عدم تحمل صمیمیت

فهرست مطالب:

تصویری: عدم تحمل صمیمیت

تصویری: عدم تحمل صمیمیت
تصویری: چطور میشه از انتخاب درست برای ازدواج اطمینان داشت؟ با رابطه جنسی یا هم خانه شدن؟ 2024, آوریل
عدم تحمل صمیمیت
عدم تحمل صمیمیت
Anonim

نویسنده: ایرینا دیبوا منبع:

به محض گرم شدن رابطه و نزدیک شدن ، او کاری می کند که صدها کیلومتر ما را از هم دور می کند."

من این کلمات را از زنان در عبارات مختلف بارها و بارها شنیده ام.

"او مست می شود."

"او شروع به گفتن چیزهای ناخوشایند می کند تا روابط ما را بی ارزش کند."

چه چیزی او (آنها) را در مجاورت می ترساند؟ مردان بالغ معمولی که بیست سال با همسران خود زندگی می کنند و به محض ظاهر شدن یک افسنطین گرم در رابطه می ترسند؟ پسرانی که فقط در حال ایجاد روابط هستند و به آرامی به سمت ازدواج پیش می روند (حداقل شرکایشان اینطور فکر می کنند). اگر می توان ازدواج دوم را از راه انداختن ناگهانی و از دست دادن آزادی ترساند ، پس اولی كه سالهاست ازدواج كرده اند؟

همان از دست دادن آزادی ، خودمختاری ، جدایی ، کاهش فاصله معمول. پوچی - در مجاورت حساسیت ، لمس ، نگاه گرم ، علاقه متقابل وجود دارد ، شادی ، شادی ، طنز حمایتی گرم وجود دارد. در یک رابطه سرد و جدا ، هیچ چیز از این وجود ندارد ، اما این نزدیکی است که می ترساند.

با چی؟

"سپس او شروع به اشغال فضای بیش از حد می کند. تمام وقت من از این لحظه باید متعلق به او باشد "- کلمات یک مرد متاهل که از کوتاه شدن فاصله در رابطه با همسرش می ترسد.

"او می گوید که در این لحظات شروع به از دست دادن خود می کند" - سخنان زنی که در ارتباط با مردی ابدی گریزناپذیر است.

وقتی رابطه گرمتر و نزدیکتر می شود ، استقلال معمول شرکا فرو می پاشد ، فاصله کاهش می یابد ، فضای شخصی "غیرقابل تخلف" کاهش می یابد و ما باید از دو خود مستقل ظاهر شویم

در این مرحله ، باید تعادل جدیدی از روابط با میزان خودمختاری متفاوت و سطح جدیدی از صمیمیت ایجاد شود. اما به محض شروع چنین چشم اندازی ، برخی از افراد در این مرحله تصمیم می گیرند که رابطه را قطع کنند ، و برخی قطع می کنند ، قدمی به طرف دیگر برمی دارند و به فاصله معمول باز می گردند. چنین ترفندی با گوش ها نه تنها در عشق ، بلکه در روابط با دوستان قدیمی نیز انجام می شود ، هنگامی که یکی از دوستان ناگهان با تمایل به کوتاه کردن فاصله و دوست شدن بیشتر شعله ور می شود ، دیگری در این لحظه حمله تندی انجام می دهد و دوست قدیمی را صدها سال نوری دورتر می اندازد.

نزدیکی می ترساند ، و نه تنها به این دلیل که می توانید خود را در آن از دست بدهید ، بلکه به دلیل ترس از تشخیص دیگری ، نیاز به از بین بردن تصویری که قبلاً ایجاد شده است را از بین ببرید و ، احتمالاً ، برای پیدا کردن آنچه ترجیح می دهید در مورد یک شخص ندانید. هنگامی که فاصله در حال کاهش است ، لازم است کمی باز شوید ، "زشتی" و "نادرستی" خود را در معرض دید دیگران قرار دهید … و چه کسی می داند که او چگونه واکنش نشان خواهد داد؟

"دلم برای شوهرم تنگ شده است." - پشت این کلمات ، ناامیدی ، اشتیاق ، غم ، تنهایی

مردانی هستند که در کار پنهان می شوند ، کسی به مشروبات الکلی یا بیماری مبتلا می شود ، کسی فقط به جایی نمی رود.

در رابطه با مرد فراری ، این به طرز غیرقابل تحملی دردناک است. زنی که بارها و بارها پس از چند روز "عسل" پرتاب می شود ، اشک می ریزد ، غم خود را با شراب می نوشد و هزاران غذای غیر ضروری را به دست می آورد. و انرژی زیادی را صرف بهبودی می کند. سپس متأسفانه … برای رفتن به یک حلقه جدید از همان رابطه طاقت فرسا.

در یک رابطه سرد و جدا ، بسیار گرسنه است ، و اگر گرسنه است ، به این معنی است که شرور ، تهاجمی ، سمی است. آنها ادعاهای صفراوی و متقابل زیادی نسبت به یکدیگر دارند.

آنها ناراحت کننده ، سرد و تنها هستند. هر کس مشکلات و وظایف خود را بدون دست زدن به دیگران حل می کند. اساساً ، هیچ رابطه ای در این رابطه وجود ندارد. یک دیوار وجود دارد و مردم در طرف مقابل آن دیوار هستند. با گذشت زمان ، دیوار ضخیم تر می شود و ادعاهای بیشتری وجود دارد.

سطح نارضایتی افزایش می یابد ، در برخی موارد عادی ، قابل قبول ، معمولی می شود - زندگی در آن "طبیعی" است. بین تنفر و عشق ، مراقبت و جدایی ، پذیرش و تظاهر ، تعادلی برقرار و تقویت می شود. و دو نفر سالها در آن زندگی می کنند ، گرسنه می مانند و سعی می کنند در چیزی یا در شخص دیگری از سرما گرم شوند.

یک رابطه انتخاب و مسئولیت هر دو نفر است. این یک انتخاب است - بودن یا نبودن ، و اگر بودن ، پس چگونه

در زندگی انسان ، معلوم می شود که برای به دست آوردن چیزی ، باید سخت کار کنید. گاهی اوقات پرسیدن آسان است و گاهی فقط سرمایه گذاری. حتی یک نوزاد باید سخت کار کند تا شیر مادرش را دریافت کند.

ما تلاش زیادی برای برآوردن نیازهای خود به غذا ، سقف بالای سر و امنیت مالی انجام دادیم.

و برای برآوردن نیازهای شما به عشق ، به گرمای انسان ، به لطافت ، مراقبت ، محبت ، صمیمیت روحی ، روحی و جسمی..؟ چه کسی مسئول است که ما را خوب تغذیه ، راضی و شاد نگه دارد؟ مسئولیت کیست؟ مادر و پدر ، یا شاید او یا او؟ خیر ، یک فرد بالغ مسئول رفع نیازهای خود است.

به بزرگسالی خوش آمدید!)

*********

در این مقاله از کار عکاس کاترینا موچالینا (کامو) استفاده شده است.

توصیه شده: