8 راه برای جلوگیری از صمیمیت در یک رابطه

تصویری: 8 راه برای جلوگیری از صمیمیت در یک رابطه

تصویری: 8 راه برای جلوگیری از صمیمیت در یک رابطه
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, آوریل
8 راه برای جلوگیری از صمیمیت در یک رابطه
8 راه برای جلوگیری از صمیمیت در یک رابطه
Anonim

شما یک رابطه مداوم یا متناوب دارید ، اما از صمیمیت با شریک خود اجتناب کنید. مردم معمولاً از چه روش هایی استفاده می کنند؟

1. جنسی شدن … بیشتر مردان از این روش استفاده می کنند ، اما در زمان ما جهان بسیار تغییر کرده است و زنان نیز می توانند این کار را انجام دهند. چه فایده ای دارد؟ با ملاقات با فردی که احساس گرما و صمیمیت می کنید ، بلافاصله با او وارد رابطه صمیمی می شوید و به نظر نمی رسد نیاز به تجربه سایر احساسات داشته باشید. چرا به راه هایی برای جلوگیری از صمیمیت نیاز داریم؟ برای اینکه آن احساسات دلپذیر و گرم وابستگی عاطفی را تجربه نکنید ، زیرا بسیار ترسناک هستند. به عنوان یک قاعده ، پس از صمیمیت ، احساسات ، تجربیات و احساس نزدیکی شرکا عمیقا در درون خود قرار می گیرد. با این حال ، وضعیت در اینجا دوگانه است - برای کسی سقوط می کند ، برای کسی قوی تر می شود. اکسی توسین در مردان و زنان ترشح می شود ، اما در حالت دوم ، سطح هورمون بسیار بالاتر می رود ، از این رو محبت شدید (گویی احساس می شود که با عمل ما یک پیوند قوی ایجاد می کنیم و رابطه تبدیل می شود نشکن است ، اما این یک واقعیت نیست). به عنوان یک قاعده ، پشت چنین "پریدن به رختخواب" اضطراب برای تجربه احساسات نزدیک ، دلپذیر و غیره نهفته است.

2. عقلانی شدن در روابط این مکانیسم به خودی خود چه معنایی دارد؟ انسان به جای احساس ، فکر می کند. او سعی می کند تمام احساسات خود را منطقی توضیح دهد ، بنابراین احساس کنترل بر دلبستگی خود را دارد. چرا این اتفاق می افتد؟ دلیل آن یکی است - ترس از وابستگی به شریک و وارد شدن به صمیمیت واقعی. علاوه بر این ، یک پدیده خاص در وضعیت ذاتی است - شخص ، به عنوان یک قاعده ، بخشی از اطلاعات را کنار می گذارد (او فقط برخی از جنبه های رابطه را ارزیابی می کند).

این چگونه می تواند از نظر احساسات ظاهر شود؟ منطقی سازی مکرر از طبقه - من به روابط نیاز ندارم ، آنها فقط مشکلات هستند و غیره. در درون رابطه ، عقلانیت به این شکل خواهد بود - "من احساس گرما نمی کنم ، فقط برای من با یک شخص بسیار خوب است. من به کسی احتیاج دارم که حوصله ام سر نرود و زندگی من را متنوع کند. " با این حال ، اگر شخصی چنین می گوید ، شما هنوز اشتیاق او به روابط را احساس می کنید ، او واقعاً به آنها نیاز دارد ، و این در مورد زنده کردن تنوع پیش پا افتاده نیست.

یکی دیگر از گزینه های عقلانیت این است که با رنگ آمیزی (به جای تشکر از شما ، هدیه به شما می بارد ؛ به جای اینکه با کلمات صحبت کنید و تمام احساسات را تجربه کنید ، شخص شروع به مراقبت و مراقبت بیش از حد می کند). به عبارت دیگر ، مردم برای اینکه احساسات خود را احساس نکنند ، آنها را در اعمال "می ریزند".

3. فرافکنی ، ایده آل سازی ، کاهش ارزش - ما شخص دیگری را بهتر یا بدتر از آنچه هست ، درک می کنیم و به او برخی از ویژگی های دور از ذهن خود را می دهیم. اغلب ، با استفاده از این روش ، ابتدا شخصی را روی پایه قرار می دهیم ، سپس ناگهان او را از آنجا بیرون می اندازیم ("اوه ، خدا! او واقعاً چقدر وحشتناک است! چگونه می توانم عاشق او شوم؟") وقتی او این کار را نکرد انتظارات ما را برآورده کنیم

مکانیسم ایده آل سازی و کاهش ارزش پول اغلب با این واقعیت همراه است که در درون خود نمی توانیم نقص خود ، برخی از ویژگی ها ، مزایا و معایب خود را تشخیص دهیم. همچنین اتفاق می افتد که فضایل با ویژگی های خنثی به عنوان معایب در نظر گرفته می شوند ، مردم از آنها خجالت می کشند و شرم دارند که خود را همانطور که هستند ثابت کنند. این رفتار را نمی توان تظاهر نامید ، با خشم همراه نیست - "من سعی می کنم برای شریک زندگی خود بهتر عمل کنم ، زیباتر ، با او موافقم." به عبارت دیگر ، مردم سعی می کنند راحت باشند و اغلب دلیل چنین اقداماتی در پیش بینی ها پنهان است ("این شخص از من انتظار دارد که مهماندار خوبی باشم ، لباس زیبا بپوشم ، حتماً در یک تاریخ خفه شوید ،موسیقی یا آشپزی خاصی را دوست دارم)). همه پیش بینی های خود در یک رابطه محقق می شود ، سپس فرد بسیار خسته می شود و زمین می خورد.

ایده آل سازی و استهلاک می تواند نه تنها در ناحیه شخص دیگری ، بلکه در ناحیه خود آنها نیز باشد. ابتدا ، شخص خود را بالا می برد (من خیلی خوب و درست هستم) ، سپس از آن خسته می شود و ارزش آن را کاهش می دهد. همه چیز در درون فردی که ایده آل می کند اتفاق می افتد ، اما روی شریک زندگی نیز جاری می شود. به طور کلی ، این یک مکانیسم نسبتاً پیچیده است و روان درمانی برای انجام آن در اینجا بهتر است - دیدن پیش بینی ها دشوار است ، زیرا آنها به شخص دیگری می روند و برای خود مناسب نیستند (در اینجا مهم است که آنها را به خود اختصاص دهیم)

4. ادغام (آنچه در جامعه به آن وابستگی وابسته می گویند) - ما با یک شریک ادغام می شویم و دیگر او را به عنوان فردی جداگانه نمی بینیم. هنگام برقراری ارتباط با شریک ، ما بیشتر و بیشتر او را فقط در ارتباط با یکدیگر درک می کنیم - به عبارت دیگر ، دیگر نمی دانید که چای می خواهید یا قهوه ، آیا می خواهید به سینما بروید یا در پارک قدم بزنید. همه چیز توسط شریک تصمیم گرفته می شود ، و جایی که او گفت ، همانجا او را دنبال می کنید ، مانند "دم". بد نیست اگر از خود به عنوان یک شخص آگاه شوید و از خود بپرسید "آیا من واقعاً با شریک زندگی خود چای می خواهم؟ یا شاید قهوه بخورم؟ " اگر فردی از خود آگاه نباشد ، به وابستگی وابسته شد و این یکی از معیارهای اصلی است که بدان معنی است که شما به عنوان یک شخص در یک رابطه ناپدید می شوید.

5. بازاندیشی ، خودخواهی شخصی به خودش نزدیک می شود و می گوید به هیچکس احتیاج ندارد ("من بهترین دوست خودم هستم!"). این شکل از انزوا نشان می دهد که در داخل شما منابع کافی برای صمیمیت و روابط وجود ندارد. این یک نوع واکنش دفاعی است ، نه یک انتخاب آگاهانه ، بلکه یک انتخاب بدون انتخاب.

بازاندیشی حتی می تواند در یک رابطه باشد ، وقتی همه تعاملات و انگیزه های درونی شما به سمت خود شما باشد. سخت ترین احساسات عصبانیت و اضطراب هستند و مرتبط هستند. شما از طرف مقابل عصبانی می شوید ، اما در عوض به خود آسیب می رسانید. دلیل قطع صمیمیت در اینجا چیست؟ اگر از شخص دیگری عصبانی هستید ، اما این موضوع را به او نمی گویید ، رابطه شما بدتر و بدتر می شود - شما باید با آنچه شما را عصبانی می کند کنار بیایید (به عنوان مثال ، شریک زندگی شما هر روز یک لیوان را نمی شست ، لوله ماکارونی را ببندید) در نگاه اول ، هر چیز جزئی می تواند مشکل جدی تری را پنهان کند. چنین وسایل خانگی جمع می شوند ، و سپس ، به عنوان یک قاعده ، انفجار رخ می دهد.

اگر بازنگری برای شخص خاص باشد ، نه تنها در چیزهای کوچک ، بلکه در چیزهای بزرگتر نیز خود را نشان می دهد. چنین فردی همه چیز را در یک رابطه تحمل نمی کند ، در داخل خود را عذاب می دهد ، لحظاتی از افزایش اضطراب را تجربه می کند (هرج و مرج کامل در سر ، زیرا همه چیز به جای پاشیدن در سر حفظ می شود). بازتاب مجدد مکانیسم خاصی است و بسیاری در قرنطینه دچار آن شدند. حتی اگر در خانه تنها هستید ، دائماً نگران چیزی هستید - لیوان شسته نشده است ، سریال را تماشا کرده اید ، خوراک را در شبکه های اجتماعی مشاهده کرده اید. هر چیزی که می بینید ، آنچه در اطراف می گذرد ، شما را هیجان زده می کند ، پاسخی را برمی انگیزد. اگر احساسات را بیرون ندهید ، احساسات تشدید می شوند ، به هرج و مرج بزرگ ، اضطراب و شاید افسردگی تبدیل می شوند. به همین دلیل است که بازاندیشی نه تنها برای روابط بلکه برای شخصی که برای او مشخصه خطرناک است.

6. دفاع شخصی ، حفاظت بیش از حد. این روش معمولاً برای افراد وابسته به ضد است که حملات زیادی را از ترس صمیمیت می بینند. وقتی شخصی در همه چیز به خود حمله می بیند ، مرزهای او نقض می شود (به نظر او) ، "برخی از توطئه ها علیه او ایجاد می شود" ، ممکن است رفتار پارانوئیدی در یک رابطه وجود داشته باشد. به طور نسبی ، یک فرد همیشه می ترسد که چیزی از او سرقت شود ، زیرا منابع او کم است.

7. افراد اشتباه همیشه پیدا می شوند - نه از جمله افرادی که می توانید با آنها رابطه ای طولانی و پایدار برقرار کنید. به عنوان مثال ، شما نیاز به ایجاد روابط دارید.شما یک شریک بالقوه پیدا کردید ، اما او یک "خودشیفته دو سر" بود ، که برای رابطه مناسب نبود. دون خوان ، که در مورد زنان عجله می کند و واقعاً نیازی به رابطه ندارد. این اتفاق می افتد که شخصی می خواهد مدت زمان ملاقات را طولانی کند ("من اکنون آماده نیستم ، فقط می خواهم در حال حاضر ملاقات کنم"). بنابراین ، اگر همیشه افرادی را پیدا می کنید که ایجاد صمیمیت با آنها غیرممکن است ، به این معنی است که شما خودتان از صمیمیت می ترسید.

8. روابط از راه دور. در واقع ، این یک رابطه نیست! این صمیمیت با یک شریک نیست ، نه تماس نقطه ای ، شما تعامل مداوم ندارید ، اغلب شما زندگی خود را با یک شخص به اشتراک نمی گذارید. گاهی اوقات ممکن است اینطور باشد - شما نیمی از زندگی خود را با هم زندگی می کنید (خانواده های ملوانان و کامیونداران ، هنگامی که یک مرد 4-6 ماهه در سفر است و 2 ماه در خانه است). صمیمیت زمان می برد - یک یا دو ماه برای برقراری ارتباط و اعتماد به یکدیگر ، اما شرکا به سادگی وقت ندارند که روابط نزدیک برقرار کنند (تعطیلات ادامه می یابد و یکی از آنها ترک می شود).

توصیه شده: