میگرن به عنوان یک بیماری روان تنی

فهرست مطالب:

تصویری: میگرن به عنوان یک بیماری روان تنی

تصویری: میگرن به عنوان یک بیماری روان تنی
تصویری: بیماری روانی در افغانستان همچنان به عنوان یک چالش جدی محسوب می شود 2024, آوریل
میگرن به عنوان یک بیماری روان تنی
میگرن به عنوان یک بیماری روان تنی
Anonim

همه بیماری هایی مانند گاستریت ، زخم معده ، میگرن ، آلرژی ، آرتریت روماتوئید ، آسم برونش و فشار خون بالا را می شناسند. همه آنها متعلق به بیماریهای به اصطلاح "روان تنی" هستند و ارتباط تنگاتنگی با درگیری های داخلی دارند که بر اساس علل ناخودآگاه ایجاد شده اند

درمان دارویی چنین بیماریهایی اغلب فقط یک اثر کوتاه مدت دارد ، پس از آن بیماری دوباره عود می کند. بنابراین ، درک دلایل این بیماریها بسیار مهم است تا بتوانید با آنها کنار بیایید.

روانگردان ها (دیگر روان - روح و سوما - بدن یونانی) مسیری در روانشناسی و پزشکی است که تأثیر عوامل روانی را در بروز و سیر بیماریهای جسمانی (جسمانی) مورد مطالعه قرار می دهد.

در چارچوب سایکوسوماتیک ، رابطه بین ویژگی های شخصیتی (ویژگی های اساسی ، ویژگی های شخصیتی ، سبک های رفتاری ، انواع تعارضات احساسی) و یک بیماری جسمی دیگر مورد بررسی قرار می گیرد.

در این مقاله ، می خواهم میگرن و علل مرتبط با وقوع آن را در نظر بگیرم

میگرن از زمان های قدیم توصیف شده است. در بین بزرگان ، جولیوس سزار ، ناپلئون ، مقدونی ، داستایوسکی ، کافکا و ویرجینیا وولف از میگرن رنج می بردند. سردرد تقریبا "غیرقابل تحمل" می تواند از چند ساعت تا چند روز طول بکشد.

تعریف اساسی این بیماری روان تنی را در نظر بگیرید. میگرن (hemicranias یونانی - نیمی از جمجمه) خود را به شکل حملات سردرد شدید و تقریباً فلج کننده ، معمولاً در نیمی از سر نشان می دهد. اعتقاد بر این است که این بیماری از طریق خط زن به ارث می رسد و با شروع قاعدگی خود را نشان می دهد. اغلب قبل از حمله ، یک احساس مشخص برای بیمار ایجاد می شود که به آن هاله (lat. نفس باد) می گویند.

این حمله ممکن است با

- سرگیجه ؛

- حالت تهوع؛

- اختلال بینایی؛

- استفراغ؛

- افزایش حساسیت به نور و صداها.

در برخی موارد ، مردم نقاط درخشان ، توپ ، زیگزاگ ، رعد و برق و چهره های آتشین را مشاهده می کنند. گاهی اوقات به نظر می رسد که همه اجسام بزرگ یا کوچک شده اند (سندرم آلیس). این درد ضربان دار یا خسته کننده است و با نور و سر و صدا تشدید می شود و با تلاش و راه رفتن افزایش می یابد. بیمار تلاش می کند در یک اتاق تاریک بازنشسته شود و سر خود را در رختخواب ببندد.

میگرن و علل روان تنی وقوع آن به طور فعال در روانکاوی مورد مطالعه قرار گرفته است. پایه های رویکرد روانکاوی برای مطالعه علل میگرن توسط Z. فروید ، که خود در بیشتر زندگی خود از میگرن رنج می برد ، پایه گذاری شد. تجربه شخصی غنی به عنوان مبنایی برای ایجاد نظریه روانکاوی درد استفاده شد. B. Luban-Plozza و همکارانش خاطرنشان می کنند که میگرن برای "پنهان کردن درگیری های ذهنی" مفید است. حمله میگرنی می تواند عناصر لذت ثانویه را در اختیار بیمار قرار دهد: این توانایی را برای دستکاری خانواده یا مجازات جهان اطراف او فراهم می کند.

برخی از نویسندگان شرح داده اند تیپ شخصیتی مستعد میگرن … مشخص شد که این بیماران با عقب ماندگی عاطفی و پیشی گرفتن از رشد فکری مشخص می شوند. ویژگی آنها جاه طلبی ، خویشتن داری ، عزت نفس ، حساسیت ، تسلط و فقدان شوخ طبعی است. میگرن اغلب در لحظه ای ظاهر می شود که بیمار از زیر بال والدین بیرون می آید و شروع به زندگی مستقل می کند. در مطالعه دیگری ، ویژگی های شخصیتی این بیماران مشخص شد: وسواس ، کمال گرایی ، رقابت بیش از حد ، ناتوانی در تغییر مسئولیت.

اسکندر معتقد بود که اساس میگرن تجاوز سرکوب شده نسبت به دیگران و خویشاوندان است. در حالت اشتیاق ، خون رسانی به مغز به وفور باقی می ماند و حتی تشدید می شود. وقتی عصبانیت سرکوب می شود ، فعالیت ماهیچه ها مسدود می شود ، جریان خون به ماهیچه ها کاهش می یابد و جریان خون به سر حتی قوی تر می شود.این می تواند پایه فیزیولوژیکی حملات میگرنی باشد. یعنی در سطح فیزیولوژیکی ، بدن برای نشان دادن پرخاشگری آماده می شود ، اما فرد آن را مسدود می کند و ترشحات فیزیولوژیکی رخ نمی دهد. در نتیجه دچار سردرد می شویم.

مطالعات مدرن آمریکایی در مورد بیماران مبتلا به میگرن ارتباط قابل توجهی بین میگرن و سایر بیماری ها پیدا کرده است. افراد مبتلا به میگرن بیشتر از دیگران دچار افسردگی ، افزایش اضطراب و افکار خودکشی می شوند. این رابطه را می توان با کیفیت زندگی چنین بیمارانی نیز توضیح داد. حملات میگرنی که از چند ساعت تا چند روز طول می کشد اغلب باعث می شود که بیماران از کار و رویدادهای مهم برای آنها غافل شوند.

تشخیص علل میگرن و سایر بیماریهای روان تنی به تنهایی بسیار دشوار است.… همکاری با روان درمانگر می تواند کمک کننده باشد. این می تواند به شما در درک علل میگرن و نحوه مقابله با آنها کمک کند.

من می خواهم این مقاله را با نقل قولی از مارسل پروست به پایان برسانم: " وقتی رنج جای خود را به تأمل می دهد ، دیگر با همان نیرو قلب ما را عذاب نمی دهند.".

توصیه شده: