2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در مواقع بحرانی ، یافتن شغل بسیار دشوار است. اما آیا این می تواند دلیل موثری برای موافقت با شرایط کاری برده دار و آشکارا نامساعد در نظر گرفته شود؟ Forewarned جلو بازو است. پیشنهاد می کنم خود را با زنگ های خطر در مصاحبه آشنا کنید ، که ممکن است نشان دهنده معایب جدی کارهای آینده باشد. و این با شماست که با پیشنهاد جذب کننده موافقت کنید یا خیر.
لحن سرد ، متکبرانه و متکبرانه یک کارفرمای بالقوه
یکی از رایج ترین مشکلات آزمون دهنده. ممکن است به نظر برسد که شما در یک سازمان محکم هستید ، جایی که همه چیز بسیار صحیح و دقیق است و فقط بهترین کاندیداها استخدام می شوند. کارفرما با موافقت با استخدام شما لطف بزرگی به شما می کند. بنابراین ، ما فوراً باید از چنین فرصتی درخشان استفاده کنیم ، در غیر این صورت آنها از فرصت دیگری بهتر استفاده خواهند کرد.
در واقع ، به این ترتیب ، کارفرمایان اغلب ارزش خود را افزایش می دهند ، کارکنان به سادگی برای آنها ارزش قائل نمی شوند و اغلب آنها را تحقیر می کنند. اگر در اولین ملاقات با شما بسیار سرد برخورد شد ، تصور کنید وقتی به بند سازمان بیفتید چه اتفاقی می افتد. شما باید تحت هدایت فردی که "اینطور نیست" کار کنید. فکرش را بکنید.
استخدام کننده از بحث درباره آینده شغلی خودداری کرد
البته هنوز هیچ کس در سازمان شما را نمی شناسد. اما موضوع رشد حرفه ای یک مورد ضروری برای هر کارگر معمولی است. و نه تنها شرمنده نیست که بخواهید ، بلکه ضروری است. به هر حال ، افراد دارای مغز و توانایی نه تنها به خاطر حقوق دست به کار می شوند. آنها به خودشناسی و شناخت نیاز دارند.
شما باید با عبارات زیر هشدار دهید: "اگر یک یا دو سال کار کنید ، ما خواهیم دید" ، "برای ما خیلی زود است که در این مورد صحبت کنیم" ، "ما به ندرت موقعیت های بالاتر را خالی می کنیم." رمزگشایی آنها یکسان است: "رشد شغلی را فراموش کنید." شما به سادگی به عنوان یک جفت دست اضافی مورد استفاده قرار خواهید گرفت. تا زمانی که از آن خسته شده و تصمیم به ترک آن بگیرید.
کارکنان آرام ، ارعاب شده یا بیش از حد سر و صدا
پس از مصاحبه (یا قبل از آن) ، با یکی از کارکنان تماس گرفتید تا از جزئیات کار آینده خود بپرسید و در پاسخ ترس در چشم ها ، سکوت یا عبارات کلی ("عادی" ، "شما می توانید کار کنید") را دریافت کنید. "پس همینطور"). شاید شما به سادگی نادیده گرفته شده اید. البته ، چون مردم اینجا کار می کنند ، وقت ندارند با غریبه ها چت کنند.
چه چیزی دیدی؟ شما خود را در آینده دیدید. اگر شما موافقت کنید که چنین شغلی را قبول کنید ، برای شما نیز همین اتفاق می افتد. به عنوان مثال ، یک رئیس ظالم شما را مورد ضرب و شتم قرار می دهد به طوری که می ترسید کلمه ای در مورد او بیان کنید. یا آنقدر غرق در کار خواهید شد که قدرت بالا بردن چشم های خود را نخواهید داشت و هر شخصی که شما را از کار (یا هر عامل دیگری) منحرف کند شروع به آزار شما می کند.
البته ، اگر فقط با یک کارمند (یا حتی دو نفر) ملاقات کرده باشید ، اشکالی ندارد. شاید اینها ویژگی های شخصیتی باشد. اما وقتی کل تیم سازمان شبیه یک گله گوسفند می شود - بترسید.
خیلی سریع به شما پیشنهاد کار شد
آنها س questionsال نمی کردند ، به تجربه گذشته ، تحصیلات علاقه ای نداشتند. شما فقط آمدید و … شما را بردند. تنها یک نتیجه گیری وجود دارد - افراد بسیار کمی هستند که مایل به دستیابی به چنین مکانی هستند. بنابراین ، آنها همه را پشت سر هم می گیرند. اما دلایل می تواند بسیار متفاوت باشد ، از جمله دستمزد پایین ، و پایان آن با تحمل عجله و استرس بدن انسان.
یک استثناء مهم در اینجا وجود دارد - شما از طریق یک آشنایی یا توصیه شغلی را انتخاب کرده اید.
اطلاعات دریافتی در مصاحبه با آنچه در شغل مشخص شده بود بسیار متفاوت بود
فرض کنید شما آمده اید تا به عنوان منشی کار کنید. در وب سایت ، در بخش خالی ، وظایف زیر مشخص شده است: مکالمات تلفنی ، کار با اسناد ، پذیرش بازدیدکنندگان. و در طول مصاحبه معلوم شد که منشی در سازمان باید کارهای دیگر زیادی انجام دهد ، به عنوان مثال ، گزارش بنویسد ، قهوه دم کرده و سرو کند ، دفتر را تمیز کند.
یا ، متوجه می شوید که شکاف های زیادی در دستمزد وجود دارد. بنابراین ، در سایت "از 500 دلار" آمده بود. اما در حقیقت ، برای به دست آوردن حتی آن 500 دلار ، باید اضافه کار کنید و حتی آخر هفته بیرون بروید.
متأسفانه در آینده شگفتی هایی در انتظار شماست. آیا ارزش دارد با پیشنهاد کارفرمایی که در همان ابتدا به خود اجازه می دهد دروغ بگوید یا از نکات اساسی کار صرف نظر کند ، موافقت كنید؟
بعد از مصاحبه احساس خالی بودن می کنید
برای دستیابی سریع به موفقیت در یک تجارت جدید نیاز به انگیزه و انرژی قوی است. سپس کار کردن دلپذیرتر است و هر گونه مشکلی را می توان به راحتی تحمل کرد. عشق به کار یک مزیت شغلی بزرگ است ، اگرچه افراد بدون آن کار می کنند. اما ناراحتی روانی همیشه نشان می دهد که یک فرد در جای خود نیست. به احساسات و شهود خود اعتماد کنید. اگر به نظر می رسد کار آینده برای شما نیست ، به نظر شما نمی رسد. آنچه را که در آینده به شما قدرت و اطمینان می بخشد پیدا کنید.
یولیا کوپریکینا
توصیه شده:
8 قانون زنگ هشدار
اضطراب - نام خانوادگی شما ، اما تصور کنید فردی که در جنگل بزرگ شده است و از زندگی امروزی که ما به آن عادت کرده ایم چیزی نمی داند ، به سراغ شما آمد و گفت: "با چه کسی می توانم درباره نحوه یادگیری نگرانی صحبت کنم؟" البته ، تجربه هیجان شما سالهاست ، اما چگونه می توانید این را به کسی آموزش دهید؟ در کتاب قوانین نگرانی چه می نویسید؟ اول ، شما باید چند دلیل خوب پیدا کنید که چرا نگرانی منطقی است.
چطور وزن را کم کنیم؟ زنگ خطر گیر کرده است
دلایل زیادی وجود دارد که منجر به اضافه وزن فرد می شود. اضافه وزن اغلب به یک مشکل جدی تبدیل می شود: هم بر سلامتی تأثیر می گذارد و هم سلامت روانی را بدتر می کند-خلق و خو بدتر می شود ، عزت نفس کاهش می یابد و غیره. البته ، در سطح آگاهانه ، همه می خواهند لاغر ، تناسب اندام ، زیبا باشند.
قلدری! والدین زنگ خطر را به صدا در می آورند
اگر برنامه های مربوط به والدین در مورد این که ممکن است اتفاقی مشابه برای فرزندان آنها رخ دهد ، وجود نداشت. قلدری - این قلدری مدرسه است که در مکانهایی رخ می دهد که معلمی وجود ندارد و دانش آموزان در آنجا تحت حفاظت کامل نیستند. چنین مکانهایی عبارتند از:
دلتنگ نمی شوم ، زنگ نمی زنم ، گریه نمی کنم
چنین معجزه ای در جهان وجود دارد - روان درمانی. خاصیت معجزه آسای اصلی آن این است که شما با یک هدف خاص به درمان می روید: بیرون ریختن همه "زباله ها" ، برای درمان. اما کل ترفند این است که شما زمانی شفا می یابید که "زباله" شما برای شما تبدیل به یک گنج می شود.
معدن زنگ زده نامحرم. تکنیک های کمک
امروز ما در مورد آنچه معمولاً صحبت از آن مرسوم نیست ، حتی با دوستان نزدیک ، با شما صحبت خواهیم کرد. بسیاری از مردم برای مدت طولانی ، انگار این را به خاطر نمی آورند ، زیرا محارم آزمایشی بسیار دشوار برای روان است ، بنابراین اغلب حافظه رویدادهایی را مسدود می کند که مغز کودک شکننده نمی تواند آنها را ارزیابی کند.