هفت منبع بیماری های روان تنی

فهرست مطالب:

تصویری: هفت منبع بیماری های روان تنی

تصویری: هفت منبع بیماری های روان تنی
تصویری: #Star #MediaTV راه های درمان بیماری های روان تنی 2024, آوریل
هفت منبع بیماری های روان تنی
هفت منبع بیماری های روان تنی
Anonim

بیماریهای روان تنی نه تنها از نظر موضعی (چه چیزی در کجا آسیب می زند) بلکه از نظر نحوه بروز آنها نیز متفاوت است. گاهی اوقات چنین "منبع" ، دلیل آن ممکن است یک کلمه ناخواسته باشد ("قلب من برای شما درد می کند" و اکنون قلب آن را قبلاً جدی گرفته است!..) ، و گاهی اوقات فایده ای که بیمار از بیماری دارد سالها به او اجازه نمی دهد از آن جدا شود.

1. تضاد درونی ، تضاد بین بخش هایی از شخصیت ، یا شخصیت های فرعی

شخصیت های فرعی آن صداهایی هستند که اغلب در سر ما بحث می کنند. ساده ترین مثال درگیری داخلی درگیری خواسته های مختلف است. "من آن لباس زیبا را می خواهم ، اما گران است. اما من همچنین می خواهم پول پس انداز کنم! " یا تضاد تمایل برای داشتن همسر خوب - خانه ، مراقبت و فراموش کردن شغل - با نگرش والدین در تضاد است "زن باید شغل خوبی داشته باشد و به شوهرش وابسته نباشد".

2. انگیزه یا منفعت مشروط

این یکی از جدی ترین علل بیماری های روان تنی است. در عمل روانشناختی ، اغلب هنگام کار با بیماری ها و علائم با او مواجه می شوید. مشکل در این واقعیت نهفته است که منفعت اجازه بهبود نمی دهد ، فرد (ناخودآگاه) نمی خواهد علائم را رها کند ، زیرا او به او "خوب" خدمت می کند ، به نوعی زندگی را آسان تر می کند. ساده ترین مثال زمانی است که کودکان با عدم توجه والدین خود برای جذب او بیمار می شوند. گاهی اوقات بزرگسالان نیز این کار را انجام می دهند. گاهی اوقات بیماری به ما اجازه می دهد تا به این طریق استراحت کنیم (اگر به خودمان این کار را ندهیم) یا از مسئولیت های ناخوشایند اجتناب کنیم. به عنوان مثال ، نوجوانان اغلب در درجه پایین تب ، VSD ، در زمینه افزایش استرس ، مشکلات یادگیری و مشکلات در برقراری ارتباط با همسالان خود ، مبتلا هستند. حتی یک عبارت در روانشناسی وجود دارد - "رفتن به بیماری" ، یعنی چنین راهی برای اجتناب ، "فرار" از هر چیزی.

3. تأثیر پیشنهاد

پیشنهادات افراد دیگر. به نظر من ، این می تواند به دو صورت ظاهر شود (عمل کند): از یک سو ، هنگامی که به سادگی پیشنهادی در مورد سلامتی یا عدم سلامتی وجود داشته باشد. اگر والدین نگران سلامت جسمی یا بیماری کودک هستند ، دائماً دما را اندازه گیری می کنند ، از هر عطسه ای می ترسند و "اتفاقا" می گویند که چقدر "دردناک" است. یک کودک در واقع می تواند این نگرش را "جذب" کند و ضعیف و ضعیف رشد کند.

از سوی دیگر ، پیشنهاد ممکن است مستقیم نباشد ، اما بسیار غیرمستقیم است. به عنوان مثال ، شما نمی توانید عصبانی باشید (یعنی نشان دهید و عصبانیت خود را نشان دهید) ، اما اگر چنین است ، باید آن را پنهان کنید ، آن را در خود فشار دهید و آن را خفه کنید. و هرگونه احساسات ناگفته و ناخودآگاه راهی برای بیماریهای روان تنی است (برای مثال ، عصبانیت ، عصبانیت با کبد مرتبط است). یا مثال دیگری توسط نویسندگان استفانوویچ چهارم ، مالکینا-پیخ IG آورده شده است: اگر به دختری آموزش داده شود که روابط جنسی چیز شرم آور و کثیفی است ، از آنها می ترسد ، به هر طریقی از آنها اجتناب می کند ، یا با ورود به آنها ، طیف وسیعی از احساسات ناخوشایند را تجربه کنید مطمئناً این امر به هر طریقی بهترین تأثیر را بر سلامت زنان او نخواهد داشت.

4. "عناصر گفتار ارگانیک"

بیماریهای روان تنی از این نظر جالب هستند که علائم به وضوح مشکل واقعی یک فرد را توصیف می کنند ، آشکارا در مورد آن صحبت می کنند. این علامت ممکن است تجسم برخی از عبارتهای رایج باشد. به گفتار خود و دیگران توجه کنید. "سر من از این کار متورم می شود" - و در واقع ، یک فرد شروع به رنج میگرن می کند. یا "قلب برای او درد می کند" … ما ، روانشناسان ، اغلب از مراجعان می خواهیم که بیماری را به سادگی با علامت ، افعال شرح دهند: چگونه است و با آن چه می کند؟ به عنوان مثال ، در مورد بیماری های پوستی من مجبور بودم چنین توصیف هایی از جمله "خشک" ، "تحریک شده" ، "منقبض" را بشنوم - و مشتری اعتراف کرد که در زندگی اغلب تحریک می شود ، اما در ارتباطات خشک ، محدود است.یا یکی دیگر از مراجعین درد را توصیف می کرد "من از تحمل این درد خسته شده ام" - اما در زندگی او تصمیم گرفت در یک رابطه دردناک دشوار (درد مزمن) باشد ، از ترس ترک آنها و تحمل درد حاد اما گذرا.

بنابراین ، من در مورد کلمات خود بسیار مراقب هستم (و نه به دلیل خرافه برای "ترک خوردن" ، بلکه به دلیل عدم تمایل به "جسم بخشی" روند ذهنی) ، اما در عین حال من به دقت به صحبت های دیگران گوش می دهم - به هر حال ، شما می توانید خیلی چیزها را بشنوید ، نه تنها جالب ، بلکه بسیار هم صادق.

5. شناسایی

شباهت به کسی ، مانند والدین یا ایده آل. شاید این مکانیسم است که وراثت از نسلی به نسل بیماریهای خاصی را توضیح می دهد ، که به طور دقیق ژنتیکی (ارثی) منتقل نمی شوند ، اما به عنوان بیماریهای روان تنی شناخته می شوند: به عنوان مثال ، فشار خون بالا. من با خانواده های زیادی ملاقات کردم که او از نسلی به نسل دیگر منتقل می شد ، و همچنین برخی از ویژگی های شخصیتی ، نوعی جهان بینی ، که فکر می کنم پیشرفت او را تعیین می کند.

6. تنبیه خود

اگر شخصی احساس اشتباه یا گناه کند ، ناخودآگاه به دنبال مجازات است. به عنوان مثال ، اگر فردی برخلاف نگرش های (والدین) خود رفتار کند ، در خانواده خود طبق معمول عمل نکند (حتی اگر روش جدیدی برای او بهتر باشد) ، او نیز ممکن است احساس گناه کند (مانند دوران کودکی). در این شرایط بیشترین آسیب دیده است. آیا تا به حال توجه کرده اید که اگر بسیار عصبانی هستید ، به معنای واقعی کلمه از عصبانیت بجوشید (اما به او راه حلی نمی دهید و فکر می کنید در اشتباه هستید) ، ناگهان به دلایلی داغ می شود ، می جوشد یا به طور خلاصه می کوبد ، شما به خودتان صدمه زده اید ، به همین دلیل است که عصبانیت یا تشدید می شود یا با کینه جایگزین می شود.

یا به کودکان نگاه کنید: وقتی بچه ها که در یک بازی شیطنت کرده بودند ناگهان زمین می خورند ، به هم برخورد می کنند و با صدای بلند شروع به گریه می کنند. اگرچه قبل از حادثه ، بزرگسالان قبلاً به بچه ها هشدار داده بودند و از آنها خواسته بودند آرام شوند. فقط کودکان (به استثنای چارچوب والدین - ممنوعیت ها) هیچ تنظیم کننده ای برای فعالیت خود ندارند ، به جز بدن خودشان - این چیزی است که باعث کندی بیش از حد کودک می شود ، در حالی که حتی والدین دیگر نمی توانند او را آرام کنند.

7. تجربیات دردناک و آسیب زای گذشته

آن را جدی ترین منبع می دانند. جدی است ، زیرا از یک سو ، اینها اغلب آسیب های دوران کودکی هستند که مدت ها پیش بوده است (یعنی عمیق هستند). بنابراین ، آنها می توانند جایگزین شوند یا به خوبی فراموش شوند. از سوی دیگر ، حتی اگر مراجعه کننده و روانشناس هنوز از حضور خود آگاه نباشند ، این بدان معنا نیست که هیچ چیز از این دست روی مشتری و زندگی و سلامتی وی تأثیر نمی گذارد. همچنین ، این قسمت ممکن است در نگاه اول بسیار ناچیز باشد و مراجعه کننده صحبت در مورد آن را ضروری نداند.

* مقاله از مطالبی از کتابهای I. G. Malkina-Pikh استفاده می کند

توصیه شده: