روانگردان های میگرن میگرن "ساده"

فهرست مطالب:

تصویری: روانگردان های میگرن میگرن "ساده"

تصویری: روانگردان های میگرن میگرن "ساده"
تصویری: پاکسازی کل بدن با چند کار خیلی ساده 2024, آوریل
روانگردان های میگرن میگرن "ساده"
روانگردان های میگرن میگرن "ساده"
Anonim

من چندین بار نوشتن این مقاله را آغاز کردم و در هر نسخه جدید در علائم و علل مختلف میگرن دفن شدم و غرق شدم. با توجه به متخصصان مغز و اعصاب که من با آنها کار می کنم ، فقط حدود 11 of از سفالالژی ها با این یا آن آسیب شناسی ارگانیک مرتبط هستند. همه چیز دیگر بسیار مبهم و غیرقابل پیش بینی است ، و سپس یک دوره معین فرا می رسد و میگرن هایی که تقریباً در تمام زندگی فرد را عذاب می دهند ، ناگهان به همان شکل مرموز و ناپدید می شوند. این احتمالاً یکی از اصلی ترین دلایلی است که میگرن را سایکوسوماتوز می دانند. دلیل دوم این است که با میگرن با علل مختلف ، افراد نسبت به درمان خاص (نقطه ای) واکنش متفاوتی نشان می دهند و برخی اصلاً واکنشی نشان نمی دهند ، در حالی که بهبود وضعیت بیماران در نتیجه اقدامات روان درمانی تقریباً همیشه مشاهده می شود. بنابراین ، من روی توصیف علائم ، دوره و علل جسمی میگرن متمرکز نخواهم شد ، زیرا برای اکثر مردم آنها کاملاً متفاوت هستند. من پیشنهاد می کنم از این واقعیت استفاده کنید که میگرن یک شوخی نیست ، بنابراین کسی که از این بیماری رنج می برد نه تنها یک تشخیص قطعی دارد ، بلکه داروهای انتخاب شده ای نیز برای کاهش وضعیت وی انتخاب شده است.

در مورد دلایل روانشناختی عمومی ، روان پریشی های رایج به ما آموختند که میگرن با رد خود از خود به خاطر دیگران همراه است ، زیرا سر با شخصیت فرد مرتبط است. در عین حال ، تمرین روانشناسی علمی و کار با افراد در کلینیک بیشتر به نسخه فشار بیش از حد بر خود و عدم احساس لذت ذهنی تمایل دارد ، زیرا سر هرگز به خود آسیب نمی رساند (سیستم ها و بافتهای اطراف در مکانیسم درد دخیل هستند و نه خود مغز). و این واقعیت که هر نوع میگرن می تواند در جهت مخالف دیگری حرکت کند ، همیشه به این دیدگاه می افزاید که افراد مبتلا به میگرن از بازخورد خود ناراحت هستند. این یک تعمیم بسیار قوی است. در عمل ما ، هر یک از انواع مختلف ایجاد میگرن داستانهای کاملاً متفاوتی را ارائه می دهد ، که از جهاتی "تصویر شخصیت بیمار" رسمی را منعکس می کند ، و از جهاتی به طور قابل توجهی آن را گسترش و روشن می کند. در مورد رایج ترین انواع میگرن در چند یادداشت خواهم نوشت ، این مورد را با رایج ترین مورد شروع می کنم - میگرن بدون هاله ای که هیچ ارتباطی با سایر علائم فیزیولوژیکی ندارد.

میگرن بدون هاله

میگرن بدون هاله اغلب با فشار روانی ، خستگی همراه است ، بنابراین اغلب با درد تنشی اشتباه گرفته می شود. با این حال ، ما در مورد فشار بیش از حد عضلات صحبت نمی کنیم ، بلکه در مورد خستگی اخلاقی صحبت می کنیم ، هنگامی که افراد برای مدت طولانی مشکلی را در خود حمل می کنند ، دائماً راه حل را در سر خود پخش می کنند ، برنامه ریزی زیادی انجام می دهند و به شدت منتظر اجازه هستند ، از این می ترسند که در آنجا نباشند. زمان یا بی موقع بودن و غیره

همچنین ، چنین مشتریانی اغلب در مهارتهای برنامه ریزی م gapثر خلأ دارند (به نظر می رسد که آنها مسئولیت های زیادی را برای دوره های زمانی بر عهده می گیرند ، سپس برعکس هیچ کاری انجام نمی دهند و روند برخی از مراحل کاری را شروع می کنند). عزت نفس اغلب نقض می شود (نه آنقدر که دست کم گرفته شود ، بلکه در این واقعیت است که فرد توانایی های خود را بیش از حد ارزیابی می کند ، و از این طریق آنچه را که همیشه در اختیار او نیست ، انجام می دهد و در اوج حل ناخودآگاه این درگیری است. "من نمی توانم کنار بیایم!" سردرد وجود دارد).

اساساً افراد مبتلا به میگرن "ساده" همیشه منابع خود را از نظر جسمی و روانی درک نمی کنند و بنابراین اغلب علائم اعتیاد را نشان می دهند (هم از افراد دیگر و هم از غذا و غیره). همچنین ، در فرایند روان درمانی ، آنها اغلب در توصیف احساسات و تجربیات خود دچار مشکل می شوند ، در پاسخ تردید می کنند و دائماً بین دو متضاد را انتخاب می کنند "از یک سو ، من این را احساس می کنم ، زیرا … ، اما از سوی دیگر من این را احساس می کنم ، زیرا… ". تصمیم گیری و انتخاب افراد برای چنین افرادی دشوار است ، بنابراین آنها ترجیح می دهند "بر روی دستان خود" بروند ، محصولات یکسان ، لباس ، گوش دادن به موسیقی یکسان ، تماشای برنامه ها و فیلم های مشابه و غیره را ترجیح دهند.احتمالاً این یکی از آن گزینه هایی است که ارتباط فرد با خود بیشتر در نتیجه تربیت از بین می رود تا در نتیجه ویژگی های ذاتی ، ویژگی های شخصیتی ، مزاج و غیره.

در عین حال ، این نوع درد اغلب با درگیری روز قبل ، استرس همراه است و با ترشح کورتیزول همراه است. از نظر روانشناسی ، این به این دلیل است که به دلایلی ، مشتری مهارتهای ارتباطی خود را مختل کرده است. من نمی توانم بگویم اینها افرادی هستند که نیازهای خود را سرکوب می کنند و نمی دانند چگونه "نه" بگویند ، زیرا در میان موارد واقعاً افزایش اضطراب و اجتناب از درگیری ، مشتریانی نیز بودند که برعکس ، در گفتگو بیش از حد اعتماد به نفس و حتی پرخاشگر رفتار می کردند و اغلب خودشان آغازگر برخورد هستند.

به هر طریقی ، ما یک میگرن "ساده" بدون هاله را نه چندان با ویژگی های شخصیتی که با سایکوسوماتیک های موقعیتی ، که در آن بیماری خود را در نتیجه یک رویداد خاص و یک مدل مخرب رفتار آموخته شده نشان می دهد ، مرتبط می کنیم. بر این اساس ، بسته به این که نقطه شروع و راهبردهای رفتاری مورد استفاده مشتری چگونه بوده است ، ما روشهای روان درمانی را انتخاب می کنیم. از آنجا که شروع تشنج ها به صورت چرخه ای است و یک بار نیست ، برای ما مهم است که مشخص کنیم کدام نگرش ها و اقدامات خاص باعث می شود فرد در برابر مشکل شناسایی شده به این شکل واکنش نشان دهد و گزینه های سازنده ای برای تغییر آنها ارائه دهد.

در عین حال ، حملات میگرنی خود عمدتا نه در روند درگیری (چه در درون و چه بین فردی) ، که بیشتر مشخصه سردردهای تنشی است ، رخ می دهد ، اما پس از مدتی ، این امر آگاهی مراجعه کننده از ارتباط با فرد را از بین می برد. وضعیت درگیری در چنین لحظاتی (به طور کلی در تشخیص سردردهای "مزمن") ، خاطرات مشاهده شده نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. به لطف اوست که نه تنها روانشناس می تواند ارتباط بیماری با برخی رویدادهای زندگی را تأیید یا رد کند ، بلکه پزشک می تواند معیارهای تشخیصی مهمی را ذکر کند (به عنوان مثال ، چه داروهایی و نحوه عملکرد آنها ، آیا ارتباطی با غذا وجود دارد؟ حساسیت ، اقدامات فیزیوتراپی چه تاثیری می گذارد و غیره).

توصیه شده: