دیگران خودداری کنم.
- من حق دارم نظرم را عوض کنم.
- من حق دارم اشتباه کنم.
- من حق دارم بگویم "نمی دانم".
- من حق دارم تصمیم خودم را بگیرم.
- من حق دارم بگویم "من نمی فهمم".
- من حق دارم نه بگویم.
- من حق دارم خوشحال باشم یا ناراحت.
- من حق دارم اولویت های خودم را تعیین کنم.
با این حال ، هر کار خوبی می تواند منحرف شود - و در این مورد - مراقب باشید که رفتار منفعلانه شما به تجاوز تبدیل نشود. این مهم است که همیشه به خاطر داشته باشید که حقوق شما نه با لحنی ضروری ، بلکه به شیوه ای ظریف بیان شده است. به عنوان مثال ، اگر تصمیم گرفتید که حق دارید نظر خود را تغییر دهید ، از شخصی که به او اجازه داده بود عصر را با او بگذراند عذرخواهی کنید. حق شما برای امتناع از چیزی به این معنا نیست که شما در حال تبدیل شدن به یک فرد غیرمسئول هستید. و اگر تصمیم گرفتید که حق اشتباه دارید ، این بدان معنا نیست که نباید نتیجه گیری کنید و در قبال آنها مسئولیت نداشته باشید.
بر اساس منشور حقوق - موارد شخصی را که بیشتر به شما مربوط است بنویسید. به تنظیم اهداف خود بازگردید و بیانیه خود را اعمال کنید.
به عنوان مثال: هدف 1: _. در این شرایط حقوق من چیست؟ آیا حقوق من نقض می شود؟ اگر چنین است ، چرا؟ و به همین ترتیب برای هر هدف. استراتژی خود را برای رسیدن به هدف پیدا کرده یا توسعه دهید.
قاطعیت مدلی از رفتار است ، به این معنی که نیاز به توسعه و تقویت دارد.
در اینجا برخی از مهارت های قاطعیت وجود دارد که باعث می شود با کار کردن و تمرین آنها احساس اعتماد به نفس بیشتری کنید:
یک رکورد فرسوده
پشتکار داشته باشید و آنچه را که می خواهید بارها و بارها بدون ناراحت شدن یا بلند کردن صدا تکرار کنید. به نقطه نظر خود پایبند باشید.
اطلاعات رایگان
یاد بگیرید نه تنها به صحبت های طرف مقابل گوش دهید ، بلکه اطلاعات رایگان را که به شما می دهد بشنوید و بخوانید. به شما این امکان را می دهد که با استناد به عباراتی که توسط طرف مقابل بیان شده است بحث کنید.
افشای خود
از صحبت در مورد احساسی که دارید ، احساسی که دارید ، در مورد موقعیتی که دارید فکر نکنید.
عقب نشینی کنید
بحث نکنید و بهانه نگیرید ، وقتی انتقاد را می شنوید ، بگویید: "من قطعاً کمی بعد در مورد آن فکر می کنم. شاید منطقی باشد."
سازش انجام دهید یادگیری "نه" گفتن اگر نحوه انجام این کار را یاد نگرفتید ، پس از مدتی متوجه خواهید شد که هیچ هدفی به دست نیامده است و اولویت ها نقض شده اند.
از زبان بدن قاطع استفاده کنید: تماس مستقیم چشمی. سر خود را صاف نگه دارید ؛ اجاق ها را پهن کنید و دستان خود را شل کنید. آهسته ، بی سر و صدا و تا حد ممکن با اطمینان صحبت کنید. تا آنجا که ممکن است در پاسخ خود دقیق و مختصر باشید تا طرف مقابل شک نداشته باشد که شما نمی توانید درخواست او را برآورده کنید. اگر می بینید که خود را دستکاری کرده اید یا لازم نیست عذرخواهی نکنید. عذرخواهی نامناسب شخصی را در موقعیت بدهکار قرار می دهد.
برای نه گفتن اجازه نگیرید. "اگر من پیشنهاد شما را رد کنم مهم نیست" عبارت دیگری است که شما را در موقعیت بدهکار قرار می دهد. در اینجا مناسب است که از تکنیک "پرونده فرسوده" استفاده کنید - عبارت کوتاه امتناع را چندین بار تکرار کنید. منتظر تأیید نباشید ، لازم نیست شخص دیگری را متقاعد کنید که امتناع شما را بپذیرد ، در غیر این صورت دوباره خود را در موقعیت بدهکار خواهید دید. نکته آخر اینکه پیامدها را بپذیرید. شما حق دارید نه بگویید ، و طرف مقابل این حق را دارد که امتناع شما را به دلخواه خود بگیرد. ممکن است عواقب ناخوشایندی وجود داشته باشد ، اما با آن کنار بیایید ، زیرا قبلاً تصمیم گرفته اید.
بیاموزید که چگونه درخواست کمک کنید ، چه لطفی داشته باشید. فردی با نگرش منفعل اغلب نمی تواند از او کمک بخواهد. برای غلبه بر ترس آنها ، حماقت برای چنین افرادی ، من توصیه هایی را ارائه می دهم: این س yourselfال را از خود بپرسید: اگر من درخواست کنم ، چه اتفاقی می افتد؟ بدترین چیزی که می تواند باشد - شما رد خواهید شد. س nextال بعدی این است: آیا درخواست کمک عاقلانه است؟ از لیست حقوق خود استفاده کنید. کوتاه صحبت کنید و خودتان با استفاده از ضمیر "من" صحبت کنید. از انکار استفاده نکنید - بخشی از آن را حذف نکنید ، آنچه را که می خواهید بگویید ، نه آنچه را که نمی خواهید. بر احساسات مثبت تمرکز کنید.
توصیه شده:
چگونه از پتانسیل خود استفاده کنیم؟ دوازده قدم برای درک توانایی های خود
چگونه از پتانسیل خود استفاده کنیم؟ دوازده قدم برای درک توانایی های خود مشکل پیاده سازی برای بسیاری از افراد اهمیت دارد. تحقق مهم است ، زیرا احساس رضایت ما را پر می کند ، سهم بسزایی در درک معنای زندگی دارد ، و از بسیاری جهات برآوردن نیازهای معنوی و مادی آنها را ممکن می سازد.
توانایی دوست داشتن خود از کجا نشأت می گیرد. کودک درون من
من اینجا هستم. من نزدیکم می بینمت من صدایت را می شنوم متوجه شما خواهم شد شاد ، غمگین ، عصبانی نترس من با تو هستم خوشحالم که تو رو دارم اول از همه ، دوست داشتن خود یعنی بودن. من هستم من هستم. در سطح احساسات. توانایی سالم برای دوست داشتن خود حتی در دوران کودکی شکل می گیرد.
انتقاد از خود ، حمایت از خود ، پذیرش خود
انتقاد از خود ، حمایت از خود ، پذیرش خود-این مراحل در فیلمنامه درمانی است که به معنی یادگیری مهارت عشق به خود است. این مقاله قصد دارد به روانشناسان نشان دهد که چگونه می توانید در درمان عزت نفس پایین و خودداری از این راه پیش بروید. بقیه نشان می دهد که با چه کسی چنین کاری را شروع کنید.
توانایی های واقعی به عنوان راهی برای خود
رزومه: این مقاله پیشنهاد می کند که عملکرد جدیدی از توانایی های واقعی در روان درمانی مثبت را در نظر بگیریم - درک بهتر رابطه فرد با خود. این مقاله پیشنهاد می کند عملکرد جدیدی از ظرفیت های واقعی را در نظر بگیریم - درک بهتر رابطه با خود. یک ویژگی متمایز روان درمانی مثبت ، تجزیه و تحلیل افتراقی است که توانایی های واقعی را به عنوان یک پتانسیل م effectiveثر برای رشد شخصیت و تعارضات در نظر می گیرد [2].
به خود و توانایی های خود ایمان داشته باشید
ممکن است ساعت های زیادی را در همکاری نزدیک با یک شخص بگذرانید. هر دوی آنها از کمک و پاسخ به سوالات یک هدف دارند. ما به راه حل می رسیم ، تقریباً آن را لمس می کنیم ، اما به آن نمی رسیم. در چنین لحظاتی ، افسانه ها ، مثل ها ، مقالات متولد می شوند که ماهیت افسانه ای دارند.